Evaluation of Alphabetic Forms of “انما انما کل و این ما” and its Reflection in Persian Translations

Authors

1 Associate Professor, Department of Persian Literature, Faculty of Humanities, Shahed University, Teheran, Iran

2 Sanandach

3 Department of Quran and Hadith, Faculty of Humanities, Shahed University, Teheran, Iran

Abstract

One of the problematic issues in the translation and interpretation of Quran is paying attention to the particular alphabetic form of some words which are written in two different ways, causing different semantic interpretations exist. In line with this, the current article have analyzed duality of the alphabetic form of “انما انما کل ما و این ما” based on the grammar of Arabic language and literature via a descriptive-analytic method, then through finding equivalence, has evaluated Persian translations of Quran. Finally it is concluded that some translators have paid attention to the differences between such alphabetic forms. They have chosen wrong equivalences while translating. However, by choosing appropriate meaning, the translators have understood such distinctions. Although the major problem of the translations refers to lack of attention to the original alphabetic form of the words, the basic problem refers to the translator’s weakness in recognizing morphological and syntactic structures of the source language which itself leads to choosing inappropriate equivalence in the target language. However, “Rezaei’s translation” is the best among all.

Keywords

Main Subjects


Article Title [Persian]

ارزیابی دوگانگی رسم‌الخطِ ادوات «إنّما، أنّما، کُلّ‌ما و أین‌ما» و بازتاب آن در ترجمه‌های فارسی معاصر قرآن کریم

Authors [Persian]

  • کاووس روحی برندق 1
  • مصیب مرزبانی 2
  • محسن فریادرس 3
1 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرّس، تهران، ایران
2 کارشناسی‌‌ارشد علوم قرآن دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم کرمانشاه و مربی دانشگاه آزاد اسلامی واحد – سنندج، سنندج، ایران
3 کارشناسی‌ارشد رشتة علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرّس، تهران، ایران
Abstract [Persian]

یکی از مسائل مشکل‌زا در ترجمه و تفسیر قرآن، توجه به رسم‌الخط خاص برخی از واژگانی است که در نگارش به دو شکل گوناگون نوشته شده‌اند و برداشت‌های معنایی متفاوت را فراهم آورده‌اند. در این راستا  در مقاله حاضر کوشش شده است تا با روش توصیفی‌تحلیلی دوگانگی رسم‌الخط ادوات «إنّما، أنّما، کُلّ‌مَا و أینَ‌مَا» در آیاتی مشخص و با تکیه ‌بر قواعد زبان و ادبیات عرب و تفاسیر تجزیه‌ و تحلیل شود، سپس با معادل‌یابی آنها ترجمه‌های فارسی معاصر قرآن واکاوی و ارزیابی شود. درنهایت به این نتیجه رسیده‌ایم که بعضی از مترجمان از یک‌سو در پاره‌ای از مواضع به تفاوتِ رسم‌الخطیِ این ادوات بی‌اعتنا بوده و با انگاشت‌هایی متنوع معادل‌های ناصوابی را در برگردان این ادوات اظهار داشته‌اند و از‌سوی‌دیگر، بعضی نیز با درج معنای مناسب متوجه تفاوت رسم‌الخطی این ادوات بوده‌اند. درنهایت اینکه هرچند عمده اشکالات مترجمان در وهله نخست، مربوط به توجه‌نکردن به رسم‌الخط اصیل این واژگان است، بعد از آن، مشکل اساسی مربوط به ضعف تشخیص مترجم در ساختارهای صرفی و نحوی زبان مبدأ و به تبع آن گزینش نامناسب معنا در زبان مقصد است. درهرحال تقریباً «رضایی» در برگرداندن ادات «إنّما، أنّما، کُلّ مَا و أینَ مَا» از دیگر مترجمان دقیق‌تر عمل کرده است.
 

Keywords [Persian]

  • قرآن کریم
  • رسم‌الخط مصحف
  • دوگانگی رسم‌الخط ادوات
  • ترجمه‌های معاصر

1- مقدمه

قرآن‌پژوهان از دیرباز رسم‌الخط قرآن را بررسی کرده‌اند. به اعتقاد بیشتر آنها مشهورترین و رایج‌ترین رسم‌الخط قرآن همان رسم‌الخط اصیل [مشهور به رسم‌المصحف یا رسم عثمانی] است که بسیاری از لغویان نیز بر موثق‌بودن آن تأکید کرده و برای توجیه قواعد و ضوابط آن کوشش‌هایی را انجام داده‌اند (پاکتچی، 1394، ص21). رسم‌المصحف همان نگارش خاص کلمات قرآنی با اسلوب و قواعدی متمایز از رسم‌الخط عربی معمول است (تفکری، 1385، ص76). درحقیقت رسم‌الخط عربی معمول تفاوت فراوانی با رسم‌الخط عربی متقدم دارد؛ ازاین‌رو رسم‌الخط اصیل قرآن بی‌شک همان «رسم‌الخط عربی متقدم» است و باید در بررسی‌ها معیار قرار گیرد (پاکتچی، 1394، ص20-21).

درواقع این تفاوت‌ها سبب شده است تا قرآن‌پژوهان عمدتاً دو دلیل را دربارۀ اصالت رسم‌الخط عربی متقدم ذکر کنند: 1- براساس سنگ‌نوشته‌ها و خطوط به‌جای‌مانده از زمان قبل از پیامبر(ص) رسم‌الخط عربی متقدم درگیر سنت‌ها و چارچوب‌های املایی بوده است (پاکتچی، 1394، ص19). به‌نحوی‌که کاتبان وحی با وام‌گرفتن از خطوط مرسوم آن زمان -نظیر سریانی و...-، قرآن را مکتوب کرده‌اند و همین سبب شد تا در میان برخی واژگان قرآن تفاوت رسم‌الخطی به وجود آید؛ زیرا این نوع نگارش مرسوم آن زمان بوده و در آثار و سنگ‌نوشته‌های به‌جای‌مانده از دوران قبل از اسلام مشهود است (ر.ک: قدوری الحمد، 1386، صص34-41)؛ 2- گروهی دیگر از اندیشمندان این تفاوت‌ها را از اغلاط املایی کاتبان وحی ناشی پنداشته‌ و راه علاج آن را تغییر رسم‌الخط قرآن برمی‌شمارند (مکارم‌شیرازی، 1388، ص55). باوجوداین گروهی دیگر از عالمان قرآنی همچون علامه حسن‌زاده ‌آملی و مرحوم مصطفی خمینی استفاده از رسم‌الخط دیگری -به‌جزء رسم‌المصحف- برای قرآن را راهی برای دستبرد و فراهم‌آوردن مقدمات تحریف قرآن دانسته و بر جایز‌نبودن تغییر آن نظر داشته‌اند (جوان‌آراسته، 1378، ج1، ص177؛ خمینی، 1418، ج5، ص453).

درهرحال مطالعه کتب مختلف نشان‌دهندۀ آن است که برخی بر توقیفی‌بودن (من عندالله بودن) رسم‌المصحف (دانی، 1978، ص10؛ سیوطی، 1416، ج4، ص168؛ کردی، 1365، ص162؛ کبری‌زاده، بی-تا، ج2، ص372) و گروهی نیز -بنا بر ادلّه و اجتهاد کاتبان وحی- به اجتهادی‌بودن آن نظر داده‌اند (ابن‌خلدون، 1957، ص843؛ باقلانی،1422، ص547 - 548؛ صبحی‌صالح، 1368، ص277 - 278؛ معرفت، بی‌تا، ج‌1، ص365 تا 402؛ مکارم‌شیرازی، 1388، ص11).

 گذشته از این آراءِ متفاوت در بیان چگونگی ماهیت و اصالت رسم المصحف مهم‌ترین مسئله آن است که برخی ادوات مانند «إنّما، أنّما، کُلّ مَا و أینَ مَا» با دو رسم‌الخط متفاوت [إنّما (≠ إنّ‌ما)، أنّما (≠ أنّ‌ما)، کُلّ‌مَا (≠ کُلّمَا) و أینَ‌مَا (≠ أینَمَا)] نگاشته‌اند که سبب برداشت‌های معنایی غلط از این حروف شده است. درواقع هدف اصلی این پژوهش نیز بازتاب تفاوت‌های رسم‌الخطی همین ادوات در ترجمه‌های «شعرانی و معزّی، آیتی، رضایی، صفارزاده، صفوی، فولادوند، مکارم و فیض‌الإسلام» است. گفتنی است علت گزینش این ترجمه‌ها ازیک‌سو، معاصربودن و از‌سوی‌دیگر، مشتمل‌بودن بر انواع روش‌های ترجمه -تحت‌اللفظی1، آزاد و تفسیری- است. از آنجا که برای تحلیل و سنجش عملکرد ترجمه‌ها استفاده از تفاسیر قرآن -منبع اساسی در فهم آیات و معانی آنها- امری بدیهی و ضروری است. در جستار حاضر سعی شده است تا از تفاسیر مختلف و حتی‌الإمکان معتبر، مشهور و راهگشا -که در آنها روش‌های مختلف تفسیری همچون جامع، ادبی‌بلاغی و... نیز وجود داشته باشد- استفاده شود.

گفتنی است گرچه از دیرباز تاکنون با نگرش‌های متفاوت به مسئله رسم‌الخط ویژه قرآن کریم در تفاسیر، منابع کهن و معاصر علوم قرآنی2 و در کتب رسم‌الخطی3 اشاراتی شده است، پژوهشی در دسترس نیست که با شیوه حاضر تفاوت‌ معنایی ادوات دارای رسم‌الخط مختلف را -که سبب برداشت معنایی ناصحیح شده- ارزیابی و بررسی کرده و سپس براساس آن، ترجمه‌های معاصر قرآن کریم را واکاوی کرده باشد،؛ بنابراین مهم‌ترین پرسش‌های مطرح‌شده در این پژوهش عبارت‌اند از:

1- مسئله دوگانگیِ رسم‌الخط واژگان تا چه میزان صحت داشته است. در صورت پاسخ مثبت انگاشت مخاطب در فهم معنا را تا چه میزان تغییر می‌دهد.

2- با توجه به رسم‌الخط متفاوت ادوات مدّنظر مترجمان قرآن که متخصصان حوزه انتقال معنای زبانی هستند، تا چه میزان در انتقال معنای این گروه از واژگان موفق بوده‌اند.

