A Semantic Study on the Term "Tuba" Based on Paradigmatic and Syntagmatic Relations.

Authors

1 Professor, University of the Holy Quran Sciences and Theology, Teheran, Iran

2 MA Student, Theology Faculty, University of Tehran, Tehran, Iran

Abstract

The term "tuba" is only used once in the Holy Quran: Chapter Ar-Ra'd, Verse 29. Yet, no in-depth research has been carried out on the term so far. The former semantic studies about the term revealed ten classifications of various senses of "tuba". And the findings were exactly transferred to the holy Quran commentaries. Throughout history, new senses have been found and added to the classifications. However, it goes without saying that there are serious doubts about some of those findings. Thus, it is imperative to carry out a comprehensive semantic study on the term. "Tuba" is non-Arabic and sounds more like Syriac or Indian. Reviewing the etymology of the term during pre and post-Islamic periods and focusing on verse 29 of chapter Ar-Ra'd lead to the three main senses of heaven, ghebteh (to covet), and happiness. These three senses are known as superior senses that shed light on the term.

Keywords

Main Subjects


Article Title [Persian]

«معناشناسی» واژۀ طوبی با تکیه بر محور هم‌نشینی و جانشینی

Authors [Persian]

  • زهره اخوان مقدم 1
  • فاطمه حاجی ابوالقاسم دولابی 2
1 استاد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم ، تهران، ایران
2 دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران، تهران، ایران
Abstract [Persian]

در قرآن کریم واژۀ «طوبی» تنها یک‌بار در سیاق پاداش به مؤمنان در آیۀ 29 سورۀ رعد به کار رفته است. با وجود این، از عصر نزول قرآن تا زمان معاصر، بحثی دقیق و ساختارشناسانه از این لغت ارائه نشده است و ثمرۀ پژوهش در حوزۀ شناخت معنای طوبی ارائۀ یک طبقه‌بندی ده‌گانه از معانی متفاوت است. یافته‌ها تا زمان حاضر به‌صورت تقلیدی میان تفاسیر و ترجمه‌ها انتقال یافته و گاه در سیر تاریخی، تطور ایجاد و معانی جدید پیدا شده است که برخی از این معانی با نقد جدی روبه‌روست و نیاز به پژوهش در حوزۀ معنایی واژۀ «طوبی» را دوچندان می‌کند. به نظر می‌رسد «طوبی» واژه‌ای غیرعربی است و به سریانی یا هندی‌بودن نزدیک‌تر است. همچنین بررسی این واژه در بافت آیۀ 29 سورۀ رعد و مطالعۀ مباحث ریشه‌شناختی در دو مرحلۀ پیش از ظهور و پس از ظهور اسلام، دایرۀ احتمال‌های معنایی «طوبی» را محدودتر کرده و سه معنای «بهشت»، «غبطه» و «سعادت» بر سایر معانی ترجیح داده شده است.
 

Keywords [Persian]

  • قرآن
  • سورۀ رعد
  • طوبی
  • معناشناسی
  • ریشه‌شناسی
  • واژه‌های دخیل

طرح مسئله

قرآن کریم، کتاب مقدس اسلام و کتاب هدایت بشر است؛ اما پیش از هر نکته‌ای قرآن متنی عربی است و در گام نخست، فهم معنای این متن باید براساس اصول زبان عربی صورت گیرد. از مسائل مهمی که دربارۀ فهم کلام مطرح است، رسیدن پیام و مقصود حقیقی گویندۀ نخستین به آخرین شنونده یا خواننده است و در فهم مقصود گوینده، شناخت معنای مفردات گام ابتدایی است. چنانچه در مقالۀ حاضر شناخت معنای «طوبی» با هدف ارائۀ فهم و ترجمۀ صحیح از آیۀ 29 سورۀ رعد صورت پذیرفته است.

یکی از موانع جدی در مسیر فهم مقصود، دگرگونی در معنای مفردات قرآنی از عصر نزول تا زمان معاصر است که در گسترش دایرۀ معانی کلمه‌ها و درنتیجه دشواری شناخت معنای حقیقی، تأثیر بسزایی داشته است. یکی از مفردات قرآنی که طی تاریخ تفسیر و ترجمه قرآن، با تعیین ریشه‌های متفاوت و تحمیل معانی گوناگون روبه‌رو شده، واژۀ «طوبی» است که گفته می‌شود این حیرت در تعیین معنا به‌سبب نشناختن اصل کلمه و تلاش بی‌فایده در توجیه‌های اشتقاقی آن در زبان عربی است.

 در مقالۀ حاضر با هدف رفع ابهام در معنای اصلی این واژه در گام اول عبارات هم‌نشین با طوبی در ساختار آیۀ 29 سورۀ رعد و واژه‌های جانشین طوبی در قرآن بررسی و گام دوم مباحث ریشه‌شناختی (با دو احتمال دخیل‌بودن یا عربی‌بودن آن) بررسی شده است و همراه با مباحث، معانی مطرح در متون روایی، لغوی، تفسیری، ترجمه‌ها و دایرة‌المعارف‌ها برای نتیجه‌گیری بهتر گردآوری شده است.

 

پیشینۀ پژوهش

تاکنون پژوهشی در حوزۀ معناشناسی «طوبی» صورت نگرفته است؛ اما در برخی کتاب‌ها مانند: المعرب من الکلام الاعجمی علی حروف المعجم (جوالیقی، 1361 ق)، رساله المتوکلی (سیوطی،1361ش)، الإتقان فی علوم القرآن (سیوطى ،1421ق) و واژه‌هاى دخیل در قرآن (جفرى، 1386ش) که واژه‌های دخیل در قرآن کریم بررسی شده است، از واژۀ طوبی چون نمونه‌ای از لغات دخیل یاد شده است.

همچنین از میان مقالات به نمونه‌های زیر اشاره می‌شود:

- واژه‌های سریانی در قرآن (موذن جامی، محمدهادی، کیهان اندیشه، فروردین و اردیبهشت 1371، ش41، 66، 78) در این مقاله واژه‌های سریانی قرآن به‌طور خلاصه معنا شده و دست‌نویس شکل سریانی آنها نشان داده شده است. ازجمله لغاتی که با نام واژۀ سریانی معرفی شده، واژۀ طوبی است.

- نگاهی دیگر به توضیحات و ترجمۀ قرآن کریم از بهاءالدین خرمشاهی (خزائی، محمدحسن، مشکوة، بهار و تابستان 1376، ش54 و 55) در این مقاله نویسنده ترجمۀ قرآن بهاءالدین خرمشاهی را نقد کرده است که از نمونه‌های انتقادشدۀ ترجمۀ طوبی به‌صورت فعلی است.

- درخت زندگی، ارزش فرهنگی و نمادین آن در باورها (پورخالقی چترودی، مهدخت، مطالعات ایرانی، زمستان 1380، ش 89،126) که در کنار توضیح دربارۀ درخت‌ها و تأثیر آنها بر فرهنگ، به اساطیر و باورها به درخت طوبی نیز اشاره دارد.

- بررسی سبک زندگی از دیدگاه اهل بیت در احادیث با ساختار طوبی (علایی رحمانی، فاطمه؛ امینی، فریده، حسنا، پاییز 1394، ش26، 66،91) که ابتدای آن دربارۀ معنای واژۀ طوبی و عبارت طوبی لهم توضیحاتی داده شده است، سپس احادیث دارای این ساختار گردآوری شده‌اند.

چنانچه مشخص است هیچ‌کدام از کتب و مقالات معرفی‌شده در حوزۀ معناشناسی طوبی به‌صورت مستقل گام بر نداشته‌اند و عنوان، موضوع و طرح مباحث مقالۀ حاضر با پژوهش‌های پیشین متفاوت است.

 

1-  طوبی در لغت

 لغت‌شناسان واژۀ طوبی را ذیل ریشۀ «ط ی ب» معنا کرده‌اند. در میان آنها ابن‌دُرید تنها دانشمندی است که طوبی را از ریشۀ «ط و ب» دانسته است و می‌گوید: «طوبی اصطلاحی است که اعراب هنگام خوشامدگویی به داخل شونده در جایی می‌گویند و با گفتن آن برای او آرزوی پاکی می‌کنند»؛ البته دلیل انتخاب این ریشه به‌دست او آن است که طیب را در اصل از ریشۀ «ط و ب» در نظر گرفته که واو به یاء قلب شده است (ابن‌درید، 1988، ج1، ص362)؛ اما ابن‌فارس با ردّ این نظر، طوبی را از ریشۀ «ط ی ب» و «طوب» را به معنای آجر دانسته است که هیچ ارتباطی به طوبی ندارد (ابن فارس، 1404، ج3، ص430).

