Document Type : Research Article
Authors
1 Assistant Professor, Department of Qur'an and Hadith, Faculty of Sciences and Islamic Researches, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran
2 Assistant Professor, Department of Theology, Faculty of Humanities, Razi University, Kermanshah
3 *** Master of Qur'an and Hadith Studies, Faculty of Sciences and Islamic Researches, Imam Khomeini International University, Qazvin
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Authors [Persian]
ترجمه برخی از واژهها و عبارتهای قرآنی با دشواریهایی روبروست و معنای آنها را نمیتوان با مراجعه به کتب لغت و یا استعمالات قرآنی فهمید، از این روی باید از بافت و سیاق(اعم از سیاق کلمه، آیه، آیات، جملات و حتی سوره) و همچنین روایات نیز بهره برد؛ یکی از این واژهها، کلمه «أنّی» است که در بیست و هشت آیه از قرآن بهکار رفته است. این پژوهش، با استناد به نظر لغویین، نظمآهنگ آیات قرآن، به ویژه با تأکید بر نقش انواع سیاق در ترجمه، دیدگاههای مفسران و فقها و روایات رسیده از اهلبیت(ع) تلاش کردهاست معنای صحیح «أنّی» را در موارد اختلافی تبیین نماید. مهمترین یافتههای این پژوهش که با روش تحلیلی ـ توصیفی نگاشته شده، بیانگر این مطلب است که ترجمه مترجمان از واژه «أنّی» در هجده مورد تقریباً یکسان بودهاست؛ اما در ده مورد دیگر، مترجمان، ترجمههای گوناگونی را ارائه کردهاند؛ بهطوری که در ترجمه آیه 223 بقره، پنج دسته ترجمه مختلف دیده میشود.
Keywords [Persian]
قرآنکریم کتابی جهانی و جاودانه است و پیام الهی آن نه مخصوص اقوام عرب که برای همه بشریت فرستاده شدهاست، اما از آن رو که همه مردم به زبان عربی آشنایی ندارند، ضرورت ترجمه آن آشکار میشود؛ لذا، از زمان نزول قرآن تاکنون ترجمههای متعددی به زبانهای گوناگونی از آن ارائه شده، که زبان فارسی از جمله آنهاست.
طبق گزارش تاریخ، قدیمیترین ترجمه به زبان فارسی؛ ترجمه سوره حمد توسط سلمان فارسی است(عقیقی بخشایشی، 1387ش: ص 1108) از آن پس ترجمههای دیگری توسط دانشمندان و علاقهمندان به کلام الهی ارائه شد؛ و هر مترجمی تلاش نمود تا ترجمه دقیقتری ارائه نماید. اما واژگان، عبارات و جملههای متعددی در قرآن وجود دارد که به خاطر چند معنایی، کار را برای مترجمان دشوار ساخته و آنان را مجبور به گزینش یک معنا و ترک معنای دیگر کردهاست.
واژه «أنّی» که در بیست و هشت آیه از قرآنکریم به کار رفته از همین قبیل است، این واژه که گاه در مقام شرط، و گاهی دیگر در مقام استفهام به کار برده شده، دارای چهار معناست: «کیف؛ هر گونه - هر شکل» و «متی؛ هر زمانی» و «أین؛ هر جا» یا «من أین؛ از هر جا».
با درنگ در ترجمههای قرآنی، باید گفت که در ترجمه هجده آیه، تقریباً اختلافی بین مترجمان نیست، اما در ده مورد دیگر، بین آنان اختلاف روی دادهاست، بهطوری که در ترجمه آیه 223 سوره بقره، پنج نوع ترجمه ملاحظه میشود، این در حالیاست که بنا به نظر نگارنده، عدم توجه به سیاق، پیوستگی و ارتباط بخشهای مختلف هر متن موجب این لغزشها شدهاست. از این روی پژوهش حاضر درصدد است تا با ژرفبینی و بازکاویِ دقیقِ موارد استعمال «أنّی» در قرآن؛ معنای این واژه را در موارد اختلافی، با توجه به نظر لغتشناسان، نظمآهنگ آیات قرآن، سیاق کلمات، آیات، جملات و حتی سوره، دیدگاههای مفسران و فقها و روایات رسیده از اهلبیت(ع) مشخص نماید.
در اینجا لازم است به تعریف سیاق و نقش و انواع و جایگاه آن در فهم قرآن اشارهای گذرا داشته باشیم. علی نجار؛ در کتاب «اصول و مبانی ترجمه قرآن» در این باره مینویسد: «یکى از اصول و نکاتى که مترجم قرآنکریم باید نسبت به آن آگاهى کامل داشته باشد، التفات به سیاق آیات است که معضلات ترجمه را مرتفع مىسازد، زیرا براى درک بار معنایى الفاظ قرآن، هرگز رجوع به کتب لغت معتبر کفایت نمىکند و باید به نحوه کاربرد آن لغت در سیاق آیات نیز توجه نمود و فضاى آیات را مورد توجه قرار داد که در این توجهها مقاطع آیات کمک بسیارى در درک صحیح روند آیات و فضاى مفاهیم مىنماید. مقصود از سیاق نیز سیر کلى یک جمله یا مجموعهاى از جملههاست که از رهگذر آن، مفهوم خاصى به هم مىرسد. جریان کلى یک جمله به الفاظى که در آن بهکار رفته، جهت معنایى خاص مىبخشد و جریان کلى مجموعه یک متن، به هر یک از جملههایى که در آن آمده، جهت مفهومى ویژهاى مىدهد، لذا نه مىتوان یک لفظ را جداى از جملهاش معنا کرد و نه یک جمله را جداى از مجموعهاى که در آن قرار دارد. بنابراین، معنایى که براى یک لفظ در نظر گرفته شود، باید با بقیه اجزاى جمله تناسب داشته باشد»(نجار، 1381ش: ص 62).
درباره پیشینه این تحقیق نیز باید گفت: پیرامونِ مبانی کلی ترجمه قرآن و حتی مقایسه میان چند ترجمه فارسی، آثاری نگاشته شده که برخی از مهمترین آنها عبارت است از: «درسنامه ترجمه قرآن» و «روششناسی ترجمه قرآنکریم» هر دو تألیف سید محمدحسن جواهری؛ «منطق ترجمه قرآن» نوشته محمدعلی رضایی اصفهانی و «ترجمههای ممتاز قرآن در ترازوی نقد» توسط محمدعلی کوشا که کتاب اخیر برای مقایسه چند ترجمه فارسی به نگارش در آمدهاست؛ همچنین مقالات فراوانی درباره ترجمه قرآن از زوایای گوناگون در مجله «ترجمان وحی» که مجله تخصصی درباره ترجمه قرآن است توسط محققان و اندیشمندان نوشته شدهاست؛ ولی پس از بررسی این آثار ارزشمند در هیچ یک از این مآخذ مشاهده نشد که درباره واژه «أنّی» و عملکرد مترجمان درباره آیاتی که این واژه در آنها بهکار رفته است اثری نگاشته شدهباشند.