 

2- دوگانگی رسمالخط ادوات در تفاسیر و ترجمهها

همواره یکی از مسائل بسیار مهم در انتقال علوم از زبانی به زبانی دیگر مسئله «دقت در ترجمه» است. اهمیّت این مسئله نسبت به دیگر امور از آنجا ناشی می‌شود که ترجمه صرفاً به انتقال معنا از زبان مبدأ به مقصد محدود نمی‌شود؛ بلکه کسب آگاهی کامل بر هر دو زبان، توجه دقیق به موضوع و متن و نیز نوع نگارش از مؤلّفه‌های دیگر ترجمه است؛ اما رعایت این وجه در قرآن کریم به‌مراتب بیشتر و با اهمیّت‌تر است. حساسیت قرآن از آنجا ناشی می‌شود که از منبعی برتر از ماده نشأت گرفته است و منبعی برای هدایت بشر در تمام اعصار است. بررسی ترجمه‌های قرآن به زبان فارسی نشان‌دهندۀ آن است که در انتقال معنا در این ترجمه‌ها باوجود نقاط مثبت نقاط ضعف فراوانی نیز وجود دارد (روحی‌برندق و همکاران، 1394، ص120). یکی از نمونه‌های کاستی ترجمه‌ها در معادل‌یابی چهار حرف «إنّما، أنّما، کُلّ‌مَا و أینَ‌مَا» مشاهده می‌شود که در مواضعی -بنا بر اشتباه کاتب قرآن و براساس نظریه وجود غلط‌های املایی در رسم‌الخط قرآن (معرفت، بی‌تا، ص382) و یا براساس قواعد نوشتاری آن دوران که کاتب قرآن مجاز به نگارش دوگونه رسم‌الخط برخی واژگان بود (قدوری الحمد، 1386، ص34-41)– با دو شکل نوشتاری متصل و منفصل در قرآن به کار رفته‌اند؛ ازاین‌رو با عنایت به اینکه این دو نوع نگارش متصل و منفصل حامل دو معنای متنوع هستند، ابتدا این گروه از حروف در تفاسیر بررسی شد و سپس با بهره‌گیری از منابع مرتبط ترجمه‌های معاصر قرآن در برگردان این واژگان نقد و بررسی شد.

 

 

2-1- «إِنَّما» در تفاسیر

واژه «إنّما» در چهار آیه (إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ) (نحل: 95)، )إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِرٍ( (طه: 69)، )إِنمَّا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ( (ذاریات: 5) و (إنّما تُوعَدُونَ لَوَاقِع) (مرسلات: 7) با رسم‌الخط متّصل نوشته شده است که این امر دلالت روشنی بر کافه‌بودن «ما» و حصری‌بودن «إنّما» دارد (ابن‌عاشور، بی‌تا، ج16، ص149؛ حسینی، 1388، ج1، ص299؛ مکارم‌شیرازی، 1388، ص19).

در ارزیابی این مسئله باید توجه داشت زمانی واژه «إنّما» در رسم‌الخط به‌صورت متصل می‌آید که جمله بعد از خود را محصور کند، مانند آیه (قُلْ إِنَّما یُوحى‏ إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُون‏) (زمخشری، 1407، ج3، ص139؛ ابن‌هشام، 1433، ص86). براین‌اساس اگر در آیات فوقْ جملات بعد از «إنّما» افاده حصر کند، رسم‌الخط آن متصل و در غیر این صورت رسم‌الخط آن به‌صورت منفصل است.

بررسی جملات بعد از «إنّما» در دو آیه (إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ) (ابن‌عاشور، بی‌تا، ج13، ص217؛ طباطبایی، 1374، ج12، ص339) و (إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِرٍ) (آلوسی، 1415، ج8، ص540؛ طباطبائی، 1374، ج14، ص189) حاکی از تعلیلی‌بودن است که واضح است، هیچ‌گونه ارتباطی با حصر ندارد.

همچنین جمله بعد از «إنّما» در دو آیه (إِنمَّا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ) و (إنّما تُوعَدُونَ لَوَاقِع) (مرسلات: 7) نیز نشان‌دهندۀ این است که جواب قسم هستند (طوسی، بی‌تا، ج9، ص380؛ ج10، ص224؛ آلوسی، 1415، ج14، ص5؛ ج15، ص191؛ صافی، 1418، ج26، ص324؛ ج29، ص198). بنابراین رسم‌الخط «إنّما» در آن آیات منفصل به‌صورت «إنّ + ما» است؛ زیرا جدای از آنچه ذکر شد، هرگاه «ما» اسم «إنّ» باشد، طبیعتاً باید منفصل نوشته شود، هرچند در رسم‌الخط قرآن با ویژگی‏های مخصوص کتابت، متّصل نوشته ‏شده باشد. از‌این‌رو برخی از مفسران نیز به صحیح‌نبودن رسم‌الخط «إنّما» در آیات فوق اشاره داشته و معتقدند که این حرف در آن آیات باید به‌صورت منفصل نوشته می‌شد (میبدی، 1371، ج6، ص146؛ حقی‌-بروسوی، بی‌تا، ج10، ص282؛ ابن‌عاشور، بی‌تا، ج16، ص149؛ مغنیه، بی‌تا، ص411؛ ج29، ص391؛ کریمی‌حسینی، 1382، ص316). با وجود این اتفاق‌نظر دربارۀ نوع «ما» در آن آیات دو نظر زیر وجود دارد:

الف) «ما» در «إنّما» موصوله است (ابوالفتوح‌رازی، 1408، ج18، ص91؛ ابوحیان، 1420، ج10، ص375؛ کاشفی‌سبزواری، 1369، ص598؛ کاشانی، 1336، ج6، ص2؛ آلوسی، 1415، ج15، ص191؛ ج20، ص147؛ حقی‌بروسوی، بی‌تا، ج9، ص149؛ ابن‌جزی، 1416، ج2، ص10؛ ابن‌عاشور، بی‌تا، ج27، ص8؛ طباطبائی، 1374، ج14، ص249؛ درویش، 1415، ج5، ص361؛ ج10، ص333؛ حسینی شاه‌عبدالعظیمی، 1363، ج7، ص276؛ ج8، ص294؛ صافی، 1418، ج14، ص382؛ ج16، ص389؛ ج26، ص323؛ ج29، ص198؛ قرائتی، 1383، ج4، ص576؛ ج5، ص361؛ دعاس، 1425، ج2، ص264؛ ج20، ص100؛ صالح، 1998، ج12، ص292؛ کریمی‌حسینی، 1382، ص278؛ جوادی‌آملی، 1392، ج29، ص655).

ب) موصولی و مصدری‌بودن «ما» در «إنّما» جایز است (رازی، 1420، ج28، ص162؛ ابوحیان، 1420، ج9، ص548؛ بیضاوی، 1418، ج5، ص146؛ فیضی، 1417، ج3، ص436؛ آلوسی، 1415، ج14، ص5؛ قمی‌مشهدی، 1368، ج12، ص409؛ مظهری، 1412، ج9، ص79؛ قاسمی، 1418، ج9، ص35؛ طباطبائی، 1374، ج14، ص249؛ درویش، 1415، ج6، ص213؛ ج9، ص303).

درنتیجه هرچند «ما»ی موجود در اولین آیه «موصوله» و در سه آیه پایانی «موصوله یا مصدریه» است؛ اما باتوجه به معنا و تأمل در آیات بحث‌شده موصوله‌بودن بهتر است.

2-1-1- ارزیابی «إنّما» در ترجمههای معاصر قرآن

قبل از بررسی و ارزیابی ترجمه‌های فارسی معاصر از «إنّما» در آیات فوق تذکر نکات زیر برای اطناب‌ننوشتن در بررسی ترجمه‌ها ضروری است. ازاین‌رو بعد از تبیین آنها در ادامه تنها به واکاوی ترجمه‌ها برای صحت یا ضعف اشاره خواهد شد و حتی‌الإمکان از توضیحات اضافه خودداری خواهد شد:

1- «إنّما» نشان‌دهندۀ حصر است و با معانی «فقط» (مکارم، 1388، ص19) «اما، ولی، فقط، اگرچه، هرچند، بلکه» (آذرنوش، 1391، ص29) به کار می‌رود. روشن است که معنای «فقط» نسبت به دیگر معانی بیشتر بر معنای انحصار دلالت دارد. درواقع معادل‌هایی «جز این نیست، تنها و...» نیز که اشاره روشنی بر حصر دارند، نیز در این جایگاه قرار می‌گیرند.

2- «إنّ» حرف تأکید و به معانی «به‌راستی و همانا» است (همان). دراین‌راستا هرچند روشن است که کلماتی نظیر «به‌درستی، درحقیقت، محققاً و قطعاً» نیز در فارسی بر تأکید دلالت دارد؛ اما از این بین معادل «همانا» مناسب‌تر است؛ زیرا هم فارسی و به‌روز بوده و هم از تأکید روشنی در مقایسه با دیگر معانی برخوردار است.

3- «ما» موصول نیز با معانی «که، آنچه، چیزی‌‌که، هرآنچه‌ که» (آذرنوش، 1391، ص995) هرچند در این معادل «آنچه» به دلیل روانی و اشتمال روشن بر مقصودِ کلیتیِ «ما»ی موصول راجح‌تر است.

با توجه به مطالب ازپیش‌گفته و معانی فوق معادل «همانا آنچه» برای ترکیب «إنّ» تأکید و «ما»ی موصول در چهار آیه بحث‌شده پیشنهاد می‌شود.

الف) «إنّما» در آیه (إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ)

ترجمه‌های فارسی معاصر در ترجمه «إنّما» به‌صورت زیر عمل کرده‌اند:

شعرانی: به‌درستی که آنچه نزد خدا است، بهتر است.

معزّی: همانا آنچه نزد خدا است، بهتر است براى شما.

آیتی: زیرا اگر بدانید، آنچه در نزد خداست، برایتان بهتر است.

رضایی: درحقیقت آنچه نزد خداست، آن براى شما بهتر است.

صفارزاده: زیرا آنچه از نیکى و سعادت نزد خداوند است، براى شما خیلى بهتر است.

صفوی: قطعاً آنچه نزد خداست- اگر بدانید- براى شما بهتر از مال ‌و منال دنیاست.

فولادوند: زیرا آنچه نزد خداست- اگر بدانید- همان براى شما بهتر است.