کتب لغت برای واژۀ طوبی معانی و مصادیق متفاوتی ارائه داده‌اند که به نظر می‌رسد همگی به یک معنای واحد باز می‌گردد و آن «هرچیز نیک، مطلوب و پسندیده» است. براین‌اساس برخی لغت‌شناسان طوبی را حسنی و خیر (ازهری، ق1421، ج14، ص29؛ ابن‌سیده، 1421ق، ج9، ص225؛ ابن‌منظور1414، ج1، ص565) و طیب‌العیش (زندگانی نیک) (طریحی، 1375ش، ج2، ص110؛ مصطفوی، 1430ق، ج7، ص181) معنا کرده‌اند و عده‌ای با در نظر گرفتن این مفهوم، عبارت «طوبی لـِفلانٍ» را آرزوی نیک برای کسی (ابن‌درید، 1988م، ج1، ص362) و منتهای آرزو دانسته‌اند (طریحی، 1375ش، ج2، ص110).

در این میان، فراهیدی تنها لغت‌شناسی است که در معناشناسی طوبی به ارائۀ مصداق اکتفا کرده و گفته است: «طوبی درختی بهشتی است که ریشه‌اش در خانۀ پیامبر اکرم و شاخه‌هایش در خانه امت ایشان است» (فراهیدی، 1409ق، ج7، ص461). پس از کتاب ذکرشده در بیشتر کتاب‌های لغت، «درخت بهشتی» از مشهورترین مصادیقِ بیان‌شده به شمار می‌رود (ازهری، 1421، ج14، ص29؛ جوهری، 1376، ج1، ص173؛ راغب، 1412ق، ص528؛ ابن‌منظور، 1414ق، ج1، ص565؛ طریحی، 1375ش، ج2، ص110؛ مصطفوی، 1430ق، ج7، ص181). علاوه بر آن «نام بهشت در زبان حبشی یا هندی» از دیگر مصادیق ذکر شده است (ازهری، 1421ق، ج14، ص29؛ ابن‌سیده، 1421ق، ج9، ص225؛ ابن‌منظور، 1414ق، ج1، ص565؛ طریحی، 1375ش، ج2، ص110).

 

2-  بسامد قرآنی واژۀ «طوبی»

واژۀ طوبی در قرآن کریم تنها یک‌بار در سورۀ رعد به کار رفته است:

الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ (رعد: 29)

ترجمه: کسانى که ایمان آورده و (به خدا و رسول) گرویده و کارهاى شایسته کرده‌اند (در آخرت) سعادت و نیک‌بختى و زندگانى خوش (یا درخت بزرگى در بهشت که اصل و تنه آن در خانه پیغمبر اکرم است و در خانه هر مؤمنى شاخه‌اى از آن است) و نیکویى مرجع و جاى بازگشت (بهشت جاوید) براى ایشان است.

با فرض صحت گفتار لغت‌شناسان دربارۀ بازگشت طوبی به ریشۀ ط ی ب، این ریشه 27 بار در قرآن به کار رفته است که عبارتند از: طاب (1بار)، طیّب (6بار)، طیبات (8بار)، طیبة (9بار)، طیبین (1بار)، طبتم (1بار)، طوبی (1بار).

 

3-  مروری بر کاربرد طوبی در آیۀ 29 سورۀ رعد و متون تفسیری

دربارۀ نقش واژۀ طوبی در این آیه دو قول مطرح است؛ نخست آنکه عبارت «طوبی لهم» جملۀ خبر برای اسم موصول باشد که در این صورت در عبارت «طوبی لهم»، طوبی مبتدا و لهم خبر آن است (دعاس، 1425ق، ج2، ص118؛ نحاس، 1421ق، ج2، ص224) و وجه دوم آن است که طوبی در محل نصب مفعول فعل محذوف باشد؛ مانند «جعل الله طوبی لهم» (درویش، 1415ق، ج 5، ص120؛ نحاس، 1421ق، ج2، ص224).

با بررسی سیاق آیۀ شریفۀ 29 سورۀ رعد درمی‌یابیم که پاداش مؤمنان و انجام‌دهندگان عمل صالح در عبارت «طوبی لهم و حسن مآب» بیان شده است. علامه طباطبائی در بیان تفسیر این آیه، واژۀ «طوبی» را صفت برای موصوف محذوف به حساب آورده است که «حیات» یا «معیشت» است (طباطبائی، 1417ق، ج11، ص356)؛ اما اگر واژۀ «طوبی» را مؤنث اطیب بپذیریم و آن را صفت برای موصوف محذوف (معیشت یا حیات) بدانیم، از آیۀ 97 سورۀ نحل برای تبیین عبارت «طوبی لهم» بهره می‌جوییم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» (نحل:97) و شاید گفته شود «فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً» بیان دیگری از عبارت «طوبی لهم» است (طباطبائی، 1417، ج11، ص356).

براین‌اساس وجه ارتباط آیۀ 29 سورۀ رعد با آیات پیشین آنست که پاداش مؤمنان و عاملان اعمال صالح، معیشت طوبی است و این معیشت ثمره آرامشی است که از یاد خدا در دل پدید می‌آید (طباطبائی، 1417ق، ج11، ص356؛ قرطبی، 1364ش، ج10، ص316).

 

4-  روابطهم‌نشینیوجانشینیدریکساختار

معناشناسی دانشی است که پدیده‌های زبانی در چارچوب یک نظام را توصیف می‌کند (صفوی، 1387ش، ص27). این دانش در پی کشف معنا در بستر «متن» است که بنیان‌های ارتباط متقابل و تنگاتنگ اجزاء آن با یکدیگر در آن ایجاد می‌شود و براین‌اساس متن را مجموعه‌ای منسجم و معنادار می‌داند که فرایند معنایی واژه‌ها و عبارات در گسترۀ آن شکل می‌گیرد (شعیری، 1381، ص6). در این دانش، حوزۀ معنایی از اهمیت بالایی برخوردار است و واژه‌ها با داشتن اشتراک در یک ویژگی در یک حوزه معنایی طبقه‌بندی می‌شوند (ایزوتسو، 1360ش، ص97). هرمتن از واژه‌ها و عباراتی تشکیل می‌شود که ساختار آن را به وجود آورده‌اند و روابط میان این ساختار در دو محور جانشینی و هم‌نشینی بررسی می‌شود.

به قرارگرفتن کلمات یک ساختار در کنار یکدیگر هم‌نشینی گفته می‌شود و رابطۀ هم‌نشینی به ترکیب میان الفاظ مجاور در یک زنجیره کلامی دلالت دارد (بی‌یرویش، 1374ش، ص30). همچنین به رابطۀ الفاظی که از حیث انتخاب با یکدیگر در ارتباط‌اند و به دلیل وجود تشابه به‌جای یکدیگر قرار می‌گیرند، رابطه جانشینی می‌گویند (crystal, 1992, p. 284؛ صفوی، 1387، ص269). اهمیت بررسی روابط هم‌نشینی و جانشینی در یک ساختار به آن دلیل است که شناخت کلمات هم‌نشین با یک واژه و کلماتی که به‌جای واژۀ مدّ نظر قرار داده می‌شود، ما را به مطالعۀ دقیق پیرامون معنای آن واژه نزدیک می‌کند.

رابطۀ هم‌نشینی میان دو واژه با نام زوج معنایی به سه شکل مُکمّلی، اشتدادی و تقابلی است. منظور از روابط مکمّلی، نوعی از روابط معنایی، مبتنی بر ساختار نحوی بین دو واژۀ است؛ مانند روابط «مبتدا و خبر»، «فعل و فاعل»، «فعل و مفعول»، «مضاف و مضاف‌الیه». رابطۀ اشتدادی، رابطۀ دو مفهومی است که مؤلّفه معنایی مشترک داشته باشند و یکدیگر را ازنظر معنایی تقویت کنند. تقابل معنایی نیز، رابطۀ دو مفهومی است که مؤلّفۀ معنایی مشترک دارند؛ ولی یکدیگر را نقض می‌کنند و در مقام تضعیف و نفی هم‌اند (سلمان نژاد، 1391ش، ص23).

 

4-1- واژه‌های هم‌نشین طوبی

در این بخش بعد از انتخاب واژۀ محوری طوبی ابتدا باید واژه‌های هم‌نشین با «طوبی» بررسی شود. باتوجه به این مسئله که واژۀ «طوبی» تنها یک‌بار در قرآن آمده، هم‌نشین‌های اصلی این واژه سه عبارت (الذین آمنوا، و عملوا الصالحات، حسن مآب) است که در ادامه بررسی می‌شوند:

 

4-1-1-  «الذین آمنوا»

میان واژۀ طوبی و عبارت «الذین آمنوا» رابطۀ مکملی برقرار است. عبارت مذکور یکی از پربسامدترین عبارات قرآنی است که در حدود 215 بار در قرآن آمده و در52 نمونه همراه با عبارت «وعملوا الصالحات» بیان شده است. ایمان در لغت به معنای تصدیق است (فراهیدی، 1409، ج8، ص389؛ ازهری، 1421، ج15، ص369) و ازنظر اصطلاحی تصدیق قلبی به تمامی آنچه پیامبر خاتم (ص) آورده است، ایمان نامیده می‌شود. در آیات قرآن بارها به مؤمنان وعدۀ پاداش داده شده است، ازجمله: پاداش اجر (بقره:62)، داخل‌شدن در رحمت الهی (نساء:175)، دادن خیرات به آنها (توبه:88)، آمرزش و رزق کریم (انفال:85) و امنیت و هدایت (انعام:82).