بررسی تفاسیر قرآن نیز ذیل آیات مربوطه نشان میدهد اگرچه مفسران به بحث درباره این واژه پرداختهاند، ولی بیشتر ناظر به بحث تفسیری است تا ترجمه قرآن. بنابراین، تحقیقی که بهطور ویژه این واژه را در ترجمههای قرآن بررسی کند یافت نشد، لذا این مقاله پاسخی است به این نیاز و ازاینرو، میتواند در جای خود جدید باشد.
2. واژه «أنّی» در لغت
«أنّی» در دو حالت شرط و استفهام استعمال میشود، بیشتر لغتشناسان برای آن چند معنا ذکر کردهاند.
الف. اسم مکان به معنای «أین؛ هر جا»؛ لسان العرب این معنا را اولین و اصلیترین معنا برای آن میداند (ابنمنظور، 1405ق: ج 5، ص 437) مجمعالبحرین از «الارتشاف» نقل کرده که «من أین؛ از هر جا» صحیح است نه «أین» به تنهایی، مگر نمیبینی که حضرت زکریا(ع) با دیدن غذاها و میوههای تازه نزد حضرت مریم(ع) با وجود بسته بودن درب از او میپرسد: «أنی لک هذا؛ از کجا برای تو آمده»، حضرت مریم(ع) پاسخ میدهد: «هو من عند الله»؛ از جانب خدا آمده است(طریحی، 1408ق: ج 1، ص 25).
ب. اسم استفهام به معنای «کیف؛ هر شکل، هر گونه»؛ در جمله «کیف زیدٌ أصحیحٌ أم سقیمٌ؛ زید حالت چگونه است آیا به سلامت هستی یا بیماری؟»؛ همین معنی مراد شده است. و نیز در آیه «قَالَتْ رَبِّ أَنىَ یکونُ لىِ وَلَدٌ وَ لَمْ یمْسَسْنىِ بَشَرٌ»(آلعمران: 47)؛ (مریم) گفت: پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود، در حالىکه بشرى با من تماس نگرفته است؟!؛ واژه «أنّی» به همین معنا آمدهاست.خلیل فراهیدی(فراهیدی، 1409ق: ج 8، ص 399)؛ جوهری(جوهری، 1407ق: ج 6، ص 2545) و راغب اصفهانی(راغب، 1404ق: ص 97)؛ برای واژه «أنّی» همین دو معنا را ذکر کردهاند.
ج. اسم استفهام به معنای «متی؛ زمان»؛ در «لسانالعرب» از «التهذیب ازهری» این معنا نقل شده است(ابنمنظور، 1405ق: ج 5، ص 438)؛ در جمله «أنی جئتَ؛ کی آمدی؟»؛ همین معنی در نظر گرفته شدهاست.
هرگاه واژه «أنّی» به معنای «متی» و «کیف» میآید پس از آن باید فعل باشد؛ بنابراین، «أنّی» در حالت شرط به معنای «أین» استعمال میشود؛ گفته میشود: «أینیکن أکن»: هر کجا باشد من نیز آنجا هستم. در حالت استفهام نیز به معنای «کیف»، «أین» و «من أین» استعمال میشود؛ اما قول ازهری که آن را به معنای «متی» در نظر گرفته، ناظر به آیه «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَّکمْ فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ» است که نمیتواند وجه صحیحی باشد. در ادامه علت انتخاب این معنا برای «أنّی» روشن میشود.
3. بررسی واژه «أنّی» در قرآن
این واژه به صورت شرط یا استفهام 28 مرتبه در قرآن تکرار شده، که از این میانیک مرتبه به صورت شرط و بقیه موارد به شکل استفهام است. اینک به بررسی این موارد میپردازیم:
مترجمان در ترجمه آیات (بقره: 247، 259)، (آلعمران: 37، 40، 47، 165)، (مائده: 75)، (انعام: 101)، (مریم: 8، 20)، (مؤمنون: 89)، (عنکبوت: 61)، (سبأ: 52)، (یس: 66)، (مؤمن: 69)، (دخان: 13)، (محمد: 18)، (فجر: 23)؛ اختلافات چندانی ندارند و ترجمه همه آنها کم و بیش یکسان است، لذا از بررسی آنها صرفنظر میکنیم؛ در ادامه آیاتی را بحث میکنیم که در ترجمه آنها بین مترجمان قرآن اختلافنظر وجود دارد و از این رهگذر تلاش میشود معنای دقیق آنها روشن شود.
شایان ذکر آن که در این پژوهش یازده ترجمه قرآن از مترجمان معروف و مشهور معاصر را مبنای مقایسه قرار میدهیم. این مترجمان عبارتند از: آیتی، الهیقمشهایی، پاینده، خواجوی، رضایی، فولادوند، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی، معزی و مکارم. همچنین در بعضی موارد از ترجمههای دیگر نیز استفاده شدهاست.
از آن جایی که بیشترین اختلاف و مناقشه ترجمهای، پیرامونِ ترجمه واژه «أنّی» در آیه 223 سوره بقره است که نه تنها مترجمان و مفسران که فقها را نیز دچار اختلاف کردهاست، تعیین معنای دقیق آن ضروری به نظر میرسد، بنابراین در آغاز به بررسی و بازکاوی معنای «أنّی» در آیه مزبور میپردازیم.
3. 1. «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَّکمْ فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ وَ قَدِّمُواْ لِأَنفُسِکمُْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ اعْلَمُواْ أَنَّکم مُّلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِین»(بقره: 223).
همانطور که گفته شد مترجمان، مفسران و فقها پیرامون مفهومِ این آیه اختلافات شدیدی دارند، برای روشن شدن این مطلب دیدگاههای مختلف درباره ترجمه این آیه را ارائه میدهیم. از مقایسه مهمترین ترجمههای فارسی قرآن(در بیش از چهل و یک ترجمه) در مجموع پنج دیدگاه درباره ترجمه «أنّی» میتوان یافت:
الف. گروهی «أنّی» را به معنای «أین؛ هرجا» ترجمه کردهاند: «زنانتان کشتزار شما هستند، هر جا که خواهید به کشتزار خود درآیید»؛ اینان عبارتند از: آیتی، اشرفی، شعرانی، مصباحزاده، معزی، صفیعلیشاه، تاج التراجم و ترجمه المیزان.
ب. گروه دوم «أنّی» را مساوی «متی؛ هرزمان» دانستهاند: «زنان شما، محل بذرافشانى شما هستند پس هر زمان که بخواهید، مىتوانید با آنها آمیزش کنید»؛ این گروه عبارتند از: قرشی، ارفع، بروجردی، قمشهای، طاهری، کاویانپور، صفارزاده، مکارم، تفسیر آسان و گلی از بوستان خدا.
ج. مترجمانی دیگر هر دو معنای فوق را با هم انتخاب کردهاند: «زنان شما کشتزار شمایند، هر زمان و هر کجا که خواستید به کشتزار خود در آیید»؛ انصاریان، گرمارودی، سراج، مجتبوی، مشکینی،یاسری، نور و نسفی از این گروه هستند.
د. عدهایی دیگر هم، «أنّی» را «کیف؛ هرگونه، هر شکل»؛ معنا نمودهاند: «زنان شما، کشتزار شما هستند پس هر گونه خواهید، به کشتزارتان [در] آیید»؛ پاینده، خواجوی، رضایی، برزی، پورجوادی، حلبی، رهنما، مصطفوی، فارسی، انصاری، پرتوی از قرآن و دهلوی این دیدگاه را انتخاب نمودهاند.