مکارم: آنچه نزد خداست، براى شما بهتر است.

فیضالإسلام: محقّقاً آنچه (ثواب و پاداش بر وفاء به عهد که) نزد خدا است، براى شما بهتر است.

در ارزیابی ترجمه‌های فوق ذکرشدنی است، هرچند تمامی مترجمان معنای «ما» را به‌طور صحیح [آنچه] در ترجمه خود بازتاب داده‌اند؛ اما در ارائه معنای حرف تأکید «إنّ» مختلف عمل شده است:

- برخی نظیر شعرانی، معزّی، رضایی، صفوی و فیض‌الإسلام معنایی صحیح ارائه داده‌اند.

- برخی دیگر نظیر مکارم با «ترجمه‌نکردن»، آیتی، صفارزاده و فولادوند با رویکرد تعلیلی به معنای «إنّ» اشاره داشته‌اند که اشتباه است.

ازاین‌رو برای «إنّما» در آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

همانا آنچه نزد خداست، براى شما بهتر است.

ب) «إنّما» در آیه (إِنَّما صَنَعُوا کَیْدُ ساحِرٍ)

ترجمه‌های فارسی معاصر ترجمه کلمه «إنّما» را به‌صورت زیر در ترجمه خود بازتاب داده‌اند:

شعرانی: به‌درستی که آنچه را ساخته‏اند، حیله ساحر است.

معزّی: جز این نیست‏ که آنچه ساختند، افسون جادوگرى است.

آیتی: آنان حیله جادوان ساخته‏اند.

رضایی: درحقیقت آنچه را با زیرکی ساخته‏اند، نیرنگ جادوگر است.

صفارزاده: که این عملیات جعلى جز حاصل شعبده‏بازى جادوگران چیزى دیگر نیست.

صفوی: زیرا آنچه آنان ساخته‏اند، ترفند جادوگر است.

فولادوند: درحقیقت آنچه سرهم‏بندى کرده‏اند، افسونِ افسونگر است.

مکارم: آنچه ساخته‏اند، تنها مکر ساحر است.

فیضالإسلام: محقّقاً آنچه ایشان ساخته‏اند، از مکر و نیرنگ جادوگر است.

در بررسی ترجمه‌های فوق باید گفت که وضعیت ترجمه‌ها در اینجا به‌مراتب ضعیف‌تر است؛ زیرا «آیتی» با ترجمه‌نکردن و «صفارزاده» با ترجمه تعلیلی‌حصری معنایی کاملاً اشتباه ارائه داده‌اند. همچنین ترجمه‌های «معزّی، مکارم و صفوی» نیز ناقص هستند؛ زیرا ازیک‌سو مکارم تنها به معادل «ما»ی موصول به‌صورت صحیح اشاره داشته‌ و ازسوی‌دیگر صفوی و معزّی در کنار معنای صحیح «ما» حرف «إنّ» را به‌صورت اشتباه [تعلیلی یا حصری‌ربطی] انعکاس داده است. باید گفت که برخی دیگر نظیر «شعرانی، رضایی، فولادوند و فیض‌الإسلام» معادل صحیحی را در ترجمه خود بازتاب داده‌اند؛ زیرا حرف تأکید و موصول را به‌درستی معادل‌یابی کرده‌اند.

ترجمه پیشنهادیِ مناسب از آیه فوق عبارت است از:

همانا آنچه آنان ساخته‏اند، ترفند جادوگر است.

ج) «إنّما» در آیه (إِنَّما تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ)

حاصل بررسی ترجمه‌های فارسی معاصر از واژه فوق به شرح ذیل است:

شعرانی: که به‌درستی که آنچه وعده داده می‌شوید، هرآینه راستست.‏

معزّی: که آنچه وعده داده شوید، همانا راست است.

آیتی: که آنچه شما را وعده مى‏دهند، راست است‏.

رضایی: قطعاً آنچه (بدان) وعده داده مى‏شوید، راست است.‏

صفارزاده: [سوگنـد به همه اینکه سوگنـدها] همانـا تمام وعده‌هایی که به شـما مردم داده‌ شده، راست است.

صفوی: سوگند به همه اینها که آنچه به شما وعده داده مى‏شود، راست است.

فولادوند: که آنچه وعده داده شده‏اید، راست است.‏

مکارم: (آرى سوگند به همه اینها) که آنچه به شما وعده شده، قطعاً راست است.

فیضالإسلام: جز اینکه نیست که آنچه (از ثواب و پاداش و عقاب و کیفر در روز قیامت که) وعـده داده می‌شوید، هرآینه راست است (شک ّ و دودلی در آن راه ندارد).

در ارزیابی ترجمه‌های فوق باید گفت که گرچه تمامی مترجمان به‌صورت صحیح به معنای «ما» اشاره داشته‌اند؛ اما «معزّی، آیتی، صفوی، فولادوند و مکارم» حرف تأکید «إنّ» را به‌صورت ربط و «فیض‌الإسلام» آن را به‌صورت حصری‌ربطی معادل‌یابی کرده‌اند که  با توجه به دلایل ذکرشده در دو صفحه قبل اشتباه است.

ازاین‌رو برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

 [سوگند به همه اینها] همانا آنچه به شما وعده داده می‌شود، به‌درستی صادق است.

د) ترجمه «إنّما» در آیه (إنّما تُوعَدُونَ لَوَاقِع)

 برگردان‌های فارسی معاصر از واژه «أنّما» به شرح ذیل است:

شعرانی: که آنچه وعده کرده می‌شوید، هرآینه به وقوع آینده است.

معزّی: که آنچه وعده داده شوید، فرود آینده است.

آیتی: که آنچه به شما وعده داده شود، واقع خواهد شد.

رضایی: قطعاً آنچه بدان وعده داده مى‏شوید، واقع‌شدنی است.

صفارزاده: سوگند به تمام این سوگندها که آنچه به شما درباره قیامت وعده داده ‌شده است، همه واقع خواهد شد.

صفوی: به اینها سوگند که آنچه به شما وعده داده مى‏شود (رستاخیز و جزا و پاداش) قطعاً تحقّق خواهد یافت.

فولادوند: که آنچه وعده یافته‏اید، قطعاً رخ خواهد داد.

مکارم: که آنچه به شما (دربارۀ قیامت) وعده داده مى‏شود، یقیناً واقع‏شدنى است!

فیضالإسلام: (سوگند به این فرشتگان، اى مردم) جز این نیست آنچه (قیامت و رستاخیز که به زبان پیغمبر اکرم به آن) وعده داده می‌شوید، هرآینه واقع شود و روى آورد.

گفتنی است در سنجش ترجمه‌های یاد شده، تنها «رضایی» در ترجمه حرف تأکید موفق عمل کرده است. حال‌ آنکه دیگر مترجمان با معنای ربطی یا حصری معادلی نامناسب برای آن ارائه داده‌اند. باید گفت که معنای «ما» در تمامی ترجمه‌ها به‌صورت صحیح منعکس شده است.

درهرحال برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

[سوگند به همه اینها] همانا آنچه به شما وعده داده می‌شود، به‌درستی واقع‌شدنی است.

2-2- «أَنَّما» در تفاسیر

این واژه در شش آیه )وَلا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی‏ لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِم( (آل عمران: 178)، )وَاعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ء( (انفال: 41)، )أَ فَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ( (رعد: 19)، )أَ یحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِین( (مؤمنون 55)، (وَلَوْ أَنَّمَا فىِ الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ) (لقمان: 27) و (لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنىِ إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فىِ الدُّنْیَا وَلَا فىِ الاَخِرَة) (غافر: 43) با رسم‌الخط متصل نوشته شده است که دلالت بر کافه بودن «ما» دارد (ابن‌عاشور، بی‌تا، ج3، ص291؛ حسینی، 1388، ج1، ص299؛ مکارم‌شیرازی، 1388، ص19). با بررسی تفاسیر نتایجی غیر از کافه‌بودن در آنها به دست می‌آید که درواقع وجود رسم‌الخطی استثنایی و غیرمتداول را برای این واژه در آیات فوق تأیید می‌کند:

الف) «ما» موجود درآیات 41 انفال، 19 رعد، 55 مؤمنون، 27 لقمان و 43 غافر به اجماع اکثر مفسران «موصوله» است (طبری، 1412، ج18، ص24؛ زمخشری، 1407، ج2، ص221؛ رازی، 1420، ج15، ص484؛ کاشفی‌سبزواری، 1369، ص916؛ ص1057؛ کاشانی، 1336، ج4، ص200؛ ج7، ص218؛ ج8، ص149؛ آلوسی، 1415، ج5، ص200؛ ج9، ص243؛ حقی‌بروسوی، بی‌تا: ج6، ص89؛ عکبری، بی‌تا، ص276؛ طباطبائی، 1374، ج16، ص347؛ نحاس، 1421، ج2، ص98؛ ج3، ص82؛ حسینی‌ شاه‌عبدالعظیمی، 1363، ج6، ص367؛ ج9، ص147؛ ج10، ص367؛ ج11، ص313؛ صافی، 1418، ج13، ص118؛ ج18، ص187؛ دعاس، 1425، ج1، ص429؛ ج2، ص332؛ ج3، ص31؛ کریمی‌حسینی، 1382، ص345؛ ص413). هرچند برخی از مفسران نیز به صحیح‌نبودن رسم‌الخط متصل «أَنَّمَا» در این آیات اشاره کرده‌اند (حقی‌بروسوی، بی‌تا، ج3، ص347؛ درویش، 1415، ج4، ص6).

ب) دربارۀ «ما» موجود در آیه 187 آل عمران چهار نظر وجود دارد که عبارت است از:

1- موصوله (کرمی‌حویزی، 1402، ج2، ص157؛ ابن‌عاشور، بی‌تا، ج3، ص291؛ حسینی شاه‌عبدالعظیمی، 1363، ج2، ص309؛ صافی، 1418، ج4، ص383؛ جوادی‌آملی، 1389، ج16، ص397)؛ 2- مصدریه (مظهری، 1412، ج2، ص184؛ جوادی‌آملی، 1388، ج16، ص397)؛ 3- موصوله و جایز‌بودن مصدریه (عکبری، بی‌تا، ص93؛ کریمی‌حسینی، 1382، ص73)؛ 4- مصدریه و جایزبودن موصوله (آلوسی، 1415، ج2، ص346؛ درویش، 1415، ج2، ص115؛ دعاس، 1425، ج1، ص174). گرچه در این ‌بین برخی از مفسران نیز به صحیح‌نبودن رسم‌الخط جدای «أَنَّمَا» اشاره داشته‌اند (زمخشری، 1407، ج1، ص444؛ ابولفتوح ‌رازی، 1408، ج5، ص175؛ حقی‌بروسوی، بی‌تا، ج2، ص129؛ مظهری، 1412، ج2، ص184؛ ابن‌عاشور، بی‌تا، ج3، ص291).