 

4-1-2-   «عملوا الصالحات»

 عبارت عملوا الصالحات 52 بار در قرآن آمده و در تمامی نمونه‌ها عطف به جملۀ صله است که به همراه عبارت الذین آمنوا ذکر شده و از این تعداد 35 بار در سیاق وعدۀ پاداش، مشابه سیاق مدّنظر به کار رفته است. ازجمله پاداش‌هایی که به مؤمنان انجام‌دهندة عمل صالح داده شده است، طوبی(رعد: 29)، بهشت (بقره: 82؛ اعراف: 42؛ هود: 23؛ نساء: 57؛ نساء: 122؛ یونس: 9؛ کهف: 107)، اجر (بقره: 277؛ نساء: 173؛ فاطر: 7؛ تین: 6؛ انشقاق: 25؛ فصلت: 8)، نهراسیدن و نداشتن حزن (مائده: 69) آمرزش و عطای رزق کریم (حج: 50؛ سباء: 4)، جانشینی خداوند بر روی زمین (نور: 55) است.

 

4-1-3-  «حسن مآب»

 مآب از ریشه « أ و ب» به معنی مرجع (محل بازگشت) (فراهیدی، 1409، ج8، ص417) و یا مصدر بازگشت است (راغب، 1412ق، ص97). حسن مآب یعنی نیکوبودن محلی که انسان در آخرت بدان باز می‌گردد یا نیکویی بازگشتن. عبارت «حسن مآب» چهار بار در قرآن به کار رفته که عبارتند از:

  • · فَغَفَرْنا لَهُ ذلِکَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآبٍ (ص: 25).

ترجمه: آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بى‌گمان او را نزد ما نزدیکى و سرانجامى نیک بود.

  • · وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَحُسْنَ مَآبٍ (ص:40).

ترجمه: آنگاه ما آن کار او را آمرزیدیم و بى‌گمان او را نزد ما نزدیکى و سرانجامى نیک بود.

  • · الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ(رعد: 29).

ترجمه: کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، سعادت و نیک‌بختى و زندگانى خوش و نیکویى بازگشت براى ایشان است.

  • · «... ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران:14).

ترجمه : ...آنچه بیان شده کالاى زندگى دنیا است و نزد خدا است نیکویی بازگشت.

رابطۀ طوبی و حسن مآب رابطۀ اشتدادی است؛ زیرا حسن مآب عطف به خبر «الذین آمنوا وعملوا الصالحات» است و طوبی لهم و حسن مآب هر دو بیان پاداش مؤمنان هستند و شاید طوبی به دلیل هم‌نشینی با حسن مآب مربوط به جایگاه انسان در بهشت است.  

 

4-2- واژه‌های جانشین طوبی در قرآن 

اکنون براساس دستاوردهای بخش پیشین، پربسامدترین کلمات جانشین واژۀ طوبی شناخته می‌شود. برای این کار ابتدا واژه‌های هم‌نشین با عبارات الذین آمنوا وعملوا الصالحات شناسایی می‌شود که مانند طوبی لهم در حکم خبر بوده و در سیاق پاداش است و از میان آیات، دسته‌ای را که در سیاق پاداش به مؤمنان نیست و هم‌نشین‌هایی که کاربردی مشابه با ساخت دستوری کاربرد طوبی در قرآن ندارند (مانند ص: 24؛ غافر: 58) از جست‌وجو خارج می‌شوند.

پربسامدترین هم‌نشین‌های عبارات الذین آمنوا وعملوا الصالحات در سیاق پاداش به ترتیب: جنة[1] (19بار تکرار)، اجر[2] (10 بار تکرار)، مغفرة [3](5 بار تکرار) است.

با دقت در آیۀ 29 سوره رعد و با جستجوی ساختار [لهم+ ........] در آیات دیگر قرآن که در سیاق پاداش به مؤمنان و انجام‌دهندگان عمل صالح است، کلماتی چون جنّات [4]، مغفرة[5]، اجر[6] و هرنکته‌ای که مؤمنان برای پاداش از خدا طلب کنند،[7] جانشین واژه طوبی قرار دارد و تمامی نعمت‌ها و پاداشی که خداوند به مؤمنان وعده داده است، در دایرۀ کلمۀ «طوبی» قرار دارد، چنانچه راغب اصفهانی گفته است طوبی به تمام پاکی‌هایی اشاره می‌کند که در بهشت وجود دارد؛ مانند غنا بدون فقر و جاودانگی بدون فنا (راغب، 1412ق، ص 528).

 

5-  مفهوم «طوبی» با تأکید بر مباحث ریشه‌شناختی

واژه‌های قرآن کریم دارای ریشه‌ای عربی و یا غیرعربی است و از واژه‌های دخیل به حساب می‎آیند. گرچه تعداد واژه‌های دخیل در قرآن زیاد نیست؛ اما احتمال وجود آن منتفی نیست (زمخشری، 1407، ج1، صص335-363؛ ابن‌عطیه، 1422ق، ج1، ص51؛ ابن‌جوزی، 1408، ص343).

دربارۀ واژۀ «طوبی» برخی دانشمندان همچون ازهری (1421ق، ج14، ص29)، جوهری (1376ق، ج1، ص173) و ابن‌فارس (1404ق، ج3، ص430) به عربی‌بودن آن اعتقاد داشته و با ایجاد ارتباط صرفی، مبداء اشتقاق آن را ریشة «ط ی ب» دانسته‌اند. عده‌ای از دانشمندان مانند طبری (1412ق، ج13، ص98)، جوالیقی (1361ق، ص226) و سیوطی (بی‌تا، ج1، ص113) پیشینه‌ای قبل از ظهور اسلام برای آن در نظر دارند و این واژه را از واژه‌های دخیل به شمار آورده‌اند. در این بخش معانی «طوبی» ذیل هرکدام از احتمالات بررسی می‌شود.

 

5-1-    احتمال دخیل‌بودن واژه «طوبی»

یکی از اقوال بیان‌شده دربارۀ واژۀ طوبی غیرعربی و دخیل‌بودن آن در قرآن و کاربرد آن در زبان هندی، حبشی و یا سریانی پیش از ظهور اسلام است که به تفکیک معنای این لغت در هریک از این زبان‎ها می‎آید.

 

5 -1-1 طوبی در زبان هندی

از میان معتقدان به دخیل‎بودن واژۀ طوبی، بیشتر آن را به زبان هندی و به معنای بهشت دانسته و برای اثبات هندی‌بودن «طوبی» تنها به یک روایت استناد کرده‌اند که اولین بار طبری در تفسیر خود آورده است و در آن آمده: «طوبی اسم الجنة بالهندیة» (طبری، 1412ق، ج13، ص98). ازجمله این آثار به المعرب (جوالیقی، 1361ق، ص226)، تهذیب‌اللغه (ازهری، 1421ق، ج14، ص29)، بهجةالاریب (ماردینی، 2002م، ص229) المهذب (سیوطی، بی‌تا، ص113)، الاتقان (سیوطی، 1421ق، ج1، ص433) اشاره می‌شود. علاوه بر این، لغت‌شناسان بسیاری در آثار خود به روایت منقول در تفسیر طبری استناد کرده و یکی از چند معانی طوبی را «بهشت به زبان هندی» دانسته‌اند (ابن‌سیده، 1421ق، ج9، ص225؛ ابن‌منظور، 1414، ج1، ص563؛ زبیدی، 1414ق، ج2، ص189؛ ابن‌عطیه اندلسی، 1422ق، ج2، ص312 ؛ ثعلبی1422ق، ج5، ص289؛ ابوحیان اندلسی، 1420ق، ج6، ص386). از این میان زبیدی در تاج‌العروس با نقل از حسن بن محمد صاغانی محدث و لغوی قرن ششم و هفتم که مدت زمان بسیاری را در هند اقامت داشته است (ذهبی1413ق، ج23، ص283)، این مطلب را به سخنان پیشینیان خود اضافه کرده است که طوبی در زبان هندی در اصل با تاء نوشته می‌شد؛ زیرا آنها در حروف خود طاء ندارند و «توبی» در زبان آنها به معنای جنت بود و قرآن این واژه را معرب کرده و با همان معنا به کار برده است (زبیدی، 1414ق، ج2، ص189).