هـ. آخرین گروه «أنّی» را مترادف با «هرجا و هرگونه» گرفتهاند و هر دو معنا را با هم ذکر کردهاند: «زنانِ شما کشتزار شما هستند، پس، از هر جا [و هر گونه] که خواهید به کشتزار خود [در] آیید»؛ فولادوند، فیض الاسلام و نوبری جزء این گروه هستند.
همانطور که مشاهده میشود اختلاف فراوانی در ترجمه این آیه وجود دارد و تعیین معنای دقیق آن نیازمند فحص و تحقیق بیشتری است. از آنجایی که این آیه از جمله آیات فقهی محسوب میشود، بسیاری از مترجمان در ترجمه این آیه تحت تأثیر مبانی فقهی قرار گرفته و آیه را به گونهای ترجمه نمودهاند که با این گونه مبانی فقهی تضاد و تناقضی نداشته باشد.
نکته قابل تأمل این که هرگاه آیهای بار فقهی خاصی برای مخاطب دارد بهتر آن است که مترجمان قرآن به انتقال ظاهر آیه بسنده کنند و مسأله فقهی را (در صورت لزوم) با تذکر نظریه مشهور در پینوشت گوشزد کنند و توجه داشته باشند که همه مخاطبانِ ترجمه؛ مقلد آنها یا نظریه آنها نیستند و این خود میتواند به تشویش اذهان بینجامد(جواهری، 1388ش: ص 123).
آیه مورد بحث نیز از همین قبیل است. این آیه به خاطر حکم فقهی خاصی که دارد، برای فهم آن لازم است از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد، بنابراین، پس از بررسی روایات اسباب نزول آیه، به بررسی سیاق آیه و تحلیل آراء و دیدگاههای مفسران و فقهاء پرداخته میشود و از این رهگذر ترجمه صحیح آیه پیشنهاد میشود.
3. 1. 1. بررسی سبب نزول آیه
در منابع شیعه و اهلسنت درباره سبب نزول آیه، روایات متفاوت و اقوال گوناگونی وجود دارد:
الف. از جابر نقل شدهاست که این آیه در تکذیب و انکار گفتار یهودیان نازل شده، زیرا آنان میگفتند که اگر مردی از پشت در قُبُل زن جماع کند، فرزند او احول به دنیا میآید(طبرسی، 1415ق: ج 2، ص 88؛ مجلسی، 1403ق: ج 78، ص 76؛ طبری، 1412ق: ج 2، ص 538).
ب. حسن بصری گوید: یهودیان جماع با زن را به صورت سرپایی انکار میکردند، پس از آن حادثه، این آیه نازل شد(طبرسی، 1415ق: ج 2، ص 88).
ج. محمد بن ابراهیم بن محمد بن یحیى با اسناد از مجاهد روایت مىکند که دو سه بار قرآن را از آغاز تا انجام نزد ابنعباس خواندم و در هر آیهاى توقف کرده معنى آن را میپرسیدم، در مورد این آیه ابن عباس گفت: بعضى قریشیان در مکه از پس و پیشزنان خویش کام مىگرفتند. وقتى به مدینه آمدند و زن انصارى گرفتند و خواستند همان عمل را بکنند زنان مانع شده، گفتند: اجازه این کار را نمىدهیم، و قضیه شیوع یافت و به گوش پیغمبر(ص) رسید تا آنکه آیه مزبور نازل گردید(واحدی نیشابوری، 1411ق: ص 47؛ طبری، 1412ق: ج 2، ص 537).
د. سعید با اسناد از جابر روایت مىکند که یهود گفتند: هر کس زن را به زانو درآورده، بر او درآید بچهاش احول شود، آیه بالا در جواب فرود آمد، که نزدیکى در فرج به هر صورت باشد اشکالی ندارد(واحدی نیشابوری، 1411ق: ص 47، نیشابوری، 1407ق: ج 4، ص 156).
هـ. کلبى از ابنعباس روایت مىکند که چون مهاجرین به مدینه آمدند با انصار و یهود راجع به شیوههاى ادخال در فرج زن، از رو به رو و پشت سر صحبت مىکردند، و یهود جز جماع از رو به رو را روا نمىدانستند و مىگفتند: در کتاب خدا تورات آمدهاست که هر گونه نزدیکى جز به حالتى که زن بر پشت افتاده باشد در نظر خدا پلید است، و باعث لوچى و جنون بچه مىشود، مسلمانان این سخن نزد رسول اللّه(ص) بردند و گفتند: «شما میدانید که، ما در جاهلیت و اسلام با زنان از هر سو نزدیکى مىکردیم، اما یهود بر ما عیب مىگیرند، در این حالت بود که خداى تعالى در تکذیب قول یهود آیه مورد بحث را نازل فرمود: «نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ» یعنی فَرْج کشتزار نسل است، هر طور که میخواهید میتوانید با همسرانتان آمیزش نمایید(واحدی نیشابوری، 1411ق: ص 47).
و. امسلمه گوید: یکی از مهاجران وقتی به مدینه آمدند با زنی از انصار ازدواج کرد و چون مهاجران در مکه به شکلهای مختلف با زن جماع میکردند لذا خواست از پشت با وی جماع کند زن مانع شد و گفت باید از رسول خدا(ص) قضیه را بپرسد، اما وقتی خدمت رسول خدا(ص) رسید حیا کرد که بپرسد، من از وی پرسیدم رسول(ص) او را فرا خواند و آیه «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَّکمْ فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ» را بر او قرائت کرد، در بعضی از روایات آمده که آیه مذکور نازل شد(طبری، 1412ق: ج 2، ص 539).
ز. ابنعمر گوید: مردی در زمان رسول خدا(ص) در دُبُر همسرش جماع کرد، سپس از این کار در اضطراب شد- در روایت دیگری، مردم او را انکار کردند- پس از این حادثه، این آیه نازل شد(هیثمی، 1408ق: ج 6، ص 319؛ العینی، بیتا: ج 18، ص 117).
ح. عمر پیش رسول خدا(ص) آمد و گفت: هلاک شدم، حضرت(ص) فرمود: چه چیزی باعث هلاک شدن تو شدهاست؟ گفت: دیشب در دُبُر همسرم جماع نمودهام، پس از آن آیه مذکور نازل شد(ثعلبی، 1422ق: ج 2، ص 161؛ ابنحجر، بیتا: ج 8، ص 142).