واژه «أنّما» نیز همانند «إنّما» در صورتی با رسم‌الخط متصل می‌آید که جمله بعد از خود را محصور کند و در این صورت «ما» در آن کافه است (زمخشری، 1407، ج3، ص139؛ ابن‌هشام، 1433، ص86). «ما» در «أنّما»ی اولی آیه 178 آل عمران (أَنَّما نُمْلی‏ لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِم (موصولی است و باید منفصل نوشته شود. برخلاف ادامه آیه که «ما» کافه است و باید متصل نگاشته شود: (إِنَّمَا نُمْلىِ لَهُمْ لِیزْدَادُواْ إِثْمًا) (کرمی‌حویزی، 1402، ج2، ص158؛ جوادی‌آملی، 1389، ج16، ص397). در آیه 41 انفال نیز جمله بعد از «أَنَّمَا» صله است و ارتباطی به حصر ندارد (صالح، 1998، ج4، ص203). استفهام موجود در آیه 19 رعد استفهام انکاری است و بنابراین کل آیه تعلیل آیه قبلی است (طباطبائی، 1373، ج11، ص341). جمله بعد از «أَنَّمَا» در آیه 55 مؤمنون، 27 لقمان و 43 غافر صله است (آلوسی، 1415، ج9، ص243؛ صافی، 1418، ج21، ص92؛ دعاس، 1425 ج3، ص158). ازاین‌رو هیچ‌یک از جملات پس از «أَنَّمَا» حصری نیستند و اصالتاً این واژه دارای رسم‌الخط جدا از هم است. براین‌اساس «أَنَّمَا» در پنج آیه پایانی موصوله و در آیه 178 آل‌ عمران موصوله یا مصدریه است که در این نمونه نیز موصوله‌بودن بهتر است. در این ‌بین ذکرشدنی است که از آنجا که «أنّ» در آیات 178 آل عمران، 41 انفال، 19 رعد و 55 مؤمنون در محدوده افعال قلوب بوده، حرف ربط به معنای «که» است (همان، 1391، ص29) و در دو آیه 27 لقمان و 43 غافر نیز به دلیل اصل وضع آن برای تأکید ازجمله ادوات تأکید به معنای «همانا» است؛ بنابراین معنای پیشنهادی در چهار آیه ابتدایی «که آنچه» و در دو آیه پایانی «همانا آنچه» است.

2-2-1- ارزیابی «أنّما» در ترجمه‌های معاصر قرآن

ترجمه‌های فارسی معاصر در معادل‌یابی این واژه چنین بیان داشته‌اند:

الف) «أنّما» در آیه (وَلا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی‏ لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِم)

بررسی ترجمه‌های قرآن نیز حاکی از این است که مترجمان در کلمه مدّنظر به‌صورت زیر عمل کرده-اند:

شعرانی: و باید که نپندار البتّه آنها که کافر شدند که مهلت‌دادن ما ایشان را بهتر است.

معزّی: و نپندارند آنان که کفر ورزیدند، مهلت‌دادن ما را بدانان نکویی‌ای براى ایشان.

آیتی: کافران مپندارند که در مهلتى که به آ‌نها مى‏دهیم خیر آنهاست.

رضایی: و کسانى که کفر ورزیدند، هرگز نپندارند که آنچه به آنان مهلت مى‏دهیم، براى خودشان نیکوست.

صفارزاده: آنان که کافر شدند و عصیان کردند، مبادا تصور کنند که اگر به آنها مهلت مى‏دهیم به سود آ‌نهاست [با آن از زندگى لذّت مى‏برند].

صفوی: و کسانى که کفر ورزیده‏اند، نپندارند که مهلتى که به آنان مى‏دهیم، برایشان خیر است.

فولادوند: و البته نباید کسانى که کافر شده‏اند، تصور کنند اینکه به ایشان مهلت مى‏دهیم، براى آنان نیکوست.

مکارم: آنها که کافر شدند (و راه طغیان پیش گرفتند)، تصور نکنند اگر به آنان مهلت مى‏دهیم، به سودشان است!

فیضالإسلام: و (چون منافقین و گروهى از عرب که پس از اسلام‌آوردن کافر شدند، گمان کردند ماندن در دنیا از کشته‌شدن در راه خدا براى ایشان بهتر است. خداى‌تعالى درباره نادرستى گمانشان می‌فرماید) کسانى که کافر شدند، نپندارند که ما آنان را مهلت می‌دهیم، براى اینان بهتر است.

همان‌طور که مشاهده می‌شود، ترجمه‌ها در این آیه به سه دسته زیر تقسیم می‌شوند:

1- شعرانی و رضایی به معنای ترکیب به‌صورت صحیح اذعان داشته‌اند؛ زیرا هر دو «أنّ» را حرف ربط و رضایی «ما» را موصوله و شعرانی آن را مصدریه ترجمه کرده‌اند.

2- آیتی، صفوی، فولادوند و فیض‌الإسلام نیز تنها به بخشی از ترکیب -«أنّ»- اشاره داشته‌اند. در این ‌بین معزی نیز با ترجمه «ما» به‌صورت مصدری و ترجمه‌نکردن «أنّ» و صفارزاده با ترجمه معنای «ما» به‌صورت شرطی و «أنّ» به‌صورت صحیح در این دسته قرار می‌گیرند.

3- برخی نیز مانند مکارم با شرطی ترجمه‌کردن «أنّما» معادلی کاملاً اشتباه ارائه داده‌اند.

ترجمه پیشنهادیِ مناسب از آیه فوق عبارت است از:

کسانى که کافر شدند، تصور نکنند که آنچه ما به آنها مهلت مى‏دهیم، به سودشان است.

ب) «أنّما» در آیه (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْ‏ء)

مترجمان در ترجمه این واژه چنین عمل کرده‌اند:

شعرانی: و بدانید که آنچه غنیمت گرفتید از چیزى.‏

معزّی: و بدانید که آنچه در جنگ به دست آوردید.

آیتی: بدانید که هرگاه چیزى به غنیمت گرفتید.

رضایی: و بدانید که هرچیزى از غنیمت به دست آورید.

صفارزاده: و [ای مسـلمانان] بدانیـد، هر غنیمتی که در جنگ به دست آورده‌ایـد.

صفوی: و بدانید که هر فایده‏اى به دست مى‏آورید.

فولادوند: و بدانید که هرچیزى را به غنیمت گرفتید.

مکارم: بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید.

فیضالإسلام: و (پس از امر به پیکار با کفار اکنون حکم غنیمت و اموال و دارائی‌های به دست آمده در جنگ را بیان می‌کند. می‌فرماید: ای مسـلمانان) بدانید آنچه را که (در جنگ از کفّار) غنیمت گرفته و به دست آوردید، اندک باشد یا بسیار.

درهرحال مترجمان در ترجمه «أَنَّ‌مَا» به دو صورت عمل کرده‌اند:

1- بعضی مانند «شعرانی، معزّی، رضایی، صفارزاده، صفوی و فولادوند» معادلی صحیح ارائه داده‌اند.

2- برخی نیز مانند «آیتی» با ترجمه صحیح از «أنّ» به‌صورت ربط و ترجمه زمانی «ما»ی موصول و «فیض‌الإسلام» با معادل صحیح از «ما» و ترجمه‌نکردن «أنّ» ناقص هستند.

بر پایه تحلیل ذکرشده، ترجمه پیشنهادی عبارت است از:

و بدانید که آنچه به غنیمت گرفتید ...

ج) «أنّما» در آیه (أَ فَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ الْحَقُّ)

حاصل ترجمه‌های فارسی معاصر از ترجمه واژه «أنّما» عبارت است از:

شعرانی: آیا پس آنکه بداند که آنچه فرو فرستاده شد، به تو از پروردگارت حقّ است.

معزّی: آیا آنکه مى‏داند که آنچه فرستاده شده است، به‌ تو از پروردگارت حق است‏.

آیتی: آیا کسى که مى‏داند آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل ‌شده، حق است‏.

رضایی: و آیا کسى که مى‏داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو فرود آمده، حق است.‏

صفارزاده: آیا کسـی که می‌داند آنچه از آفریـدگار پروردگارت بر تو [ای پیامبر] نازل‌شده حق است. همانند کسـی است که کوردل است و حق را نمی‌پذیرد! تنها اهل هم و خرد متذکر حقایق الهی هستند و پند می‌گیرند.

صفوی: آیا کسى که بیناست و مى‏داند آنچه از جانب پروردگارت بر تو نازل‌ شده، حق است.‏

فولادوند: پس آیا کسى که مى‏داند آنچه از جانب پروردگارت به تو نازل‌ شده، حقیقت دارد.

مکارم: آیا کسى که مى‏داند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل ‌شده، حق است‏.

فیضالإسلام: (پس ‌از آن فرق و جدایی میان مؤمن و کافر را بیان می‌کند و می‌فرماید: ای محمد آیا کسی که (به خدا و رسول گرویـده و) می‌داند آنچه (قرآن کریم و احکام دین مقدّس اسـلام که) از جانب پروردگارت به‌ تو فرسـتاده شده، حق و راست و درست است.

در این نمونه نیز هرچند دو ترجمه تحت‌اللفظی «شعرانی و معزّی» معادلی مناسب و صحیح اظهار داشته‌اند؛ اما باقی ترجمه‌ها تنها به معنای «ما» اشاره و در ذکر معنای «أنّ» اهمال کرده‌اند. ضمن آنکه هرچند دو ساختار «آیا کسی می‌داند که آنچه» و «آیا کسی می‌داند آنچه» برای آیه (أَ فَمَنْ یَعْلَمُ أَنَّما...) در زبان فارسی گویا و مقبول است؛ اما در عبارت «آیا کسی که می‌داند آنچه» به‌دلیل وجود «که» پس از «کسی» در نزد مخاطب ثقیل و نارسا است؛ بنابراین در ساختار زبان فارسی پذیرفته نیست.