 

5-1-2 طوبی در زبان حبشی (امهری)

 طبری دربارۀ حبشی‌بودن واژۀ طوبی با سند خود از ابن‌عباس نقل می‌کند: «طوبی اسم الجنة بلسان الحبشة» (طبری1412، ج13، ص98). پس از او سیوطی نیز با نقل این روایت حبشی‌بودن این واژه را احتمال داده است (سیوطی، بی‌تا، ص113؛ سیوطی، 1361ش، ص14). براساس همین روایت، در تفسیر الوسیط «طوبی» به‌صراحت واژه‌ای حبشی و به‌معنای بهشت معرفی شده است (واحدی، 1416، ج3، ص15). از میان دائرة‌المعارف‌ها، دائرة‌المعارف قرآن، معنی طوبی را ذیل مدخل بهشت ((paradise بیان کرده و دربارۀ دخیل‌بودن آن هر دو قول هندی‌بودن و یا حبشی‌بودن را مطرح کرده است (.(KINBERG, pp.12-20

 

5-1-3 طوبی در زبان سریانی

یکی از نظریه‌های مطرح دربارۀ بیگانه‌بودن واژۀ طوبی، سریانی‌بودن آن به معنای خوشبختی، سعادت و غبطه است؛ برای مثال آرتور جفری در کتاب خود به تلاش دسته‌ای از مسلمانان برای اثبات عربی‌بودن این واژه و مشتق‌بودن آن از ریشۀ طیب اشاره و بیان می‌کند که برخی از دانشمندان مسلمان همچون طبری و جوالیقی و سیوطی برای اثبات دخیل‌بودن این واژه اسنادی را ذکر کرده‌اند و سپس نظر خود را پیرامون سریانی‌بودن این واژه با معنای خوشبختی و سعادت مطرح می‌کند (جفری، 1386ش، ص305). همچنین دکتر مشکور «طوبی» را با خط سریانی و به همان معنای ذکرشده معرفی کرده و جمع آن را طوبیات دانسته است (مشکور، 1359ش، ج2، ص535). در میان معتقدان به سریانی‌بودن این واژه به لویس کاستاز[8] اشاره می‌شود. او در کتاب قاموسٌ سریانیٌ عربیٌ (Dictionnaire syriaque ؛francais) طوبی و کلمات قریب‌المعنی با آن را به خط سریانی معرفی و سپس معناشناسی کرده است (کاستاز، بی‌تا، ص 123). جدول زیر معانی مختلف طوبی را در زبان سریانی، از کتاب قاموس سریانی عربی و کتاب فرهنگ تطبیقی عربی با زبان‌های سامی و ایرانی ارائه می‌کند:

معنی

کلمه در زبان عربی

کلمه در زبان سریانی

غبطه، سعادت

طوبی

 

سعید، خوشبخت

طوباوی

 

خوشبخت

طوبانی

 

رشک، غبطه

غبطة

 

 

5-2- احتمال عربی‌بودن واژۀ «طوبی»

در این قسمت نظریه عربی‌بودن ریشۀ «طوبی» بررسی و نقد می‌شود. جمهور دانشمندان مسلمان به آن باور دارند و در گام اول با پیروی در ساختار کلمه و ایجاد ارتباط صرفی مبداء اشتقاق این واژه و در گام بعد معنای طوبی با مراجعه به متون روایی، لغوی، تفاسیر و ترجمه‌های قرآن تا عصر حاضر کشف می‌شود.

 

5-2-1 نقد عربی‌بودن واژة براساس اشتقاق «طوبی»   

تمامی دانشمندانی که اصالت «طوبی» را در زبان عربی تأیید کرده‌اند، بدون اختلاف طوبی را مشتق از ریشه «ط ی ب» دانسته‌اند. در میان دانشمندان ابن‌درید (321ق) دربارۀ «طیب» نظری منحصر به فرد دارد و آن این است که «طیب در اصل طوب بوده که واو قلب به یاء شده است» (ابن‌درید، 1988م، ج1، ص362). بااین‌حال او نیز مانند دیگران طوبی را از ریشۀ طیب می‌داند. باوجود وحدت نظر دانشمندان دربارۀ ریشة این واژه پیرامون طریقۀ اشتقاق سه دیدگاه متفاوت وجود دارد:

 

5-2-1-1   طوبی مصدر مشتق بر وزن فُعلی

اشتقاق واژۀ طوبی از ریشۀ «ط ی ب» بر وزن فعلی اولین و پرطرفدارترین نظر است. در این صورت اصل کلمه طُیبی است که یاء قلب به واو شده است (ازهری، 1421، ج14، ص29؛ جوهری، 1376، ج1، ص173؛ ابن‌فارس، 1404، ج3، ص430؛ ابن‌اثیر، 1367ش، ج3، ص141؛ طبرسی، 1377ش، ج2، ص229؛ زمخشری، 1407، ج2، ص528؛ ابن‌عطیه اندلسی، 1422ق، ج3، ص312؛ ابوحیان اندلسی، 1420، ج6، ص386؛ ابن‌منظور، 1414، ج1، ص563؛ طریحی، 1375ش، ج2، ص110؛ زبیدی، 1414، ج2، ص189؛ مصطفوی، 1430، ج7، ص181).

5-2-1-2       طوبی اسم جمع از مفرد «طیّبة»

به نظر می‌رسد ابن‌سیده علی ابن اسماعیل (458ق) اولین دانشمندی است که جمع‌بودن طوبی را در کتاب خود نقل کرده که در این صورت «طوبی» جمع «طیّبة» است، نظیر «کوسی» که جمع «کیّسة» یا ضوقی که جمع ضیقة است؛  البته ابن‌سیده پس از نقل این مطلب آن را نقد کرده است و نظر خود را دربارة طوبی بیان می‌دارد (ابن‌سیده، 1421، ج9، ص225) که در بخش بعد بدان اشاره خواهیم کرد. پس از او دانشمندان یکی از وجوه احتمالی دربارۀ اشتقاق کلمه طوبی را جمع‌بودن آن از لفظ طیبة بیان کرده‌اند که برخی از آنان مانند ابن‌عطیه اندلسی (542ق) و ابن‌منظور(711ق) این مطلب را به‌شیوۀ مستقیم از ابن‌سیده (458ق) نقل کرده‌اند (ابن‌عطیه اندلسی، 1422، ج3، ص312؛ ابن‌منظور، 1414، ج1، ص564؛ زبیدی، 1414، ج2، ص 189).

 

5-2-1-3   طوبی اسم تفضیل مؤنث (مذکر اَطیَب)

ابن‌سیده (458ق) پس از نقل نظریۀ جمع‌بودن واژۀ «طوبی» به‌دلیل نبود ساختار فُعلی در میان ساختارهای جمع این نظر را نقد کرده و اولین دانشمندی است که «طوبی» را مؤنث لفظ «اطیب» و درنتیجه اسم تفضیل از دایره مشتقات طیب می‌داند (ابن‌سیده، 1421، ج9، ص225). پس از او دانشمندانی چون ابن‌عطیه اندلسی (1422، ج3، ص312)، ابن‌منظور (1414، ج1، ص564)، ابوحیان اندلسی (1420ق، ج6، ص386) و علامه طباطبائی (1417، ج11، ص356) وجه اسم تفضیل‌بودن «طوبی» را پذیرفته‌اند.    

 

5-2-2    معناشناسی طوبی با پیروی در متون اسلامی

با بررسی مفردۀ «طوبی» در متون اسلامی از نزدیک‌ترین آنها به عصر نزول قرآن تا زمان حاضر اعم از متون روایی، لغوی، تفسیری، ترجمه‌ها و یا متون پیرامون اسلام و قرآن هچون دایرة‌المعارف‌ها معنای طوبی به دو دستۀ معانی اسمی و غیراسمی (اعم از معانی وصفی و یا معانی مصدری که به‌طور غیرمستقیم نشان‌دهندۀ وصف دربارۀ نکته‌ای هستند) طبقه‌بندی می‌شود. 

 

5-2-2-1  بررسی «طوبی» در متون لغوی

در متون لغوی دو دسته معنا برای مفرد «طوبی» ذکر شده است. دستۀ اول معنای اسمی است که در مقام بیان مصداق است و دستۀ دوم معنای غیراسمی که بر ارائۀ مفهوم طوبی دلالت دارد.

معنای اسمی: با بررسی آثار لغویان از العین خلیل ابن احمد فراهیدی که نزدیک‌ترین معجم به عصر نزول قرآن است تا عصر اخیر هر دو معنای درخت بهشتی و بهشت، دربارۀ واژه طوبی دیده می‌شود که برخی مانند العین، تهذیب‌اللغة و صحاح جوهری بدون استناد روایی، طوبی را درخت بهشتی معنا کرده‌اند (فراهیدی، 1409، ج7، ص461؛ ازهری، 1421، ج14، ص29، جوهری، 1376، ج1، ص173) و برخی از آنها در این‌باره به استنادات روایی روی آورده‌اند (نک: راغب، 1412، ص528؛ ابن‌منظور، 1414، ج1، ص565؛ طریحی، 1375ش، ج2، ص110؛ زبیدی، 1414، ج2، ص189).