همانطور که مشاهده میشود روایات اسباب نزول درباره این آیه متفاوت و متباین است، اینکه همه این حوادث دفعتاَ اتفاق افتاده باشند، عیر عادی و تقریباَ محال است؛ تکرار نزول آیه نیز ثابت نیست و هیچ مفسری قائل به تکرار نزول آیه نشده؛ لاجرم باید گفت: سبب نزول آیه یکی یا حداکثر چند مورد نزدیک به هم از این حوادث است؛ دیدگاه عموم مفسران و همچنین قرائن و شواهد مؤید روایت و دیدگاه اول است، یعنی آیه در تکذیب و انکار گفتار یهودیان نازل شده، زیرا آنان میگفتند: که اگر مردی از پشت در قُبُل زن جماع کند فرزند او احول به دنیامیآید(طبرسی، 1415ق: ج 2، ص 88؛ مجلسی، 1403ق: ج 78، ص 76؛ طبری، 1412ق: ج2، ص538). مؤید این مدعا، علاوه بر این که در بعضی از روایات دیگر سبب نزول، به جای «أنزل»، «قرأ» آمده، روایت شیخ طوسی با دو طریق از معمر بن خلاد از امام رضا(ع) است که در آن امام(ع) از معمر بن خلاد میپرسد: درباره جماع با پشت زنان چه میگویند؟ به او گفتم که اهل مدینه ـ و در روایت دیگری اهلکتاب ـ در انجام آن عیبی نمیبینند؛ آنگاه امام (ع) فرمود: آیه در تکذیب و انکار گفتار یهودیان نازل شده، زیرا آنان میگفتند: اگر مردی از پشت در قُبُل زن جماع کند فرزند او احول به دنیا میآید(طوسی، 1365ش: ج 7، ص 415؛ 1390ق: ج 3، ص 45).
بنابراین، بر اساس روایات اسباب نزول، آیه در رد گفتار یهودیان و جواز آمیزش با همسر در فرج از هر طرف میباشد؛یعنی مطابق روایات سبب نزول، «أنّی» به معنای «من أین: از هر جا» میباشد و محل آمیزش نیز فَرج است و نه دُبُر. ولی استناد به روایات در این امر کافی نیست بلکه باید سیاق آیه، دیگر روایات اهلبیت(ع) و دیدگاه مفسران نیز مورد بررسی قرار گیرد تا مقصود آیه بهتر روشن شود که در ادامه به این مسأله پرداخته میشود.
3. 1. 2. دیدگاههای مفسران و فقها درباره آیه و تاثیر آن بر مترجمان قرآن3. 1. 2. 1. مفسران و فقهای اهلسنت
غالب مفسران اهلسنت ذیل آیه «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَّکمْ فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ» پیرامون معنای «أنّی» و احکام مربوط به آیه بحث میکنند؛ عموم مفسران و فقهاء معتقد هستند منظور از «حرث» در آیه، «موضع نسل یا همان فرج» است نه خود زن، ولی در این که معنای «أنّی» چیست چند نظر وجود دارد. مستند این دیدگاهها روایات است که در مجموع این روایات به پنج دسته تقسیم میشود:
الف. روایاتی که در آنها «أنّی» به معنای «کیف؛ هر شکل؛ هرگونه» است؛ در نتیجه، این روایات جِماع در قُبُل را به «هر شکل و گونه» تجویز میکنند.
طبری با اسناد خود از ابن عباس آورده که منظور از «فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ» این است که «یَأتِیهَا کَیفَ شَاءَ مَا لَم یَکُنیَأتِیهَا فِی دُبُرِهَا أو فِی الحَیض؛ هر طور که میخواهید بر آنها وارد شوید مادامی که در دبر آنها و در زمان حیض نباشد»(طبری، 1412ق: ج 2، ص531). همچنین از ابی ابنکعب آورده که میگفت: منظور خداوند از آیه «فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ» این است: «إئتها مضطجعه، قائمه، منحرفه، مقبله، مدبره کیف شاء إذا کان فی قُبُلها؛ با زنانتان میتوانید به صورت ایستاده، به پهلو، خمیده، از جلو و از عقب مادامی که در جلو باشد جماع کنید»(طبری، 1412ق: ج2، ص 533) طبری ده روایت را برای این معنی میآورد(طبری، 1412ق: ج2، ص 532- 534).
ب. روایاتی که معنای «أنّی» را «مِن حیثُ شِئتُم» یا «أی وجهٍ أحببتُم» معرفی میکند، در نتیجه، این روایات جِماع در قُبُل را از «هر وجه و هرگونه» تجویز میکنند؛ طبری شش روایت را ذیل این معنا قرار دادهاست. از جمله این روایات، روایت ابن جُریر از مجاهد است: «إئتُوا النِساءَ فِی غَیر أَدبَارِهِنَ عَلَی کُلِ نَحوٍ؛ بر زنانتان به هر شکلی که میتوانید وارد شوید مادامی که در دُبُر آنها نباشد»(طبری، 1412ق: ج 2، ص 534- 535) طبری گرچه این دو دسته را از همدیگر جدا نمودهاست، ولی به نظر میرسد که نتیجه یکی باشد و هر دو دلالت بر یک امر میکند.
ج. روایاتی که در آن «أنّی» مترادف «متی؛ هر زمانی که» است، طبری دو روایت در تأیید این معنا ذکر میکند(طبری، 1412ق: ج 2، ص 534- 535).
د. دسته چهارم روایاتی است که «أنّی» مترادف «أین شئتم» یا «حیث شئتم» دانسته شده است، طبری معتقد است مفاد این روایات اباحه وطی دُبُر زنان است. بیشتر این روایات در منابع اهلسنت از ابنعمر نقل شده؛ طبری نُه روایت برای این معنا ذکر میکند(طبری، 1412ق: ج 2، ص 535- 537). برای نمونه نافع گوید: روزی پیش ابن عمر بودم این آیه را قرائت کردم، به من گفت: میدانی این آیه درباره چه کسی نازل شده؟ گفتم: نه؛ گفت: این آیه در جواز جماع با زنان در دُبُر آنها نازل شدهاست(ثعلبی، 1422ق: ج 2، ص 162).
هـ . روایاتی که تفسیر آیه را جواز عزل میداند.
طبری پس از نقل تمام روایات فوقالذکر، و نقد و بررسی دیدگاهها، معنای «مِن أی وجهٍ شِئتُم: از هر طرف که خواستید» را میپذیرد؛ استدلال وی چنین است: «لفظ «أنّی» در کلام عرب دلالت بر وجوه و مذاهب میکند؛ اگر گویندهایی بگوید: «أنی لَکَ هَذا المالُ» منظورش این است که از چه وجهی آن را به دست آوردهایی؟ پاسخ دهنده جواب میدهد:«من کذا و کذا»؛ همانطوری که وقتی حضرت زکریا(ع) از حضرت مریم(ع) پرسید: «یَا مَرْیَمُ أَنَّی لَکِ هَـذَا» وی پاسخ داد: «هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ» که با «أین» و «کیف» متقاربالمعنی هستند، از این رو معانی آنها با هم تداخل میکند و سامع را در حیرت قرار میدهد، نتیجه آنکه راه تشخیص این معانی از هم نوع جوابی است که به آنها داده میشود؛ درباره آیه مذکور نیز معانی «کیف شئتم»، «حیث شئتم»، «متی شئتم» و «أین شئتم» نمی تواند صحیح باشد زیرا اگر گویندهای به دیگری بگوید «أنی تأتی أهلَک»؟ جواب میدهد: «من قُبُلها أو من دُبُرها»، همانطوری که از پرسش و پاسخ از حضرت مریم(ع) گذشت. البته در آینده خواهد آمد که بسیاری دیگر از دانشمندان اهل سنت و شیعه معانی «متی» و «أین» را برای واژه «أنّی» برگزیدهاند و بنابراین از نظر حکم فقهی معنای دیگری را با قبل خواهد داشت.