درهرحال برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

آیا کسى مى‏داند که آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل ‌شده، حق است؟

د) «أنّما» در آیه (أَ یحَسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُم بِهِ مِن مَّالٍ وَبَنِین)

ترجمه‌های فارسی معاصر از «أنّما» در آیه فوق به‌صورت زیر است:

شعرانی: آیا مى‏پندارند که آنچه مدد می‌کنیم، ایشان را به آن از مال و پسران.

معزّی: آیا پندارند که آنچه کمک دهیمشان بدان از مال و فرزندان.

آیتی: آیا مى‏پندارند که آن مال و فرزند که ارزانی‌شان مى‏داریم.

رضایی: آیا مى‏پندارند آنچه از مال و پسران که آنان را بدان امداد مى‏رسانیم.

صفارزاده: آیا آنها مى‏پندارند که آنچه از مال و اولاد به آ‌نها بخشیده‏ایم.

صفوی: آیا این کفرپیشگان مرفّه مى‏پندارند، این مال و اولادى که به آنان مى‏دهیم و به آنان مدد مى‏رسانیم.‏

فولادوند: آیا مى‏پندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مى‏دهیم.

مکارم: آنها گمان مى‏کنند، اموال و فرزندانى که برای کمک به آنان مى‏دهیم ...

فیضالإسلام: و (چون کفّار به بسیاری مال و دارایی و فرزندان بر مؤمنان فخر و سـرفرازی می‌کردند و گمان می‌کردند داشتن اینکه نعمت‌ها دلیل بر درستی دین و آئین ایشان است. خدای‌تعالی درباره بطلان و نادرستی گمانشان می‌فرماید:) آیا کفّار گمان می‌کنند آنچه را ما به آنان از مال و دارایى و پسران کمک می‌کنیم (می‌دهیم).

در بررسی این ترجمه‌ها همان‌طور که مشهود است، ترجمه «شعرانی، معزّی، صفارزاده و فولادوند» بدون نقص هستند؛ اما «آیتی، صفوی و مکارم» با ترجمه صحیح از «أنّ» و معادل‌یابی نکردن «ما» و «رضایی و فیض‌الإسلام» با ترجمه‌نکردن «أنّ» و اظهار معادل صحیح «ما» به‌صورت ناقص عمل کرده‌اند.

ترجمه پیشنهادیِ مناسب از آیه فوق عبارت است از:

آیا مى‏پندارند که آنچه از مال و فرزندان به آنها کمک کرده‌ایم ...

ه) «أنّما» در آیه (وَلَوْ أَنَّمَا فىِ الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ)

ترجمه‌های فارسی معاصر کلمه «أنّما» در این آیه را به‌صورت زیر در ترجمه خود بازتاب داده‌اند:

شعرانی: و اگر آنکه باشد، آنچه در زمین است از درخت قلم‌ها.

معزّی: و اگر باشد آنچه در زمین است از درخت قلم‌هایی.

آیتی: و اگر همه درختان روى زمین قلم شوند.

رضایی: و اگر (برفرض) آنچه از درخت [آن] در زمین است، قلم‏ها شود.

صفارزاده: اگر درختان زمین همه قلم شوند.

صفوی: و اگر هر درختى که در پهنه زمین است، قلم باشد.

فولادوند: و اگر آنچه درخت در زمین است، قلم باشد.

مکارم: و اگر همه درختان روى زمین قلم شود.

فیضالإسلام: و (پس از بیان مالکیت او براى آنچه در عالم علوى و سفلی است، یاد‌آورد شده که براى او مخلوقات و آفریده‌شده‏اى است که نهایت و پایانى براى آنها نیست. می‌فرماید:) اگر آنچه درخت در زمین است قلم‏ها.

قبل از بررسی ترجمه‌های فوق باید گفت، هرچند اصل وضع «أنّ» در این نمونه برای تأکید است؛ اما از آنجاکه باید بعد از «لو» فعل واقع شود؛ بنابراین بر سر «ما» آمده است که در ساختار دستوری زبان فارسی نیازی به ترجمه آن نیست. ازاین‌رو «معزی، آیتی، رضایی، صفارزاده، فولادوند، مکارم و فیض-الإسلام» به‌صورت صحیح به معنای ترکیب «أنّ + ما» اشاره داشته‌اند. حال‌آنکه صفوی و شعرانی با ترجمه ربطی از «أنّ» معادل نادرستی را اظهار داشته‌اند. گفتنی است که صفوی با ترجمه‌نکردن «ما» نسبت به ترجمه شعرانی از ضعف بیشتری برخوردار است.

ازاین‌رو برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

و اگر [به فرض] آنچه درخت در زمین است، قلم شود... .

ی) «أنّما» در آیه (لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنی‏ إِلَیْهِ لَیْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِی الدُّنْیا وَلا فِی الْآخِرَة)

 بررسی ترجمه‌های قرآن نیز حاکی از این است که مترجمان در کلمه مدّنظر به‌صورت زیر عمل کرده‌اند:

شعرانی: ناچار است که آنچه را می‌خوانید، مرا به‌سوی آن نیست مر او را خواندنى در دنیا و نه در آخرت.‏

معزّی: ناگزیر آنچه مرا به‌سویش خوانید، نیستش دعوتى در دنیا و نه در آخرت.‏

آیتی: بى‏شک آنچه شما مرا به آن دعوت مى‏کنید، یاراى آنش نیست که در دنیا و آخرت کسى را به‌ خود خواند.

رضایی: قطعاً آنچه مرا به آن مى‏خوانید، هیچ فراخوانى در دنیا و آخرت ندارد.

صفارزاده: و مسلماً آن چیزی که مرا به پرسـتش آن می‌خوانید، قـدرت اجـابت دعـا نـدارد، نه در اینکه جهان و نه در جهان دیگر.

صفوی: بى‏تردید معبودى که مرا به [پرستش‏] آن فرا مى‏خوانید و آن را شریک خدا مى‏پندارید، نه در دنیا دعوتى دارد؛ زیرا پیامبرى نفرستاده است که مردم را به پرستش خود ترغیب کند و نه در آخرت او را دعوتى است؛ ‏زیرا کسى به‌ او بازنمى‏گردد.

فولادوند: آنچه مرا به‌ آن دعوت مى‏کنید، به‌ناچار نه در دنیا و نه در آخرت [درخورِ] خواندن نیست.‏

مکارم: قطعاً آنچه مرا به‌ آن مى‏خوانید، نه دعوت (و حاکمیتی) در دنیا دارد و نه در آخرت.‏

فیضالإسلام: محقّقاً آنچه شـما مرا به‌ (عبادت و پرستش) او می‌خوانید، برای او در دنیا و آخرت دعوت و خواندنی نیست (اعتقاد و باور بر الوهیت او در دنیـا و آخرت باطـل و نـادرست است).

در این نمونه نیز کاملاً مشهود است که به‌جز صفوی باقی مترجمان معادلی صحیح از «ما» ارائه داده-اند؛ حال‌آنکه در ترجمه حرف تأکید «أنّ» شعرانی و صفوی معادلی اشتباه و باقی مترجمان با ترجمه‌نکردن از ضعف برخوردار هستند.

درهرحال برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

همانا آنچه مرا به‌ آن دعوت مى‏کنید، حقاً نه در دنیا و نه در آخرت دعوتی ندارد.

2-3- «کُلّمَا» در تفاسیر

این واژه در دو آیه (کلَّ‌مَا رُدُّواْ إِلىَ الْفِتْنَةِ أُرْکِسُواْ فِیهَا) (نساء: 91) و (کُلَّ‌ما جاءَ أُمَّةً رَسُولُ‌ها کَذَّبُوه) (مؤمنون: 44) با قاعده (کُلَّ + مای موصول) نگاشته شده است. درحالی‌که مفسران با ردّ موصوله‌بودن «ما» به ظرف زمان بودن آن رأی داده‌اند (رازی، 1408، ج6، ص51؛ زمخشری، 1407، ج1، ص548؛ کاشفی‌سبزورای، 1369، ص198 و 775؛ کاشانی، 1336، ج3، ص88؛ ج6، ص217؛ فیضی، 1417، ج2، ص60؛ حسینی شاه‌عبدالعظیمی، 1363، ج2، ص537؛ ج9، ص139؛ صافی، 1418، ج5، ص129؛ ج18، ص182؛ دعاس، 1425، ج1، ص214؛ ج2، ص331؛ درویش، 1415، ج2، ص292؛ ج6، ص518). درواقع «کُلَّمَا» ترکیبی است که از ظرف (زمان) نیابت می‌کند و گاهی نیز از ادوات شبیه به‌شرط به شمار می‌رود (انطاکی، 1432، ص 256). «کُلَّمَا»ی ظرفی زمانی در جمله وارد می‌شود که اولاً پس‌ از آن دو جمله بیاید، به‌گونه‌ای ‌که جمله اول سبب تحقق جمله دوم بوده و در جمله اول ضمیری که به «ما» در «کُلَّمَا» عودت کند، وجود نداشته باشد. ثانیاً از آنجا که «کُلَّمَا»ی ظرفیه در نقش مفعول‌فیه و منصوب است، طبیعتاً عامل نصب آن فعلی است که در جمله دوم آورده شود. ثالثاً از شروط دیگر آن ماضی‌بودن دو فعل پس ‌از آن است (بدیع‌یعقوب، بی‌تا، ص552؛ صفایی‌بوشهری، 1375، ج2، ص364). واضح است که پس از «کُلَّمَا» در دو آیه ذکرشده نه تنها دو فعل آورده شده است؛ بلکه با معنای زمان سازگاری دارد.

براین‌اساس علامه جوادی‌آملی نیز شکل نوشتاری و رسم‌الخط «کُلَّ مَا» در دو آیه فوق را متصل و ظرفیه به‌صورت «کُلّمَا» می‌داند (جوادی‌آملی، 1389، ج20، ص127)؛ بنابراین هرچند معانی «هر بار»، «هر وقت» و «هر زمان» معادل‌هایی مناسب برای این واژه هستند (رک: بستانی، 1375، ص733؛ قرشى‌بنایى،‏ 1412، ج‏6، ص138)؛ اما معنای «هرگاه» با توجه به فارسی و به‌روز بودن فصیح‌تر است.