معنای غیراسمی: کتاب‌های لغت در بیان معنای غیراسمی «طوبی» بیشتر به روایات استناد کرده و گاه بدون استناد به روایات، معناشناسی کرده‌اند. این معانی عبارتند از: زندگی پاک (ازهری، 1421، ج14، ص29)، زیبایی (ابن‌سیده، 1421، ج9، ص225)، خیر (ابن‌منظور، 1414، ج1، ص563؛ زبیدی، 1414، ج2، ص189)، طیّب (جوهری، 1376، ج1، ص173؛ ابن‌سیده، 1421، ج9، ص225؛ ابن‌منظور، 1414، ج1، ص563؛ زبیدی، 1414، ج2، ص189)، بهترین چیز (زبیدی، 1414، ج2، ص189)، تمام پاکی‌های موجود در بهشت (راغب، 1412، ص528) و بالاترین آرزو (طریحی، 1375ش، ج2، ص110).

 

5-2-2-2    بررسی «طوبی» در متون روایی

 در متون روایی فریقین نیز مانند متون لغوی، هر دو معنای اسمی و غیراسمی کاربرد داشته است.

 معنای اسمی: با مطالعۀ متون روایی در می‌یابیم که طوبی در سورۀ رعد، گاهی با نام اسم بهشت معرفی شده و گاهی درختی بهشتی با نام طوبی. مثلاً چنانچه بیان شد در روایت ابن‌عباس طوبی به نام بهشت به زبان حبشی معرفی شده یا در روایتی از عکرمه بیان شده که طوبی به معنی بهشت است (طبری، 1412، ج13، ص98؛ ثعلبی، 1422، ج5، ص289؛ سیوطی، 1404، ج4، ص59). همچنین در متون روایی فریقین با اتحاد مضمون و اختلافات جزئی در نص روایات، بیشتر آنها در تبیین معنای طوبی به درختی بهشتی اشاره کرده‌اند. طبق این روایات طوبی درختی است در بهشت که ریشۀ آن در خانۀ رسول خدا (ص) و امیرالمومنین علی _علیه السلام_ و شاخه‌های آن در همۀ خانه‌های بهشت کشیده شده است (قمی، 1367ش، ج1، ص365؛ فرات کوفی، 1410، ص207؛ کلینی، 1407، ج2، ص239؛ ابن‌بابویه، 1376ش، ص221؛ فیض، 1415ق، ج3، ص70؛ مجلسی، 1403، ج8، ص150؛ سیوطی، 1404ق، ج4، ص59؛ ثعلبی، 1422، ج5، ص289).

معنای غیراسمی: معنای غیراسمی دربارۀ «طوبی» بیشتر در روایات اهل سنت بیان شده است؛ برای مثال ابن‌عباس در روایتی «طوبی» را شادمانی و چشم‌روشنی معنا کرده است و عکرمه در روایتی دربارۀ عبارت «طوبی لهم» گفته: «چه خوب است آنچه برای آنان است». نیز ضحاک «طوبی لهم» را «غبطة لهم» معنا کرده و قتاده طوبی را نیکی و زیبایی معنا کرده است (سیوطی، 1404ق، ج4، ص59؛ ثعلبی، 1422، ج5، ص289؛ طوسی، 1409، ج6، ص251؛ فراهیدی، 1409، ج7، ص461؛ ازهری، 1421، ج14، ص29؛ جوهری، 1376، ج1، ص173).

 

5-2-2-3    بررسی «طوبی» در متون تفسیری

با بررسی متون تفسیری دیده می‌شود در تفاسیر اولیه که بیشتر روش اثری را پیش گرفته‌اند، از معنای ظاهری واژۀ طوبی در آیه خارج شده و طوبی را با یکی از مصادیق آن معنا کرده که همان درخت بهشتی است و روایات آن را بیان کرده‌اند (ابوحمزه ثمالی، 1420، ص217؛ قمی، 1367ش، ج1، ص 365)؛ البته باید بیان کرد که در میان تفاسیر، این معنا دربارۀ «طوبی» تا زمان حال نیز مطرح است. پس از خروج از دوران اولیه طبری در تفسیر خود با بیان وجوه مختلف معنایی، فصل جدیدی در معناشناسی طوبی ایجاد می‌کند. او در میان مفسران اولین کسی است که روایات ابن‌عباس و سعید ابن مسجوح یکی از رجال تفسیر خود را مبنی بر دخیل‌بودن این واژه مطرح و سپس معانی برخاسته از احتمال عربی‌بودن واژۀ طوبی را بیان می‌کند (ن ک به: طبری، 1412، ج13، ص 99و98).

پس از طبری مفسران معناشناسی واژه ذکرشده را تقلید کردند؛ برای مثال تفاسیر قرن پنجم مانند تفسیر التبیان شیخ طوسی (1409، ج6، ص251) و تفسیر الکشف والبیان ثعلبی (1422، ج5، ص288) در معنای واژۀ طوبی همان مفاهیم ارائه‌شده طبری را بیان کرده‌اند و تنها ابتکار شیخ طوسی دسته‌بندی این مفاهیم در یک طبقه‌بندی دهگانه است که بعدها این طبقه‌بندی بدون تغییر به تفسیر مجمع‌البیان انتقال می‌یابد (طبرسی، 1377ش، ج6، ص448). این معانی دهگانه عبارتند از: بهشت (در زبان حبشی یا هندی)، درخت بهشتی، شادمانی و روشنی چشم، غبطه، خیر و کرامت، زندگانی خوش و گوارا، نیکی، زندگی پاکیزه (زجاج گوید یعنى براى آنها زندگى پاکیزه است)؛ یعنى چه خوب است آنچه نصیب آنها شده، خیر همیشگی.

در قرن اخیر دو تفسیر المیزان و اطیب‌البیان کمی متفاوت از سایر تفاسیر «طوبی» را معناشناسی کرده‌اند. علامه طباطبائی دسته‌بندی دهگانه را دربارۀ طوبی به نقل از مجمع‌البیان در تفسیر خود ذکر کرده؛ اما نظر اصلی ایشان آن است که طوبی اسم تفضیل از ریشۀ طیب بوده و صفت برای موصوف محذوف معیشت و یا حیات است. پس عبارت «طوبی لهم» در اصل «لهم معیشة طوبی» است. ایشان در توضیح این تفضیل می‌گوید: «پاکیزگی در هر زندگی به‌طور نسبی وجود دارد؛ اما در زندگی مؤمنان این پاکیزگی بیشتر است» (طباطبائی، 1417، ج11، ص635). پس از ایشان سیدعبدالحسین طیب در تفسیر اطیب‌البیان معنای «طوبی» را به دو دسته اسمی و وصفی تقسیم کرده است و در معنای اسمی به همان درخت بهشتی اشاره‌شدۀ سایر مفسران اشاره می‌کند؛ اما در معنای وصفی، بدون استناد به هیچ قول و منبعی «طوبی» را خوشی حال معنا کرده است (طیب، 1378ش، ج7، ص336).

5-2-2-4    بررسی «طوبی» در ترجمه‌های فارسی

یکی از متون اسلامی ترجمه‌های قرآن است که با توجه به امکان دسترسی برای همگان، نقد و بررسی آنها اهمیت بسیاری دارد. در این بخش معنای طوبی در هفده ترجمۀ فارسی کهن و معاصر قرآن کریم مطالعه می‌شود.

الف) ترجمه‌های فارسی کهن

از میان ترجمه‌های کهن عبارت «طوبی لهم» در ترجمه تفسیر طبری (متعلق به قرن 4) که اولین ترجمه قرآن به زبان فارسی است، اینگونه معنا شده است: «...نیکی‌ها خنک ایشان‌اند...» (مترجمان، 1377ش، ج3، ص812). پس از آن، اسفراینی (ق5) عبارت ذکرشده را اینچنین ترجمه کرده: «...شادى بود ایشان را بر دوام...» (اسفراینی، 1375ش، ج3، ص1143). میبدی (ق6) در ترجمه این عبارت گفته: «...ایشانراست زندگانى خوش ...» (میبدی، 1371ش، ج5، ص195).

 

ب‌)     ترجمه‌های معاصر

در ترجمه‌های معاصر معانی متفاوتی دربارۀ طوبی ارائه شده ازجمله: زندگانی خوش (آیتی، 1374، ص253؛ خسروانی، 1390ق، ج5، ص41)، خوشی (مشکینی، 1381ش، ص253؛ طباطبائی، 1417ق، ج11، ص481)، زندگانی پاکیزه (مشکینی، 1381ش، ص253، مکارم، 1373ش، 253؛ قرشی، 1377ش، ج5، ص237)، سعادت و نیک‌بختی و درخت طوبی (فیض‌الاسلام، 1378، ج2، ص487؛ انصاریان، 1383، ص253). چنانکه دیده می‌شود معنای طوبی در این ترجمه‌ها جدای از درستی و یا نادرستی آنها با متون تفسیری و روایی هماهنگی دارد؛ اما در ترجمه‌های قرن پانزدهم دربارۀ «طوبی لهم» معنای «خوشا براحوالشان» (بروجردی، 1366، ص433؛ فولادوند، 1415ق، ص253؛ گرمارودی، 1384، ص253؛ الهی قمشه‌ای، 1380، ص253؛ ارفع، 1381، ص253؛ خسروانی، 1390، ج5، ص41) ارائه شده است که هیچ وجه ارتباط معنایی میان این ترجمه و کلمه طوبی (چه با فرض عربی‌بودن آن و چه با فرض دخیل‌بودن آن) یافت نمی‌شود.