بنابراین، مطابق دیدگاه طبری معنا آیه چنین است: «فَأْتُواْ حَرْثَکمْ مِن حِیثُ شِئتُم مِن وُجُوهِ المَأتِی»؛ بر کشتزارتان وارد شوید از هر وجه و شکلی که میخواهید» و مسلم است که دُبُر محل حرث نیست پس این کیفیت از آمیزش به قُبُل (فَرج) اختصاص مییابد. ناگفته نماند که ایشان حرمت وطی دُبُر را از روایات اسباب نزول و ظاهر آیه برداشت نموده است.
3. 1. 2. 2. مفسران و فقهای شیعه
اکثریت مفسران و عموم فقهای شیعه، «أنّی» در آیه «نِسَاؤُکمْ حَرْثٌ لَّکمْ فَأْتُواْ حَرْثَکمْ أَنىَ شِئْتُمْ»(بقره: 223) را به معنای «أین»یا «من أین» میدانند مهمترین دلیل آنان بعد از قول لغویون، وجود روایات فراوان و صحیحی است که از اهلبیت(ع) در این باره رسیدهاست. این روایات مبنای مترجمانی است که معنای «أین»یا «من أین» را برای واژه «أنّی» برگزیدهاند.
نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که بسیاری از فقهاء و مفسران قرآن معتقدند که مطابق مفاد روایاتی که واژه «أنّی» به معنای «أین»یا «من أین» است میتوان گفت که این گونه روایات دلالت بر جواز وطی دُبُر دارد، از این رو، شهید ثانی در مسالک گفته: مشهورترین روایات خاصه دلالت بر جواز دارند (شهید ثانی، 1416ق: ج 7، ص 61). شیخ حر عاملی نیز در وسایل الشیعه، ذیل بابی با عنوان «بَابُ عَدَمِ تَحْرِیمِ وَطْءِ الزَّوْجَةِ وَ السُّرِّیةِ فِی الدُّبُرِ»؛ نُه روایت دال بر حلیت وطی دبر را آورده، که در برخی از آنها به آیهمذکور نیز استناد شده است(حرعاملی، 1414ق: ج 20، ص 146- 148).
در مقابل، روایاتی دیگر وجود دارد که معانی دیگر «أنّی» را تأیید میکند؛ این گونه روایات مبنای مترجمانی قرار گرفته که «أنّی» را به معانی دیگر آن ترجمه نمودهاند، برای نمونه:
الف. مطابق دو روایت که هر دو از امام صادق(ع) گزارش شده «أنّی» به معنای «متی؛ هر زمان» تفسیر شده؛ که در آنها امام صادق(ع) فرمودهاست: منظور این است که هر ساعتی که خواستید با آنان نزدیکی نمایید(عیاشی، بیتا: ج 1، ص 110؛ قمی، 1404ق: ج 1، ص 73).
ب. مطابق چهار روایت دیگر «أنّی» به معنای «کیف؛ هر گونه» تفسیر و ترجمه شدهاست. برای نمونه راوی میگوید: از امام صادق(ع) در مورد آیه «نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّى شِئْتُمْ» سؤال نمودم، امام(ع) پاسخ داد: منظور جماع در قُبُل است(عیاشی، بیتا: ج 1، ص 111؛ حرعاملی، 1414ق: ج 20، ص 144).
همانگونه که بیان شد میتوان گفت: این گونه روایات، مبنای مترجمانی قرار گرفته که «أنّی» را به دو معنای اخیر ترجمه نمودهاند. این در حالیاست که ـ طبق آنچه در ابتدای بحث روشن شد ـ اکثریت لغویین معنای اصلی و اولیه «أنّی» را «أین»یا «من أین» میدانند و حمل آن را بر «متی» بدون قرینه و شاهد نمیپذیرند(جوهری، 1407ق: ج 6، ص 2545؛ فراهیدی، 1409ق: ج 8، ص 399؛ ابنمنظور، 1405ق: ج 5، ص 437؛ طریحی، 1408ق: ج1، ص 125) و دانشمندانی چون سید مرتضی(رسائل، 1405ق: ج 1، ص 233)؛ طوسی (1409ق: ج 2، ص 222) و محقق حلی (1371ش: ص 173)؛ معنای حقیقی «أنّی» را فقط «أین» میدانند.
ولی باید گفت که بهترین معنای واژه «أنّی» که در این آیه باید مبنای ترجمه نیز قرار گیرد «متی: هر زمانی که» است. چرا که این معنا هماهنگ با سیاق آیه و آیات است و روایاتی هم در تأیید آن وجود دارد، بنابراین این معنا بر دیگر معانی ترجیح دارد. در ادامه سیاق آیهمورد بررسی قرار میگیرد.
خداوند در آیات 222 و 223 بقره میفرماید: «وَ یسْئَلُونَک عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى یطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ * نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکمْ مُلاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ»؛ یعنی از تو درباره عادت ماهانه [زنان] مىپرسند، بگو: آن، رنجىاست. پس هنگام عادت ماهانه، از [آمیزش با] زنان کنارهگیرى کنید، و به آنان نزدیک نشوید تا پاک شوند. پس چون پاک شدند، از همان جا که خدا به شما فرمان داده است، با آنان آمیزش کنید. خداوند توبهکاران و پاکیزگان را دوست مىدارد. * زنانِ شما کشتزار شما هستند. پس، از هر جا [و هر گونه] که خواهید به کشتزار خود [در] آیید، و براى شخص خودتان [در بهرهمندى از آنها] پیشدستى کنید و از خدا پروا کنید و بدانید که او را دیدار خواهید کرد، و مؤمنان را [به این دیدار] مژده ده.
همانگونه که مشاهده میشود این آیات ناظر به حکم زمانیاست که زوجین باید از نزدیکی و تماس جنسی دوری نمایند و آن زمانی است که زن در حال حیض به سر میبرد، این ممنوعیت تا وقتی است که زن از خون حیض پاک شود و غسل نماید، پس آن از زوجین میتوانند عمل زناشویی انجام دهند. از طرف دیگر این که در این آیه از لفظ «حرث» استفاده شدهاست میتواند نشانگر این باشد که جواز حکم نزدیکی شامل دُبُر نمیشود چرا که دُبُر محل حرث و کشتزار نیست، در نتیجه گفتار کسانی که «أنّی» را به معنای «أین» گرفتهاند تا از این طریق جواز نزدیکی دبر را نیز ثابت کنند صحیح نیست، علاوه بر این، در آیه پیشین(بقره: 222) پس از اینکه حکم جواز نزدیکی داده شده چنین آمده است: «فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکمُ اللَّهُ» که به اتفاق همه مفسران شیعه و سنی منظور از «حَیثُ» همان مکان فَرْج و محل تولید نسل است. در نتیجه خداوند با آوردن کلمه «أنّی» خواست زمان جواز نزدیکی با فَرْج را مشخص کند و سیاق کلام اقتضاء ندارد که «أنّی» به معنایی دیگر گرفته شود. بنابراین، سیاق کلام اقتضاء میکند که منظور از «أنّی» در آیه مورد بحث همان «متی» است؛ بسیاری از مفسران قرآن نیز بر این عقیدهاند.