2-3-1- ارزیابی «کُلّمَا» در ترجمه‌های معاصر قرآن

مترجمان معانی این واژه را به‌صورت زیر بیان داشته‌اند:

الف) «کُلّ‌مَا» در آیه (کلَّ‌مَا رُدُّواْ إِلىَ الْفِتْنَةِ أُرْکِسُواْ فِیهَا)

رویکرد مترجمان در برگرداندن این واژه به زبان فارسی معانی زیر است:

شعرانی: هرگاه خوانده شوند، به‌ فتنه برگردانیده شوند در آن.

معزّی: هرگاه خوانده شوند به آشوبى بیفتند در آن پس اگر دور نشدند از شما.

آیتی: اینان هرگاه که به کفر دعوت شوند، بدان بازگردند.

رضایی: (ولى) هرگاه به‌ فتنه (و بت‌پرستی) بازگردانده شوند، در آن سرنگون مى‏شوند.

صفوی: چون هرگاه بر ضدّ شما به‌ فتنه و آشوبى بازگردانده شدند، به آن روى آوردند.

صفارزاده: هرگاه کفر و شرک و فتنه‏گرى زمینه پیدا کند، [دوباره‏] خود را در آن ورطه‏ها فعّال کنند.

فولادوند: هر بار که به فتنه بازگردانده شوند، سر در آن فرو مى‏برند.

مکارم: هر زمان آنان را به‌ فتنه (و بت‌پرستى) بازگردانند، با سر در آن فرو مى‏روند!

فیضالإسلام: هرگاه ایشان به فتنه و تباهکارى (به شرک و کفر) رو آورده در آن باز گردند.

ارزیابی ترجمه‌های ذکرشده حاکی از آن است که همگی ترجمه‌ها معنای مناسبی را اظهار داشته‌اند.

بر پایة تحلیل ذکرشده ترجمه پیشنهادی عبارت است از:

هرگاه به‌ فتنه بازگردانده شوند، به آن روى آوردند.

ب) «کُلّمَا» در آیه (کُلَّما جاءَ أُمَّةً رَسُولُها کَذَّبُوه)

برگردان‌های فارسی معاصر از واژه «کل‌ما» به شرح ذیل است:

شعرانی: هرگاه آمد امّتى را رسولشان تکذیب کردند.

معزّی: هرگاه مى‏آمد ملتى را فرستاده‏اش تکذیبش مى‏کردند.

آیتی: هربار که پیامبرى بر ملتى آمد، تکذیبش کردند.

رضایی: هرگاه براى (راهنمایى) امّتى فرستاده‏اش مى‏آمد، او را تکذیب مى‏کردند.

صفوی: هرگاه براى راهنمایى امّتى پیامبر آنان آمد، او را دروغ‌گو شمردند.

صفارزاده: و هر پیامبرى که از میان قومش مبعوث مى‏شد، تکذیب می‌شد.

فولادوند: هربار براى [هدایت‏] امتى پیامبرش آمد، او را تکذیب کردند.

مکارم: هر زمان رسولى براى (هدایت) قومى مى‏آمد، او را تکذیب مى‏کردند.

فیضالإسلام: هرگاه گروهى را پیغمبرشان آمد او را تکذیب کرده و دروغ دانستند.

در بررسی این نمونه نیز تأمل‌برانگیز است که هرچند «صفارزاده» به معنای واژه اشاره‌ای نداشته‌ است؛ اما باقی ترجمه‌ها این واژه را به‌صورت صحیح در ترجمه خود بازتاب داده‌اند.

ترجمه پیشنهادیِ مناسب از آیه فوق عبارت است از:

هرگاه پیامبرى براى هدایت امتی آمد، او را دروغ‌گو شمردند.

2-4- «أَینَمَا» در تفاسیر

این حرف در پنج آیه (أَیْنَ‌مَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا) (بقره: 148)، (ضرُبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَ‌مَا ثُقِفُواْ إِلَّا بحَبْلٍ مِّنَ اللهِ) (آل‌عمران: 112)، (وَجَعَلَنىِ مُبَارَکا أَیْنَ‌مَا کُنت) (مریم: 31)، (وَهُوَ مَعَکمْ أَیْنَ‌مَا کُنتُم) (حدید: 4) و (وَلَا أَکْثرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ‌مَا کاَنُواْ ثمَّ یُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُواْ یَوْمَ الْقِیَامَة) (مجادله: 7) با رسم‌الخط منفصل نوشته شده که دلالت بر (أینَ + مَا ی موصول) دارد (مکارم شیرازی، 1388، ص22). درحالی‌که حاصل بررسی واژه «أَینَ‌مَا» درآیات ذکرشده این نتیجه را در پی دارد که ظرف زمان است و باید به شکل متصل نوشته می‌شد (ابولفتوح‌رازی، 1408، ج2، ص218؛ ج5، ص17؛ ج9، ص168؛ کاشفی سبزواری، 1369، ص667 و 1217 و 1228؛ کاشانی، 1336، ج1، ص326؛ عکبری، بی‌تا، ص43؛ آلوسی، 1415، ج1، ص414؛ درویش، 1415، ج1، ص211؛ حسینی شاه‌عبدالعظیمی، 1363، ج1، ص284؛ ج8، ص174؛ صافی، 1418، ج2، ص302؛ ج4، ص277؛ ج16، ص293؛ ج28، ص172؛ فضل‌الله، 1419، ج3، ص92؛ دعاس، 1425، ج1، ص63؛ ج1، ص155؛ ج2، ص241؛ ج3، ص307؛ ج3، ص318).

«أَینَ‌مَا»ی منفصل در صورتی متصل و به شکل «أَینَمَا» نوشته می‌شود که معنای زمان دارد و دو فعل پس از خود را مجزوم کند (شرتونی، 1392، ص23). البته دو فعل پس ‌از آن باید یا هر دو مضارع و یا هر دو ماضی و یا فعل اولی ماضی و دومی مضارع باشد تا جزم صورت گیرد (شرتونی، 1392، ص25). در پنج آیه ذکرشده واژه «أَینَمَا» معنای زمان داشته و دو فعل پس‌ از آن آمده که هردو مجزوم شده‌اند. برای نمونه در آیه 148 سوره بقره دو فعل «تَکُونُواْ - یَأْتِ» بعد از «أَینَمَا» آمده‌اند که مجزوم هم هستند (دعاس، 1425، ج1، ص63).

واقعیت این است که براساس ویژگی‌های زبان فارسی «أین‌ما» چه متصل و چه منفصل نوشته شود، تفاوت معنایی خاصی را در ترجمه به فارسی به وجود نمی‌آورد. درهرحال با توجه به ادلّه ذکرشده باید معنای ظرف زمان برای «أَینَ‌مَا» در پنج آیه نامبرده در نظر داشت؛ بنابراین ترجمه پیشنهادی به‌صورت «هر جا و هر کجا» است (رک: بستانی، 1375، ص169؛ قرشى‌بنایى، 1412، ج‏1، ص153). گفتنی است که این دو معنا با یکدیگر فرقی نمی‌کنند و هر دو در زبان فارسی کاربرد دارند.

2-4-1- ارزیابی «أَینَمَا» در ترجمه‌های معاصر قرآن ‏ترجمه این واژه درآیات فوق به‌صورت زیر است:

الف) «أَینَمَا» در آیه (أَیْنَمَا تَکُونُواْ یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعًا)

ترجمه‌های فارسی معاصر در آیه فوق حاکی از این است که «أین‌ما» در آنها به‌صورت زیر است:

شعرانی: هرجا که باشید، می‌آورد شما را خدا همه را.

معزّی: هرجا باشید، بیارد شما را همگى خدا.

آیتی: هرجا که باشید، خدا شما را حاضر مى‏آورد.

رضایی: هرکجا که باشید، خدا همه شما را خواهد آورد.

صفوی: هرجا که باشید، خدا همه شما را در صحنه قیامت مى‏آورد.

صفارزاده: هرجا باشید، خداوند شما را [در روز رستاخیز] به‌ خود گرد هم مى‏آورد.

فولادوند: هرکجا که باشید، خداوند همگى شما را [به‌ خود باز] مى‏آورد.

مکارم: هرجا باشید، خداوند همه شما را (براى پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز) حاضر مى‏کند.

فیضالإسلام: هرجا باشید (بمیرید)، خدا (روز قیامت براى پاداش و کیفر اعمالتان) همه شما (مؤمن و کافر) را (در یک‌جا گرد) می‌آورد.

مطالعه ترجمه‌های فوق حاکی از این است، همه ترجمه‌ها معنای صحیحی ارائه داده‌اند.

بر پایة تحلیل ذکرشده، ترجمه پیشنهادی عبارت است از:

هرکجا باشید، خدا همه شما را می‌آورد.

ب) «أَینَمَا» در آیه (ضرُبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ أَیْنَمَا ثُقِفُواْ إِلَّا بحَبْلٍ مِّنَ اللهِ)

برگردان‌های فارسی معاصر از واژه «أین‌ما» به شرح ذیل است:

شعرانی: زده شد بر ایشان خوارى هرکجا یافته شوند، مگر به زنهاری از خدا ...

معزّی: زده شد بر ایشان خوارى هرکجا یافت شوند، مگر با رشته‏اى از خدا ....

آیتی: هرجا که باشند، مهر خوارى بر آنها زده شده است، مگر آنکه در امان خدا و در امان مردم باشند.

رضایی: (آن یهودیان) هرکجا یافت شوند، (نشانه) خوارى بر آنان خورده است، مگر به ریسمان خدا.

صفوی: هرکجا یافت شوند و تسلطى بر آنان حاصل آید، باید مهر خواری بر آنان نهاده شود، مگر آنکه به رشته‏اى از جانب خدا تمسک جویند ...

صفارزاده: هرکجا دیده شوند، مُهر خواری بر پیشانی آنها زده‌ شده است، مگر به خداونـد متوسّل شونـد.

فولادوند: هرکجا یافته شوند، به خوارى دچار شده‏اند- مگر آنکه به پناه امان خدا و زینهار مردم [روند]-

مکارم: هرجا یافت شوند، مهر ذلت بر آنان خورده است، مگر با ارتباط به خدا ...