 

5-2-2-5   بررسی «طوبی» در دائرة‌المعارف‌ها

دایرة‌المعارف‌ها ازنظر داشتن مقالات علمی و به‌روز پیرامون اسلام و قرآن مرجعی مهم در شناخت مسائل قرآنی و سیر تحول علوم و منبع‌شناسی به شمار می‌روند.

دایرة المعارف قرآن (EQ) پیرامون واژۀ طوبی در دو مدخل، مطالبی دارد. این مجموعه ابتدا ذیل مدخل بهشت که در آن تمامی لغات و اصطلاحات قرآنی مربوط به بهشت را شرح داده، معنای اسمی مفرده «طوبی» را بیان و به دو احتمال اشاره کرده است. اول آنکه طوبی ریشه‌ای غیرعربی دارد و در زبان حبشی و هندی به معنای جنت است و دوم آنکه طوبی ریشه‌ای عربی دارد و بهترین منزلگاه در جنت است (KINBERG, 2-12) و سپس در مدخل درخت به اطلاق نام «طوبی» بر درختی بهشتی اشاره دارد و احادیث فریقین پیرامون درخت طوبی را بررسی می‌کند (WAINES, 358-362).

از میان دایرة‌المعارف‌ها، دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی (اسلامیکا) دربارۀ طوبی مطلب چندانی ندارد و تنها در اشاره‌ای کوتاه در مدخل بهشت، آن را یکی از جلوه‌ها و مناظر خاص در بهشت یعنی درخت بهشتی معرفی می‌کند (پاکتچی، 170-198).

در این میان دایرة‌المعارف تشیع تنها مجموعه‌ای است که مدخلی مستقل برای طوبی در نظر گرفته و در این مدخل ابتدا به کاربرد قرآنی این واژه توجه کرده است و سپس بیان می‌شود که در میان مفسران دربارۀ «طوبی» نظر واحدی وجود ندارد و گروهی آن را فعل و گروهی اسم و گروهی آن را مصدر گرفته‌اند. سپس به نقل از مجمع برخی معانی طوبی را ازجمله فرح و چشم‌روشنی و خیر و کرامت، زندگانی پاک و نیکی و خیر همیشگی بیان و سپس روایات پیرامون «طوبی» را ذکر کرده است (خدایار، 522).

 

6-      نتایج مباحث ریشه‌شناختی و متن‌شناختی

با بررسی واژۀ طوبی پس از ظهور اسلام گفته می‌شود دانشمندان در معناشناسی طوبی برای اثبات عربی‌بودن آن تلاش می‌کنند و با ایجاد ارتباط صرفی، معنای آن را با ریشه «طیب» مطابقت داده‌اند. بااین‌وجود در بیان معنای طوبی از ساختار صرفی پیشنهادی خود عدول کرده و معنی‌هایی مانند فرح و چشم‌روشنی و غبطه، خیر و ... ارائه کرده‌اند که با ریشۀ اصلی و ساختار صرفی مطرح‌شده ارتباطی نداشته است و با معانی ارائه‌شده با احتمال دخیل‌بودن آن هماهنگی بیشتری دارد. عده‌ای نیز به‌کلی از مفهوم کلمه خارج شده و به ارائه مصداق درخت بهشتی و یا بهشت اکتفا کرده‌اند.

لازم به ذکر است که کاربرد واژۀ طوبی در روایات نبوی و علوی (تمیمی الآمدی، 1410ق، ج1، ص429) و در سخنان صحابه بسیار دیده می‌شود؛ برای مثال در روایتی آمده که فردی خدمت رسول‌الله عرض کرد: «یا رسول‌الله! طوبى لمن رآک وآمن بک» و پیامبر فرمود: «طوبى لمن رآنی وآمن بى وطوبى ثم طوبى ثم طوبى لمن آمن بى ولم یرنی» (سیوطی، 1404ق، ج1، ص27). نظیر این روایت در منابع شیعی نیز آمده است (مجلسی، 1403ق، ج22، ص305). در روایتی دیگر نقل شده که فردی اعرابی از پیامبر خدا دربارۀ درخت طوبی سوال کرده و پیامبر آن را وصف کرده است (دمیری، 1424ق، ج1، ص268). همچنین مسلم از عایشه نقل می‌کند که وقتی جنازه پسر خردسالی از انصار را نزد پیامبر آوردند، عایشه می‌گوید: یا رسول الله طوبى له عصفور من عصافیر الجنة (مسلم، بی‌تا، ج4، ص2050، ح2662).

باوجود سابقه کاربرد واژۀ طوبی در کلام رسول خدا و صحابه به دلیل آنکه این روایات، نشان‌دهندۀ کاربرد این کلمه پس از نزول قرآن است، قدمت و سابقه وجود آن در کلام عرب قبل از نزول قرآن را نمی‌توان ثابت کرد؛ اما نقد جدی‌تر، بر احتمال عربی‌بودن «طوبی» نبودن آن در میان اشعار جاهلی است؛ زیرا اگر این واژه در کلام عرب قدمت داشت و یا از ریشۀ طیب بود، لازم بود ردپایی از آن در متون ادبی جاهلی یافته شود [9]. درحالی‌که نگارندگان در میان دیوان‌های بررسی‌شده، اشعار دوران بنی‌امیه را قدیمی‌ترین منبع کاربرد واژۀ طوبی یافته‌اند که یکی از آنها را طریح بن اسماعیل، خطاب به ولید ابن یزید بن عبدالملک یازدهمین خلیفه اموی سروده است:

«...طوبی لفرعیکَ مِن هنا وهنا      طوبی لأعراقِک الّتی تشجِ...» (ابوالفرج اصفهانی، 1415ق، ج4، ص472؛ ابن‌جنی، 1408، ج1، ص229؛ دینوری1423، ج2، ص668).

ترجمه: خوشا برگیسوان بلندت      خوشا بر رگ‌هایت که در هم تنیده‌اند

شعر دیگر که احوص بن عاصم اسدی از شعرای بنی‌امیه در رویارویی با حضرت سکینه بنت الحسین _علیهما السلام_ و تفاخر خود بر نیاکانش سروده:

«غسلت خَالِی الْمَلَائِکَة الْأَبْرَار ... مَیتا طُوبَى لَهُ من صریع» (بصری، بی‌تا، ج1، ص178؛ بغدادی، 1418ق، ج2، ص18).

ترجمه: فرشتگان نیکوکار دایی مرا غسل دادند؛ درحالی‌که مرده بود، خوشا بر حال او از زمین‌خوردن او (منظور کشته‌شدن است).

بااین‌وجود، یافتن این نمونه اشعار نیز بنابر فاصله زمانی آنها نسبت به عصر نزول قرآن در اثبات عربی‌بودن واژه طوبی نتیجه‌ای در برنخواهند داشت.

 

نتیجه‌گیری:

با بررسی‌های به عمل آمده به نکات زیر دست یافته شد:

1-    عبارات هم‌نشین با واژه «طوبی» که تنها یک‌بار در قرآن، در آیه 29 سوره رعد به کار رفته است، عبارتند از: «الذین آمنوا»، «عملوا الصالحات» و «حسن مآب». با بررسی هرکدام از این عبارات در آیات دیگر قرآن کریم نتیجه گرفته شد که طوبی پاداشی برای مؤمنان است که باتوجه به عبارت «حسن مآب» پاداشی اخروی به شمار می‌رود.

2-    با پیروی در آیات دارای ساختار [لهم+...] که در سیاق پاداش به مؤمنان است، کلماتی مانند جنات، اجر، مغفرت و... را واژه‌های جانشین طوبی در قرآن کریم دانست.

3-    مباحث ریشه‌شناختی پیرامون واژۀ «طوبی» نشان می‌دهد که برخی از دانشمندان آن را واژه‌ای دخیل دانسته‌اند. آنان در بیان این نظر هم‌داستان نبوده و گروهی آن را هندی، گروهی حبشی و گروهی سریانی می‌شمارند. این در حالی است که اغلب دانشمندان مسلمان طوبی را واژه‌ای عربی و از ریشۀ «ط ی ب» می‌دانند، گرچه در یافتن راه اشتقاق و بیان معنا هم‌نظر نیستند و به همین دلیل معناشناسی این واژه در متون روایی، لغوی، تفسیری، ترجمه‌ها و دائرة‌المعارف‌ها بازتاب متفاوتی داشته است.