ابنعاشور در اینباره گفتهاست که آیه مورد بحث مانند آیات اول و دوم سوره مائده است، در آیه اول آمده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکمْ بَهیمَةُ الْأَنْعامِ إِلاَّ ما یتْلى عَلَیکمْ غَیرَ مُحِلِّی الصَّیدِ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ»، مطابق این آیه، افراد مُحرِم نباید هنگام احرام صید کنند، سپس در آیه بعد خداوند فرموده است: «وَ إِذا حَلَلْتُمْ فَاصْطادُوا»؛ یعنی تا زمانی که در احرام هستید صید نمودن جایز نیست و زمانی که از این حالت خارج شدید میتوانید صید نمودن جایز است. (ابن عاشور، بی تا: ج2، ص 354) از نظر آیت الله مکارم معنای غالبی «أنّی» همان «متی» است و گاهی در معنای «أین» به کار میرود. (مکارم، 1374ش: ج 2، ص 141) علامه مغنیه نیز پس از نقل دیدگاههای مفسران، معتقد است که اگرچه «أنّی» در هر دو معنای «متی» و «أین» استعمال میشود ولی در آیه «نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّى شِئْتُمْ» به معنای «متی» است.
فقیه معاصر قرآنی آیتالله صادقی تهرانی نیز در این باره چنین گفتهاست: « أنّی» در عبارت «أنّی شِئتُم» دلالت بر مطلق زمان میکند و اگر دلالت بر مکان میکرد باید عبارت اینگونه بود: «أینَ شِئْتُمْ»؛ همچنین ایشان علاوه بر این که معنای زمان را برگزیدهاست آن را اختصاص به نزدیکی در قُبُل میداند(صادقی، 1365ش: ج 3، ص 346).
پیشتر نیز گذشت که امام صادق(ع) در دو روایت معنای این کلمه را «متی» دانستهاست(عیاشی، بیتا: ج 1، ص 110؛ قمی، 1404ق: ج1، ص 73).
نتیجه کلام آن که با توجه به دیدگاههای لغویین، استعمالات قرآنی، سیاق آیات، روایات رسیده از اهلبیت(ع)، و دیدگاههای مفسران دقیقترین معنا برای واژه «أنّی» در آیه «نِساؤُکمْ حَرْثٌ لَکمْ فَأْتُوا حَرْثَکمْ أَنَّى شِئْتُمْ»(بقره: 223) همان «متی» است که دلالت بر مطلق بودن زمان نزدیکی میکند و بنابراین، ترجمه پیشنهادی آیه چنین است: «زنانِ شما کشتزار شما هستند. پس، هر زمانی که خواهید به کشتزار خویش [در قُبُل] آیید». البته باید توجه داشت که زمانهایی که عمل زناشویی در آنها شرعاً ممنوع است تخصصاً از محل بحث خارج میباشد.
در ادامه به بررسی دیگر موارد اختلافی در آیات قرآن پرداخته میشود، اما به دلیل اینکه بررسی تفصیلی هر یک به سانِ مورد بالا خارج از حوصله یک مقاله است لذا این موارد به صورت اختصار بررسی میشوند.
3. 2. 2. 2. «إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الحَبّ وَ النَّوَى یخُرِجُ الحَىَّ مِنَ الْمَیتِ وَ مخْرِجُ الْمَیتِ مِنَ الْحَىّ ذَالِکمُ اللَّهُ فَأَنىَ تُؤْفَکونَ»(انعام: 95)
در ترجمه این آیه بین مترجمان اختلاف است، عدهای «أنّی» را «چگونه»، گروهی دیگر آن را «کجا» یا «به کجا» معنا نمودهاند و دسته سوم آن را به هر دو معنا گرفتهاند. آیتی، رضایی، فولادوند، گرمارودی، مکارم و عدهای دیگر، «أنّی» را «چگونه» معنا کردهاند؛ ترجمه آنان چنین است: گرمارودی: «خداوند شکافنده هسته و دانه است، زنده را از مرده بیرون مىآورد و بیرون آورنده مرده از زنده است، این است خداوند پس چگونه (از حق) بازتان مىگردانند؟»؛ این در حالیاست که قرشی، قمشهای، پاینده، خواجوی، مجتبوی، معزی و دستهای دیگر آن را به معنای «کجا» یا «به کجا» معنا نمودهاند؛ مجتبوی: «همانا خداوند شکافنده دانه و هسته است، زنده را از مرده بیرون مىآورد و بیرونآرنده مرده از زنده است. این است خداى شما، پس کجا گردانیده مىشوید؟!». مشکینی نیز هر دو معنا را با هم انتخاب کردهاست: «این است خداوند (تواناى دانا)، پس به کجا و چگونه (از حق) باز گردانده مىشوید؟!».
این اختلافِ مترجمان در میان مفسران نیز دیده میشود و به نظر میرسد اختلاف مترجمان ناشی از تفاوت در انتخاب مبنای تفسیری آنهاست. به عنوان نمونه ابوحیان اندلسی(1420ق: ج4، ص 292)، ابن ابیحاتم رازی از ابنعباس(بیتا: ج4، ص 1353)، طبری(1412ق: ج 8، ص 187)، ابنکثیر دمشقی (1419ق: ج 3، ص 173)، طبرسی(طبرسی، 1415ق: ج 4، ص 524)، آلوسی (1415ق: ج 4، ص 215) و گروهی دیگر، «أنّی» را به معنای «کیف؛ چگونه» تفسیر نموده؛ در حالی که قرطبی(1364ش: ج 7، ص 44)، ابن ابی حاتم رازی(بیتا: ج 4، ص 1353)، قرشی(1377ش: ج 3، ص 277)، کاشانی(1336ش: ج 3، ص 438)، گنابادی(1408ق: ج 5، ص 111) و عدهای، آن را به معنای «أین؛ کجا، به کجا» در نظر گرفتهاند، سمرقندی نیز هر دو معنا را برگزیده است(سمرقندی، بیتا: ج 1، ص 470).
اما با توجه به بافت و سیاق آیه و نظرات مفسران محقق، ترجمه نمودن «أنّی» به معنای «کیف؛ چگونه» دقیقتر مینماید؛ زیرا خداوند در این آیه درباره چگونگی آفرینش گیاهان، بیرون آوردن زنده از مرده و بالعکس صحبت میکند: «إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الحَبّ وَ النَّوَى یخْرِجُ الحَىَّ مِنَ الْمَیتِ وَ مخْرِجُ الْمَیتِ مِنَ الْحَىِّ»، لذا در آخر آیه میفرماید: با این همه نشانههای روشن بر قدرت خدای، چگونه از خداوند رویگردان میشوید و به سوی غیر خدا روی مینهید: «ذَالِکمُ اللَّهُ فَأَنىَ تُؤْفَکون».
3. 3. 2. 2. « قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنّى یُؤْفَکون»(توبه: 30؛ منافقون: 4)
این قسمت از آیه، بخش پایانی آیات 30 توبه و 4 منافقون است، مترجمان بر سر معنای «أنّی» در این آیه نیز اختلاف دارند تا جاییکه مترجمی آن را در سوره توبه «چگونه» و در سوره منافقون «کجا» و بالعکس ترجمه نمودهاست. بعضی نیز هر دو معنا را با هم انتخاب نمودهاند.