فیضالإسلام: ذلت و خـواری برایشـان لازم شد (واجب شـد که جزیه و بـاج دهنـد)، هرجـا که یـافت شونـد، مگر آنکه دست بیـاویزند به ریسـمان (دین و آئین) خدا...

همان‌طور که مشاهده می‌شود، تمامی مترجمان معنای مناسبی را ارائه داده‌اند.

بنابراین برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

هرکجا دیده شوند، مُهر خواری بر [پیشانی] آنها زده ‌شده است، مگر آنکه به رشته‏اى از [جانب] خدا تمسک جویند ... .

ج) «أَینَمَا» در آیه (وَجَعَلَنىِ مُبَارَکا أَیْنَمَا کُنت)

ترجمه‌های فارسی معاصر کلمه «إنّما» در این آیه را به‌صورت زیر در ترجمه خود بازتاب داده‌اند:

شعرانی: و گردانیده مرا با برکت هرجا باشم.

معزّی: و گردانید مرا فرخنده هرکجا باشم.

آیتی: و هرجا که باشم، مرا برکت داده است.

رضایی: و هرجا که باشم، مرا خجسته قرار داده‏ است.

صفوی: و مرا هرجا که باشم، مایه برکت قرار داده است‏.

صفارزاده: و وجود مرا مبـارک اراده فرموده است، در هرکجـا که باشم.

فولادوند: و هرجا که باشم، مرا با برکت ساخته است.‏

مکارم: و مرا- هرجا که باشم- وجودى پربرکت قرار داده ا‏ست.

فیضالإسلام: و مرا در هرجا (دریا، خشـکی، کوه و دشت) باشم، با برکت و نفع و سود بسـیار (معلّم و آموزنده دین و آئین خود به مردم) قرار داده است.

همان‌طور که در این نمونه نیز روشن است، تمامی مترجمان معادلی صحیح را ارائه داده‌اند.

ازاین‌رو برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

و هرکجا باشم [خدا]، مرا با برکت قرار داده است... ‏.

د) «أَینَمَا» در آیه (وَهُوَ مَعَکمْ أَیْنَمَا کُنتُم)

حاصل بررسی و تحلیل ترجمه‌های فارسی معاصر از واژه فوق به شرح ذیل است:

شعرانی: و اوست با شما هرجا باشید.

معزّی: و او با شما است، هرجا باشید.

آیتی: و هرجا که باشید، همراه شماست.‏

رضایی: و هرجا باشید، او با شماست.‏

صفوی: و هرکجا باشید، او با شماست‏.

صفارزاده: و او همه‌جا با شماست، هرکجا که باشید.

فولادوند: و هرکجا باشید، او با شماست.

مکارم: و هرجا باشید، او با شما است‏.

فیضالإسلام: و هرکجا باشـید، او با شمـا است.

ارزیابی ترجمه‌ها حاکی از مشهود‌بودن صحت تمامی ترجمه‌ها است.

ازاین‌رو برای آیه فوق ترجمه زیر پیشنهاد می‌شود:

و هرکجا باشـید، او با شمـا است.

ه) «أَینَمَا» در آیه (وَلَا أَدْنىَ‏ مِن ذَالِکَ وَلَا أَکْثرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَمَا کاَنُواْ)

ترجمه‌های فارسی معاصر در آیه فوق حاکی از این است که «أنّما» در آنها به‌صورت زیر است:

شعرانی: و نه کمتر از آن و نه بیشتر جز اوست، با ایشان هرجا باشند.

معزّی: و نه کمتر از این و نه بیشتر جز آنکه او است، با ایشان هرجا باشند.

آیتی: و نه کمتر از این- هرجا که باشند- و نه بیشتر از این مگر آنکه خدا با آ‌نهاست.

رضایی: و نه کمتر از آن و نه بیشتر (از آن است)، مگر آنکه او همراه آنان است، هرکجا که باشند.

صفوی: و نه کمتر از این تعداد و نه بیشتر از آن، مگر اینکه هرکجا باشند، او با آنها ... است.

صفارزاده: و هر تعدادی باشـند کمتر و بیشتر خداوند با آنهاست، هرجا که باشـند.

فولادوند: و نه کمتر از این [عدد] و نه بیشتر، مگر اینکه هرکجا باشند، او با آنهاست‏.

مکارم: و نه تعدادى کمتر و نه بیشتر از آن مگر اینکه او همراه آنهاست، هرجا که باشند.

فیضالإسلام: و نیست کمتر و نه بیشتر از آن سه و پنج جز آنکه او با اینان است، هرکجـا باشـند.

بررسی ترجمه‌های ذکرشده نیز نشان‌دهندۀ صحت همگی است.

ترجمه پیشنهادیِ مناسب از آیه فوق عبارت است از:

و نه کمتر از آن و نه بیشتر [از آن است]، مگر آنکه او همراه آنان است، هرکجا باشند.

 

نتیجه

حاصل پژوهش حاضر برای دستیابی به ترجمه صحیح از چهار حرف «إنّما، أنّما، کُلّ‌مَا و أینَ‌مَا» با دو رسم‌الخط «إنّما (≠ إنّ‌ما)؛ أنّما (≠ أنّ‌ما)؛ کُلّ‌مَا (≠ کُلّمَا) و أینَ‌مَا (≠ أینَمَا)»، این شد که:

1- شکل صحیح نوشتاری «إنّما» در آیات 95 نحل، 69 طه، 8 ذاریات و 7 مرسلات به‌صورت منفصل و به معنای «همانا آنچه» است. مطالعه ترجمه‌های قرآن نیز حاکی از آن است که هرچند برخی همچون رضایی با توجه کامل به ترکیب جدای «إنّ» تأکید و «ما»ی موصول به معنای صحیح واژه در تمامی نمونه‌ها اشاره داشته است؛ اما همین ترکیب جدا در برخی ترجمه‌ها و در بعضی از آیات یا با ترجمه‌نکردن یا با ترجمه حصری و یا تعلیلی روبرو بوده است.

گفتنی است برخی از مترجمان نیز گاهی این واژه را ناقص معادل‌یابی کرده‌اند؛ چراکه حرف تأکید «إنّ» را با ترجمه‌نکردن و یا ترجمه تعلیلی، ربطی و حصری و «ما»ی موصول را با ترجمه‌نکردن منعکس کرده‌اند.

2- رسم‌الخط صحیح «أنّما» در آیات 178 آل عمران، 41 انفال، 19 رعد، 55 مؤمنون، 27 لقمان و 43 غافر) به‌صورت «أنّ + ما» و به معنای «که آنچه» در چهار آیه نخست و «همانا آنچه» در دو آیه پایانی است. در این مواضع نیز هرچند مترجمان در پاره‌ای از مواقع به ترجمه صحیح واژه اشاره داشته‌اند؛ اما در پاره‌ای نیز به‌صورت صحیح معنای واژه را انعکاس نداده‌اند؛ زیرا گاهی با ترجمه شرطی یا حصری از «أنّ‌ما» پاره‌ای از اوقات با ترجمه‌نکردن یا ارائه معادل اشتباه از «أنّ» و گاهی نیز با ترجمه‌نکردن «ما» و یا اظهار معنای زمانی از این حرف به معادل‌یابی واژه اهتمام کرده‌اند. گفتنی است دقیق‌ترین ترجمه در این نمونه متعلق به ترجمه «رضایی و شعرانی» است.

3- رسم‌الخط صحیح واژه «کلَّ‌ما» در آیات 91 نساء و 44 مؤمنون متصل و به‌صورت «کلّما» ظرفیه با معنای «هر زمان» است؛ معادلی که همگی مترجمان به‌جز صفارزاده، آن ‌هم در یک نمونه بدان تصریح کرده‌اند.

4- رسم‌الخط اصیل واژه «أینما» در آیات 148 بقره، 112 آل عمران، 31 مریم، 4 حدید و 7 مجادله متصل و به معنای «هر کجا» است. در این نمونه نیز همگی مترجمان در تمامی نمونه‌ها به معنای صحیح واژه اشاره کرده‌اند.

درهرحال نمودار آماری زیر بررسی عملکرد هریک از مترجمان را در 17 نمونه بررسی‌شده، نشان می‌دهد:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1- دربارۀ روش ترجمه «تحت­اللفظی» گفتنی است که هدف از ارزیابی معنای واژه در این روش اظهار صحت این روش ترجمه در زبان فارسی نیست؛ زیرا در غیر این صورت ساختار عربی بر فارسی تحمیل می­شود، اسلوبی که ساختار زبان فارسی آن را برنمی تابد. درواقع هدف از این امر صرفاً توجه به صحت یا ضعف معادل­یابی واژه است.

2- رک: «الانتصار» از قاضی ابوبکر باقلانی، «البرهان فی علوم القرآن» نوشته بدرالدین زرکشی، «مناهل العرفان» اثر عبدالعظیم زرقانی، «مباحث فی علوم القرآن» تألیف صبح‍ی صالح، «التمهید فی علوم القرآن» از محمدهادی معرفت.

3- رک: «عنوان الدلیل من مرسوم خط التنزیل» تألیف ابوالبناء مراکشی، «تاریخ القرآن وغَرائب رَسمه وحُکمه» اثر محمدطاهر کردی، «الجلال والجمال فی ما رسم فی القرآن الکریم» نوشتة سامح قلینی، «إعجاز رسمُ القرآن وتلاوته» نگاشته محمد شملول و درنهایت کتاب «بررسی رسم‌الخط عثمان طه» از ناصر مکارم شیرازی.

ذکرشدنی است که در کتاب اخیر به‌صورت مختصر به گوشه­هایی از تفاوت­های رسم­الخطی برخی از واژگان همسانِ قرآن -که سبب برداشت‌های غلط و نادرست معنایی شده- اشاره شده است.