4-    در متون اسلامی معنایی واحد برای واژه طوبی ذکر نشده است، ازجمله آنکه متون روایی فریقین واژه «طوبی» را به‌صورت اسمی و به معنای نام بهشت و یا نام درختی در بهشت معنایابی کرده‌اند و دسته‌ای دیگر به‌صورت غیراسمی و به معنای چشم‌روشنی، غبطه، نیکی و زیبایی دانسته‌اند. همچنین متون تفسیری ده معنا برای «طوبی» ارائه کرده‌اند که عبارتند از: «بهشت –درخت بهشتی، شادمانی وچشم‌روشنی، غبطه، خیر و کرامت، زندگانی خوش و گوارا، نیکی، زندگی پاکیزه، خیر همیشگی، خوب‌بودن آنچه که نصیب مؤمنان می‌شود.» ترجمه‌های فارسی قرآن کریم نیز در ترجمه واژه طوبی متفق نیستند. ترجمه‌های کهن معناهایی چون «زندگانی خوش و نیکی و شادی» برای آن ذکر کرده‌اند و در ترجمه‌های معاصر معناهایی چون زندگی پاک، سعادت و نیک‌بختی مطرح شده است. در قرن اخیر اختلاف‌نظرها در بیان معنای طوبی موجب زایش معنای جدید «خوشا بر احوال» شده است که این معنا به دلیل تکرار در میان ترجمه‌ها، امروزه جایگاه معنای اصلی واژۀ «طوبی» را به خود اختصاص داده؛ درحالی‌که این معنا در مستندات نزدیک به عصر نزول سابقه نداشته و با نقد جدی رو به روست. دایرة‌المعارف‌های متعددی که پیرامون مطالعات اسلامی نوشته شده نیز معانی متفاوتی را برای واژه طوبی ذکر کرده‌اند که عبارتند از: «بهشت، درخت بهشتی، یکی از جلوه‌ها و مناظر خاص در بهشت، فرح و خیر همیشگی و...»

5-    به نظر می‌رسد طوبی واژه‌ای دخیل است؛ زیرا اولاً درخت بهشتی طوبی تنها مصداقی از واژه طوبی است؛ ثانیاً سایر معانی (همچون شادمانی، زندگی خوش، رشک‌بردن، خیر و کرامت و بهشت و خیر همیشگی) همگی به همان معنای سعادت و بهشت و غبطه باز می‌گردند که در زبان سریانی و هندی و حبشی به طوبی نام‌گذاری شده‌اند. بنابراین فرضیه دخیل‌بودن این واژه به نظریه‌ای مقبول نزدیک می‌شود و با توجه به حضورنداشتن «طوبی» در ادبیات جاهلی عرب و نیز حضورنداشتن جدی آن تا سال‌ها پس از اسلام، این نظریه تقویت می‌شود.



[1] بقره: 25و82؛ نساء: 57و122؛ اعراف:42؛ یونس:9؛ هود:23؛ ابراهیم:23؛ کهف:107؛ حج:14و23؛ عنکبوت:58؛ روم15؛ لقمان:8؛ سجده:19؛ شوری:22؛ محمد:12؛ طلاق:11؛ بروج:11.

[2] بقره:277؛ آل عمران:57؛ نساء:73؛ مائده:9؛ کهف:30؛ فاطر:7؛ فصلت:8؛ فتح:29؛ انشقاق:25؛ تین؛6.

[3] مائده:9؛ حج:50؛ سباء:4؛ فاطر:7؛ فتح:29.

[4]لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلاً (107کهف) - ...لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعیمِ (لقمان8)- ...فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى نُزُلاً ... (19 سجده)- ...لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ... (بروج11).

[5]لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظیمٌ (9مائده)- فَالَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ (50حج)، لِیَجْزِیَ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَریمٌ (4سبأ).

[6]یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً (اسراء9)، یُبَشِّرَ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً حَسَناً (2کهف)، إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (فصلت8)، الا الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (25انشقاق؛6 تین).

[7]الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ فی رَوْضاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ ما یَشاؤُنَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبیرُ (22شوری).

[8] LOUIS COSTAZ

[9] طوبی در دیوان‌های شعری زیر جست‌وجو شده است که نتیجه‌ای در بر نداشته: غریب القرآن فی شعر العرب (مسائل ابن‌ارزق از ابن‌عباس) المؤلف ابوالعباس از صحابی ابن‌عباس (المتوفى: 68هـ)؛ دیوان المعانی ابوهلال العسکری (المتوفى: نحو 395هـ)؛ منتخب من کتاب الشعراء، أبونعیم الأصبهانی (المتوفى: 430هـ)، دیوان امْرُؤُ القَیْس الکندی(المتوفى: 545 م)، دیوان شاعر جاهلی الأفوه، صَلاءة بن عمرو بن مالک الیمنی (المتوفى: 560 م)، شاعرات العرب فی الجاهلیة والإسلام، بشیر یموت ،شعر الفتوح الإسلامیة فی صدر الإسلام، النعمان عبد المتعال القاضی، شعر الخوارج، إحسان عباس، الأدب الجاهلی فی آثار الدارسین قدیما وحدیثا، عفیف عبدالرحمن؛ مصادرالشعر الجاهلی، ناصرالدین الأسد.