ابتدا به این اختلاف در سوره توبه بنگرید: آیتی، پاینده، رضایی، فولادوند، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی و مکارم، «أنّی» را «چگونه»؛ قرشی، قمشهای، خواجوی، معزی و دستهایی دیگر آن را «کجا» ترجمه نمودهاند. در سوره منافقون نیز رضایی، خواجوی، گرمارودی، مجتبوی و مکارم معنای «چگونه» را برگزیده، در حالیکه آیتی، قرشی، قمشهای، پاینده، فولادوند، مشکینی، و معزی به «کجا» ترجمه نمودهاند.
آنچه صحیحتر به نظر میرسد این است که معنای «چگونه» در هر دو مورد دقیقتر است، زیرا در هر دو سوره مراد خداوند این است که با این همه دلیل و برهان روشن و استوار چگونه از حق و حقیقت منحرف میشوند و راه افک و دروغ را در پیش میگیرند به طوری که مسیح(ع) و عزیر(ع) دو تا از انبیای کرام الهی را به عنوان فرزندان خداوند میشمارند: «وَ قَالَتِ الْیهُودُ عُزَیرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَرَى الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ»(بقره: 259)، لذا خدای از این گفته آنان اظهار شگفتی و تعجب میکند، که چگونه چنین بد قضاوت میکنند: «ذَلِک قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ یضَاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن قَبْلُ قَتَلَهُمُ اللَّهُ أَنىَ یؤْفَکونَ»(توبه: 30). در سوره منافقون نیز از اینکه آنان با آن همه دلایل واضح بر اثبات نبوت پیامبر(ص) در ظاهر، برای حفظ جان خود به پیامبر(ص) ایمان میآورند و حتی سوگندهای سخت میخورند، ولی در باطن به او کافرند، متعجب میشود: «اتخَّذُواْ أَیمَانهُمْ جُنَّةً فَصَدُّواْ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنهُّمْ سَاءَ مَا کاَنُواْ یعْمَلُون»(منافقون: 2)؛ از اینرو خداوند آنها را دشمن پیامبر(ص) معرفی میکند و دستور میدهد از آنان برحذر باشد: «هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ»،(منافقون: 4) بنابراین تعجبِ قرآن، از علت رویگردانی آنان است، در نتیجه معنای «چگونه» صحیحتر است.
زمخشری(1385ش: ج 2، ص 264؛ ج 4، ص 541)، ابن جزی(1416ق: ج 1، ص 336)، فخر رازی(1420ق: ج 16، ص 30؛ ج 30، ص 547)، طبرسی(مجمع البیان، 1415ق: ج 10، ص 440؛ جوامع الجامع، 1418ق: ج 4، ص 298)، آلوسی(1415ق: ج 5، ص 276؛ ج 14، ص 307)، شبر (1412ق: ص 518)، قاسمی(1418ق: ج 5، ص 393) و طباطبایی(1417ق: ج 19، ص 281)، در هر دو سوره «أنّی» را به معنای «کیف؛ چگونه» تفسیر نمودهاند.
3. 4. 2. 2. «فَذَالِکمُ اللَّهُ رَبُّکمُ الحْقُّ فَمَا ذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنىَ تُصْرَفُون»(یونس: 32)
مترجمان در این آیه نیز به چالش افتادهاند، از یازده ترجمهای که ما به عنوان نمونه انتخاب کردهایم، آیتی، قمشهای، خواجوی و معزی، «أنّی» را «کجا» ترجمه نموده و بقیه (پاینده، رضایی، فولادوند، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی و مکارم) معنای «چگونه» را پذیرفتهاند.
ترجمه آیتی: «این اللَّه پروردگار حقیقى شماست، بعد از حقیقت جز گمراهى چیست؟ پس به کجا روى مىآورید؟»
ترجمه رضایی: « و این خدا، پروردگارِ حقّ شماست، و بعد از حق، چه چیزى جز گمراهى وجود دارد؟! پس چگونه (از حق) روى گردانیده مىشوید؟!»
این در حالیاست که با توجه به سیاق آیات و جملات پیشین که در آنها خداوند به پیامبر(ص) دستور میدهد که از مشرکان بپرسد: رازق شما کیست؟ مالک گوشها و چشمهای شما کیست؟ چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون میآورد؟ تدبیر امور در دست کیست؟ آنان قطعاً خواهند گفت: خداست: «قُلْ مَن یرْزُقُکم مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أَمَّن یمْلِک السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ مَن یخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیتِ وَ یخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَىّ وَ مَن یدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیقُولُونَ اللَّهُ»،(یونس: 31) حال که به این حقیقت اعتراف دارید و میدانید خدای حق است چگونه از او رویگردانید و به باطل گرایش دارید. بیشتر تفاسیر نیز با ما همعقیدهاند بنگرید: طبرسی(مجمعالبیان، 1415ق: ج 5، ص 163)، شوکانی (1414ق: ج2، ص 502)، ابوحیان اندلسی(1420ق: ج 6، ص 53)، ابنکثیر(1419ق: ج4، ص 233)، ابن ابیحاتم از ابن عباس(بیتا: ج6، ص 1951) و ابنعاشور(بیتا: ج11، ص 74).
3. 5. 2. 2. «قُلْ هَلْ مِن شُرَکاَئکمُ مَّن یبْدَؤُاْ الخْلْقَ ثمُ یعِیدُهُ قُلِ اللَّهُ یبْدَؤُاْ الخْلْقَ ثمُ یعِیدُهُ فَأَنىَ تُؤْفَکون»(یونس: 34).
اختلافاتی که در آیه پیش بود در اینجا نیز وجود دارد، و از آنجایی که این آیه در سیاق همان آیات قرار گرفته، لذا همان مباحث در اینجا نیز تکرار میشود از این رو درباره این آیه بحث نمیکنیم.
3. 6. 2. 2. « یأَیهَّا النَّاسُ اذْکرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمُ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیرُ اللَّهِ یرْزُقُکم مِّنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ فَأَنىَ تُؤْفَکون»(فاطر: 3).
اختلاف در ترجمه «أنّی» در این آیه نیز همچون آیات پیشین مشهود است. آیتی، قمشهای، رضایی، فولادوند، گرمارودی و مکارم ترجمه «چگونه» را برگزیدهاند؛ قرشی، پاینده و معزی «کجا» معنا نموده در حالیکه مجتبوی و مشکینی طبق روش معمولشان هر دو معنا را انتخاب کردهاند. قائلان به قول اول در دیگر ترجمهها بیشتر است، چیزی که در بیشتر تفاسیر نیز میتوان دید، مفسرانی همچون طبرسی(مجمعالبیان، 1415ق: ج 8، ص 636)، ابوحیان اندلسی (1420ق: ج 9، ص 14)، بیضاوی (1418ق: ج 4، ص 254)، زمخشری(1385ش: ج 3، ص 598)، ابن کثیر(1419ق: ج 6، ص 472)، فخر رازی(1420ق: ج 26، ص 223)، لاهیجی (1373ش: ج 3، ص 703)، فیضکاشانی(1336ش: ج 4، ص 231) و بسیاری مفسران محقق دیگر، «أنّی» را «کیف؛ چگونه» تفسیر کردهاند. در مقابل عده قلیلی از مفسران همچون: سمرقندی(بیتا: ج3، ص100)، ابوالفتوح رازی(1408ق: ج 16، ص 94)، قرشی (1377ش: ج 9، ص11) و نجفی سبزواری(بیتا: ج 5، ص 496) معنای «کجا» یا «به کجا» را برگزیدهاند؛ علامه طباطبایی نیز آن را به معنی «متی؛ زمان» ترجمه نموده که دیدگاهی شاذ و غیر متناسب با سیاق آیه است.