  1. قرآن کریم.
  2. آذرنوش، آذرتاش (1391ش)، فرهنگ معاصر عربی‌فارسی، تهران: نشر نی.
  3. آلوسی، محمود (1415ق)، روح‌المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق عبدالباری، بیروت: دارالکتب العلمیّة.
  4. آیتی، عبدالمحمّد (1374ش)، ترجمه قرآن، تهران: انتشارات سروش.
  5. ابن‌جزى غرناطى، محمد بن احمد (1416ق) کتاب التسهیل لعلوم التنزیل، محقق: دکتر عبدالله خالدى، بیروت: شرکت دار الأرقم بن ابى الارقم.
  6. ابن‌خلدون (1957م)، المقدمه، مترجم: پروین گنابادی، قاهره: بی‌نا.
  7. ابن‌عاشور، محمد بن طاهر (بی‌تا)، التحریر و التنویر، بی‌جا: بی‌نا.
  8. ابوالفتوح رازى، حسین بن على (1408ق)، روضالجنان و روحالجنان فى تفسیر القرآن، محقق: محمد جعفر یاحقى، مشهد: بنیاد پژوهش‌هاى اسلامى آستان قدس رضوى.
  9. ابوحیان، محمد بن یوسف (1420ق)، البحر المحیط فى التفسیر، محقق: محمد جمیل صدقی، بیروت: دار الفکر.
  10. ابن‌هشام انصاری، جمال‌الدین (1433ق)، مغنی الادیب، مصحح: علیرضا رنجبر، قم: مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه.
  11. انطاکی، محمد (1432ه)، المنهاج فی قواعد و الاعراب، پاکستان: مکتبه البشری.
  12. باقلانی، محمد بن طیب (1422ق)، الإنتصار للقرآن، عمان: دار ابن حزم.
  13. بدیع یعقوب، امیل (بی‌تا)، موسوعه النحو و الصرف و الاعراب، بی‌جا، بی‌نا.
  14. بستانى، فؤاد افرام‏ (1375ش)، ‏ فرهنگ ابجدى‏، مترجم: رضا مهیار، تهران‏: انتشارات اسلامی.‏
  15. بیضاوى، عبدالله ‌بن عمر (1418ق)، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، محقق: محمد عبدالرحمن مرعشلى، بیروت: دار احیاء التراث العربى.
  16. پاکتچی، احمد (1394ش)، تأملاتی در مباحث فرهنگ اسلامی، محقق: مرتضی سلمان‌نژاد، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
  17. تفکری، حسن (1385ش)، پژوهشی در رسمالمصحف، تهران: انتشارات پیام عدالت.
  18. جوادی ‌آملی، عبدالله (89-1388)، تسنیم، قم: انتشارات اسراء.
  19. جوان‌آراسته، حسین (1378ش)، درس‌نامه علوم قرآنی، قم: مؤسسه بوستان کتاب.
  20. حسینی، علی (1388ش)، ترجمه و شرح مغنی الادیب، قم: انتشارات دارالعلم، چاپ اول.
  21. حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد (1363ش)، تفسیر اثناعشرى، تهران: انتشارات میقات.
  22. حقى‌بروسوى، اسماعیل (بی‌تا)، تفسیر روحالبیان، بیروت: دارالفکر.
  23. خسروی، علیرضا (1390ق)، تفسیر خسروى، محقق: محمدباقر بهبودى، تهران: انتشارات اسلامیه.
  24. خمینی، مصطفی (1418ق)، تفسیر القرآن الکریم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره).
  25. دانی، عثمان بن سعید (1978م)، المقنع فی رسم المصاحف الامصار، محقق: محمدصادق فمحاوی، مصر: بی‌نا.
  26. درویش، محیى‌الدین (1415ق)، اعراب القرآن و بیانه، سوریه: دار الارشاد.
  27. دعاس- حمیدان- قاسم (1425ق)، اعراب القرآن الکریم، دمشق: دارالمنیر و دارالفارابى.
  28. رضایی‌اصفهانی، محمدعلی و همکاران (1383)، ترجمه قرآن، قم: مؤسسة تحقیقاتی فرهنگی دارالذّکر.
  29. روحی‌برندق، کاووس؛ علی حاجی‌خانی؛ محسن فریادرس (1394ش.)، «ارزیابی ترجمه‌های فارسی معاصر قرآن کریم؛ مشتمل بر مادة حشر»، مجلة پژوهشهای ترجمه در زبان عربی، شمارة 12، صص144-119.
  30. زرقانی، عبدالعظیم (1415ق)، مناهل العرفان فی علوم القرآن، تحقیق: فواز احمد زمرلی، بیروت: دارالکتاب العربی.
  31. زرکشی، بدرالدین محمد بن عبدالله (2005م)، البرهان فی علوم القرآن، بیروت: دارالفکر.
  32. زمخشری، محمود (1407ق)، الکشّاف عن حقائق غوامض التّنزیل. چاپ سوم. بیروت: دارالکتاب العربی.
  33. سیوطی، جلال الدین (1416ق)، الإتقان فی علوم القرآن، محقق: سعید المندوب، لبنان: دارالفکر.
  34. شرتونی، رشید (1392ش)، مبادی العربیه (قسم نحو و جلد چهارم)، مترجم: محمود خورسندی - حمید مسجد سرایی، قم: انتشارات پیام‌آور نو.
  35. شعرانى، ابوالحسن‏ (1374ش) ترجمه قرآن، تهران: انتشارات اسلامیة.
  36. شملول، محمد (1392ش)، اعجاز رسم‌الخط و تلاوت قرآن، مترجم: عبدالجبار غواصی، شیراز: نشر ایلاف.
  37. صافى، محمود بن عبدالرحیم (1418ق)، الجدول فى اعراب القرآن، دمشق- بیروت: دارالرشید مؤسسة الإیمان.
  38. صالح، بهجت عبدالواحد (1998م)، الإعراب المفصل لکتاب الله المرتل، اردن: دارالفکر.
  39. صبحی‌صالح، احمد (1368ش)، مباحث فی علوم القرآن، قم: شریف الرضی.
  40. صفّارزاده، طاهره (1380ش)، ترجمه قرآن، تهران: مؤسسة فرهنگی جهان رایانة کوثر.
  41. صفایی‌بوشهری (1375ش)، ترجمه و شرح مغنی الادیب، قم: انتشارات قدس.
  42. صفوی، محمدرضا (1388ش)، ترجمه قرآن، قم: آبنوس.
  43. طباطبائی، محمّدحسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن. قم: انتشارات جامعة مدرسان حوزة علمیّة قم.
  44. طبری، ابوجعفر (1412ق)، جامعالبیان فی تفسیرالقرآن، بیروت: دارالمعرفة.
  45. عکبرى، عبدالله ‌بن حسین (بی‌تا)، التبیان فى اعراب القرآن، عمان- ریاض: بیت الافکار الدولیه.
  46. فضل‌الله، محمّدحسین (1419ق)، تفسیر مِن وَحی القرآن، بیروت: دارالطّباعة و النّشر.
  47. فولادوند، محمّدمهدی (1415ق)، ترجمه قرآن، محقق: هیئت علمی دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی). تهران: دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).
  48. فیض الاسلام، علی‌نقی (1378ش)، ترجمه و تفسیر قرآن عظیم، تهران: انتشارات فقیه.
  49. فیضى‌دکنى، ابوالفضل (1417ق)، سواطع الالهام فى تفسیر القرآن، محقق: مرتضى آیت‌الله زاده شیرازى، قم: دارالمنار.
  50. قاسمى، محمد جمال‌الدین (1418ق)، محاسن التاویل، محقق: محمد باسل عیون السود، بیروت: دارالکتب العلمیه.
  51. قدوری‌الحمد، غانم (1386ش)، مقایسه‌ای بین رسم‌الخط مصحف و نقوش عربی قدیمی، مترجم: حسین علینقیان، مجله رشد آموزش قرآن، دوره پنجم، شماره 1، صص 34-41.
  52. قرشى‌بنایى، على‌اکبر (1412ق‏)، قاموس قرآن،‏ تهران‏: دارالکتب الاسلامیة.
  53. قرائتى، محسن (1383ش)، تفسیر نور، تهران: مرکز فرهنگى درس‌هایی از قرآن.
  54. قلینی، سامح (1429ق)، الجلال و الجمال فی ما رسم فی القرآن الکریم، قاهره: بی‌نا.
  55. قمى‌مشهدى، محمد بن محمدرضا (‏1368ش)، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب‏، محقق: حسین درگاهی تهران: سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى.
  56. کاشانى، ملا فتح‌الله (‏1423ق)، ‏زبدة التفاسیر، محقق: بنیاد معارف اسلامى‏، قم‏: بنیاد معارف اسلامى.
  57. کاشفى‌سبزوارى، حسین ‌بن على (1369ش)، مواهب علیه، محقق: محمدرضا جلالى نائینى، تهران: سازمان چاپ و انتشارات اقبال.
  58. کبری‌زاده، طاش (بی‌‌تا)، مفتاح السعاده و مصباح السیاده، مصر: دارالکتب الحدیثه.
  59. کرمى‌حویزى، محمد (‏1402ق‏)، التفسیر لکتاب الله المنیر، قم‏: چاپخانه علمیه.
  60. کریمى‌حسینى، عباس (1382‌ش)، تفسیر علیین، قم: انتشارات اسوه.
  61. کاویان‌پور، احمد (1378ش)، ترجمه قرآن، تهران: سازمان چاپ و انتشارات اقبال.
  62. کردی، محمدطاهر (1365ش)، تاریخ القرآن و غرائب رسمه و حکمه، جده: مطبعه الفتح.
  63. مراکشی، ابوالعباس احمد بن البناء (1990م)، عنوان الدلیل فی مرسوم خط التنزیل، بیروت: دارالغَرب الاسلامی.
  64. مظهرى، محمد ثناءالله (1412ق)، التفسیر المظهرى، محقق: غلام نبى تونسى، پاکستان: مکتبة رشدیه.
  65. معرفت، محمدهادی (بی‌تا)، التمهید فی علوم القرآن، قم: مؤسسه النشر الاسلامی.
  66. معزّی، محمّدکاظم (1372ش)، ترجمه قرآن، قم: انتشارات اسوه.
  67. مغنیه، محمدجواد (بی‌تا)، التفسیر المبین، قم: بنیاد بعثت.
  68. مکارم‌‌شیرازی، ناصر (1373ش)، ترجمه قرآن، قم: دارالقرآن الکریم (دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی).
  69. ------------- (1388ش)، بررسی رسم‌الخط عثمان طه، قم: انتشارات امام علی (ع).
  70. میبدى، احمدبن ابى سعد رشیدالدین (1371ش)، کشفالأسرار و عدة الأبرار، محقق: على‌اصغر حکمت، تهران: انتشارات امیرکبیر.
  71. نحاس، ابوجعفر احمد بن محمد (1421ق)، اعراب القرآن، بیروت: منشورات محمدعلى بیضون، دارالکتب العلمیة.