آیتى عبدالمحمد (1333 ش)، ترجمه قرآن آیتى، تهران: انتشارات سروش.
 ابن‌بابویه، محمد بن على(1376ش)، الأمالی(للصدوق)، تهران:کتابچی.
ابن‌اثیر، مبارک بن محمد(1367ه.ش)، النهایة فی غریب الحدیث والأثر، محقق/مصحح: طناحى، محمود محمد؛ زاوى، طاهر احمد، قم:‌ مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، نوبت چهارم.
ابن‌جوزی(1408ه ق)، فنون‌الافنان فى عیون علوم‌القرآن، تحقیق حسن ضیاءالدین عتر، بیروت: دارالبشائر الاسلامیة.
ابن‌درید، محمد بن حسن (1988م)، جمهرة اللغة، بیروت: دارالعلم للملایین.
ابن‌سیده، على بن اسماعیل (1421ه. ق)، المحکم و المحیط الأعظم، محقق هنداوى، عبدالحمید، بیروت: دارالکتب العلمیة.
ابن‌عطیه اندلسى، عبدالحق بن غالب (1422ه ق)، المحرر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق: عبدالسلام عبدالشافى محمد، بیروت: دارالکتب العلمیه.
ابن‌فارس، احمد بن فارس (1404ه ق)، معجم مقاییس اللغة محقق/ مصحح: هارون، عبدالسلام محمد، قم: مکتب الاعلام الاسلامی.‌
ابن‌منظور، محمد بن مکرم (‌1414ه. ق)، لسان العرب،‌ بیروت: دارصادر،‌ نوبت سوم.
أبوالفتح عثمان بن جنی الموصلی (1408 هـ - 1988 م)، المبهج فی تفسیر أسماء شعراء دیوان الحماسة، شرح و تعلیق مروان العطیة، شیخ الزاید، دمشق: دارالهجرة للطباعة والنشر والتوزیع.
ابوحمزه ثمالى ثابت بن دینار (1420 ه.ق)، تفسیر القرآن الکریم(ثمالى)، تحقیق: عبدالرزاق محمد حسین حرز الدین؛ محمد هادى معرفت، بیروت: دارالمفید.
ارفع، سید کاظم (1381ش)، ترجمه قرآن (ارفع)، تهران: مؤسسه تحقیقاتى و انتشاراتى فیض کاشانى.
ازهرى، محمد بن احمد (1421ه. ق)‌، تهذیب اللغة، بیروت: داراحیاء التراث العربی.‌
اسفراینى ابوالمظفر شاهفور بن طاهر (1375ش)، تاج التراجم فى تفسیر القرآن للاعاجم، تحقیق: نجیب مایل هروى و على اکبر الهى خراسانى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگی.
إصفهانی على بن الحسین أبوالفرج (م 1994 / ق 1415)، الاغانی،‌ بیروت: دار إحیاء التراث العربی.‌
راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ه. ق)‌، مفردات الفاظ قرآن، بیروت: دارالقلم.
اندلسى ابوحیان محمد بن یوسف (1420ق)، البحر المحیط فى التفسیر تحقیق: صدقی محمد جمیل، بیروت: دارالفکر.
انصاریان حسین (1383ش)، ترجمه قرآن(انصاریان)، قم: انتشارات اسوه.
آیتى عبدالمحمد(1374ش) ترجمه قرآن(آیتى)، تهران: انتشارات سروش، نوبت  چهارم.
3.ایزوتسو، توشی‌هیکو (1360ش)، ساختمان معنایی مفاهیم اخلاقی-دینی در قرآن، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران: انتشارات قلم.
بروجردى، سیدمحمد ابراهیم (1366ش)، ترجمه قرآن (بروجردى)، تهران: انتشارات صدر.
البصری، علی بن أبی الفرج بن الحسن (بی‌تا)، الحماسة البصریة، تحقیق: مختارالدین أحمد، بیروت: عالم الکتب.
بغدادی، عبدالقادر بن عمر (1418ق)، خزانة الأدب ولب لباب لسان العرب، تحقیق وشرح: عبدالسلام محمد هارون، القاهرة: مکتبة الخانجی، نوبت چهارم.
بی یرویش، مانفرد (1374ش)، زبان‌شناسی جدید، ترجمه محمدرضا باطنی، تهران: انتشارات آگاه.
تمیمی الآمدی، عبد الواحدبن محمد (1410ق)، غررالحکم ودررالکلم، تحقیق: رجائی، سیدمهدی، قم: دارالکتاب الاسلامی، نوبت دوم.
ثعلبى نیشابورى، ابواسحاق احمد بن ابراهیم (1422ق)، الکشف والبیان عن تفسیر القرآن، بیروت: دارإحیاء التراث العربی.
جفرى، آرتور (1386ش)، واژه‌هاى دخیل در قرآن، فریدون بدره‌اى، تهران: توس، نوبت دوم.
جوالیقی، موهوب ابن احمد بن محمد ابن الخضر (1361ق)، المعرب من الکلام الاعجمی علی حروف المعجم، تحقیق و شرح  احمد محمد شاکر، قاهره: دارالکتب المصریة.
جوهرى، اسماعیل بن حماد ‌(1376ق)‌، لصحاح: تاج‌اللغة وصحاح العربیة، محقق/ مصحح: عطار، احمد عبدالغفور بیروت: دارالعلم للملایین.
خسروانى، علیرضا (1381 ق)، تفسیر خسروى، تحقیق: محمد باقر بهبودی، تهران: انتشارات اسلامیه.
درویش، محیى‌الدین (1415 ق)، اعراب القرآن وبیانه، سوریه: دارالارشاد، نوبت چهارم.
دعاس، حمیدان (1425ق)، اعراب القرآن الکریم، بیروت: دارالمنیر و دارالفارابى.
الدمیری، محمد بن موسی (1424ق)، حیاة الحیوان الکبری، بیروت: دارالکتب العلمیه، نوبت دوم.
دینوری، أبومحمد عبد الله بن مسلم بن قتیبة، (1423ق)، الشعر والشعراء، القاهرة: دارالحدیث.
ذهبى محمد بن احمد (1993-1413)، تاریخ الاسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمرى، بیروت: دارالکتاب العربى.
راغب اصفهانى، حسین بن محمد (1314 ه.ق)، مفردات ألفاظ القرآن – بیروت: دارالقلم، چاپ اول.
رشیدالدین میبدى احمد بن ابى سعد (1371ش)، کشف الأسرار وعدة الأبرار، تهران: انتشارات امیرکبیر.
زمخشرى، محمود (1407ق)، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت: دارالکتاب العربی، نوبت سوم.
زبیدى، محمد بن محمد (1313ه.ق)، تاج‌العروس – بیروت: دارالفکر.
سیوطى، جلال‌الدین (1404ق)، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، قم: کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى.
سیوطی عبدالرحمن بن ابی بکر (1361ش)، شرح و ترجمه رساله المتوکلی (ریشه‌یابی واژه‌ها در قرآن)، اسلامی، محمدجعفر، تهران: بنیاد علوم اسلامی.
سیوطى، جلال‌الدین (1421ق/ 2001م)، الإتقان فی علوم القرآن،‌ بیروت: دارالکتاب العربی، چاپ دوم.
سیوطی، جلال‌الدین (بی‌تا)، المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب، تحقیق دکتر تهامی الراجی الهاشمی، امارات العربیة المتحده، التراث الاسلامی.
شعیری، حمیدرضا (1381ش)، مبانی معناشناسی نوین، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت).
صفوی، کوروش (1387ش)، درآمدی بر معناشناسی، تهران: سوره مهر، نوبت سوم.
طباطبایى، سیدمحمد حسین (1417ق)، المیزان فى تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم.
طبرسى، فضل بن حسن (1377ش)، تفسیر جوامع الجامع، تهران: انتشارات دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم.
طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر(1412ق)، جامع‌البیان فى تفسیر القرآن، بیروت: دارالمعرفه.
طریحى، فخرالدین بن محمد (1375ش)، مجمع‌البحرین،‌ محقق/ مصحح: حسینى اشکورى، احمد تهران، مرتضوی، نوبت سوم.
طوسى محمد بن حسن (1409ق)، التبیان فى تفسیر القرآن، مقدمه شیخ آغابزرگ تهرانى و تحقیق احمد قصیرعاملى، بیروت: احیاء التراث العربى.
طیب، سیدعبد الحسین (1378ش)، اطیب‌البیان فی تفسیر القرآن، قم: انتشارات اسلام.
فرات کوفى، ابوالقاسم فرات بن ابراهیم (1410ق)، تفسیر فرات الکوفى، تهران: سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامى.
فراهیدى، خلیل بن احمد، ( 1409ه.ق)، کتاب‌العین، قم: هجرت، نوبت دوم.
فولادوند، محمدمهدى، (1415ق)، ترجمه قرآن (فولادوند)، تحقیق: هیئت علمى دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامى).
فیض‌الاسلام، سیدعلى نقى، (1378ش)، ترجمه و تفسیر قرآن عظیم، تهران: انتشارات فقیه.
فیض کاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى، (1415ق)، تفسیر الصافی، مصحح: اعلمی، حسین، تهران: مکتبة‌الصدر.
قرشى، سیدعلى اکبر(1377ش)، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت، نوبت سوم.
قرطبى، محمد بن احمد (1364ش)، الجامع لأحکام القرآن، تهران: ناصرخسرو.
قمى، على بن ابراهیم (1367ش)، تفسیر قمى، تحقیق: سیدطیب موسوى جزایرى، قم: دارالکتاب، نوبت چهارم.
کاستاز، لویس (بی‌تا)، قاموس سریانی عربی، بیروت: دارالمشرق.
کلینى، محمد بن یعقوب ‌(1407ق)‌، الکافی(ط- الإسلامیة)، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیة.
گرمارودى، علی (1384ش)، ترجمه قرآن(گرمارودى)، تهران: انتشارات قدیانى، نوبت دوم.
الماردینى ابن‌الترکمانى، على بن عثمان بن مصطفى (‌2002م)‌، بهجة الأریب فی بیان ما فی کتاب الله من الغریب، مصر: الهیئة المصریه العامه للکتاب.
مترجمان (1377ش)،  ترجمه تفسیر جوامع‌الجامع، تحقیق: با مقدمه آیة‌الله واعظ‌زاده خراسانى، مشهد: بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى، نوبت دوم.
مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى ‌(1403 ق)، بحارالأنوار(ط- بیروت)، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
مرتضى زبیدى، محمد بن محمد (1414ه. ق)‌، تاج‌العروس محقق/ مصحح: شیرى على، بیروت:‌ دارالفکر.
مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشیری النیسابوری (بی‌تا)، المسند الصحیح المختصر به‌نقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، بیروت: دارإحیاء التراث العربی.
مشکینى، على (1381ش)، ترجمه قرآن (مشکینى)، قم: الهادى، نوبت دوم.
مشکور، محمد جواد (1359ش)، فرهنگ تطبیقی عربی با زبان‌های سامی و ایرانی، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
مصطفوى، حسن (1430ه. ق)‌، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، بیروت- قاهره- لندن: دارالکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، نوبت سوم.
مکارم شیرازى، ناصر (1373ش)، ترجمه قرآن (مکارم)، قم: دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى)، نوبت دوم.
موسوى همدانى، سیدمحمد باقر (1374ش)، ترجمه تفسیر المیزان، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعۀ مدرسین حوزه علمی، قم: نوبت پنجم.
میبدى احمد بن ابى سعد (1331ش)، کشف الأسرار وعدة الأبرار، تحقیق: على اصغر حکمت،تهران: انتشارات امیر کبیر چاپ پنجم.
میرزا خسروانى، على‌رضا (1390ق)، تفسیر خسروى، محمدباقر بهبودی، تهران: انتشارات اسلامیه.
نحاس، ابوجعفر، احمد بن محمد (1421ق)، اعراب القرآن (نحاس)، بیروت: منشورات محمدعلى بیضون، دارالکتب العلمیة.
الهى‌قمشه‌اى، مهدى (1380 ش)، ترجمه قرآن (الهى قمشه‌اى)، قم: انتشارات فاطمة الزهراء، نوبت دوم.
واحدی، علی ابن احمد (1416ق)، الوسیط فی تفسیر القرآن المجید، تحقیق محمد حسن ابوالعزم، قاهره: احیاالتراث.
پاکتچی، احمد، بهشت، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 13، صص 170-198.
 خدایار، غلامحسین، طوبی، دائرة المعارف تشیع، ج10، ص 522.
سلمان نژاد، مرتضی (1391ش)، معناشناسی تدبر در قرآن با سه رویکرد ساختاری ریشه‌شناسی و تاریخ‌انگاری، کارشناسی ارشد، استاد راهنما: پاکتچی، احمد، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).
Kinberg, teah, paradaise, encyclopaedia-of quran, v4, pp 12-20
Waines, david, tree, encyclopaedia-of quran,V5, pp 358-362
Crystal, David, Encyclopedia Dictionary of language and languages, Blackwell.1992