آنچه میتواند ما را به معنای صحیحتر نزدیک سازد، توجه به سیاق آیات است، در این آیه پرسش از این مطلب است که این همه امکانات حیاتی که در اختیار شما قرار گرفته، منشأ اصلی و سرچشمه آنها کیست؟ آیا خالقی غیر از خدا از آسمان و زمین به شما روزی میدهد؟ آیا اگر او رحمت خود را بر شما بفرستد بازدارندهایی هست؟ یا اگر آن را منع کند کسی میتواند مانع شود؟: «مَّا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِک لَهَا وَ مَا یمْسِک فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَکیمُ»(فاطر: 2)، پس این همه نعمت خدا را به یاد داشته باشید: «اذْکرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکمُ»، و بدانید تنها او شایسته پرستش است با این حال و با این همه دلایل واضح، چگونه به سوی باطل منحرف میشوید به جای الله در برابر بتها سجده میکنید. با این بیان کامل، روشن شد معنای «کیف؛ چگونه» دقیقتر است.
3. 7. 2. 2. «خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنهَا زَوْجَهَا وَ أَنزَلَ لَکمُ مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیةَ أَزْوَاجٍ یخْلُقُکمْ فىِ بُطُونِ أُمَّهَاتِکمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فىِ ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِکمُ اللَّهُ رَبُّکمْ لَهُ الْمُلْک لَا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ فَأَنىَ تُصْرَفُون»(زمر: 6)
آیتی، رضایی، گرمارودی و مکارم «أنّی» را «چگونه» ؛ قمشهای، خواجوی، پاینده و معزی آن را «کجا» و بقیه هر دو معنا را با هم در نظر گرفتهاند. این اختلاف در بین ترجمههای دیگر نیز مشهود است.
نظمآهنگ آیات 5 و 6 که در آن صحبت از خلقت آسمان و زمین، تحولات شب و روز، گردش خورشید و ماه، خلقت انسان و مراحل آن، وآفرینش انواع حیوانات برای انسانهاست؛ پس از آن، از جهت استبعاد و تعجب میفرماید: چگونه از اطاعت خدای که فرمانروایی همه موجودات از آن اوست و معبودی جز او نیست رویگردان هستید. از این رو ترجمه پیشنهادی برای واژه «أنّی» معنای«چگونه» است. به عبارات برخی از مفسران در تفسیر آیه بنگرید: ابوحیان اندلسی در تفسیر ادبی خود در تفسیر این آیه میگوید: «فَأَنَّى تُصْرَفُونَ: أیکیف تعدلون عن عبادته إلى عبادة غیره؟»؛ چگونه از عبادت او به سوی عبادت غیر او روی میآورید؟(ابوحیان اندلسی، 1420ق: ج 9، ص 189) شیخ طوسی نیز در تبیان بعد از ترجمه «تُصْرَفُون» به «تُؤْفَکون»؛ مینویسد: «أی کَیفَ تَنقَلِبوُن عَن ذَلک إلى اِتّخاذِ الآلِهةِ سواه»؛ چگونه از عبادت خدای به سوی خدایان دیگر رویگردان شدهاید»(شیخ طوسی، 1409ق: ج9، ص9).
تفاسیری همچون غرایب القرآن(نیشابوری، 1416ق: ج 5، ص 616)، تفسیر المظهری(المظهری، 1412ق: ج 8، ص 198)، بیان المعانی(ملاحویش آلغازی، 1382ق: ج 3، ص 527)، فتح القدیر (شوکانی، 1414ق: ج 4، ص 517)، جوامع الجامع (طبرسی، 1412ق: ج 3، ص 449)، تفسیرالقرآن الوجیز(شبر، 1412ق: ص 433)، الفواتح الالهیه (نخجوانی، 1999م: ج 2 ، ص242) به همین معنا اشاره کردهاند.
اگر گفته شود که معنای «کجا» هم صحیح است، پاسخ این است که معنای «کجا» در اینجا قطعاً اعتباری است، یعنی از سوی حق به باطل رفتن، از توحید به سوی شرک رفتن؛ در این صورت برگشت آن به استبعاد و تعجب از چگونگی این عمل است. بنابراین، ترجمه پیشنهادی همان «چگونه» است.
3. 8. 2. 2. «ذَالِکمُ اللَّهُ رَبُّکمْ خَالِقُ کلِّ شىَءٍ لَّا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ فَأَنىَ تُؤْفَکون»(مؤمن: 62)
3. 9. 2. 2. «وَ لَئنِ سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَیقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنىَ یؤْفَکون»(زخرف: 87)
سبک و سیاق اختلافات و پاسخهای آنها در این دو آیه نیز، همچون آیه پیشین (شماره 3. 7.: «خَلَقَکمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ...») است، لذا از تکرار مطالب خودداری میکنیم.
نتیجهگیری
همانگونه که گذشت این مقاله با هدف تبیین جایگاه انواع سیاق در ترجمه و نقش کلیدی آن در تبیین و روشن نمودن واژگان و عبارات قرآنی به بررسی و تحلیل معنای واژه «أنّی» به عنوان نمونه پرداخته است، نویسنده تلاش کرده تا با توجه به سیاق آیات، معنای صحیح این واژه را در موارد بهکار رفته تبیین کند و از این رهگذر به نقد و بررسی یازده ترجمه معروف قرآن درباره معنای این واژه پرداخته است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارتند از:
1. بسیاری از واژگان قرآن مانند واژه «أَنى» را نمیتوان تنها با مراجعه به کتابهای لغت ترجمه کرد؛ برای ترجمه صحیح این گونه واژگان و عبارات، علاوه بر مراجعه به کتب لغت و استعمالات قرآنی واژه، باید از سیاق گفتار اعم از سیاق کلمه، آیه، آیات، جملات و حتی سوره و همچنین روایات نیز بهره برد.
2. واژه «أنّی» در قرآن بیست و هشت مرتبه تکرار شده که در ترجمه هجده مرتبه آن بین مترجمان اختلافی دیده نمیشود. در بقیه موارد برخی مترجمان فارسی زبان قرآن بسیار لغزش داشته و نتوانستهاند معنای مقصود را در آیه تشخیص دهند.
3. از میان موارد اختلافی، بیشترین اختلاف میان مترجمان در ترجمه آیه 223 سوره بقره قابل مشاهده است. مترجمان برای این واژه در آیه مزبور پنج معنا ذکر کردهاند. برخی مترجمان تنها به چند ترجمه بسنده نموده و برخی همه را با هم آوردهاند. پژوهش حاضر نشان داد که بهترین معنا برای این واژه همان معنای زمانیه (مَتَی) است.
4. از آنجایی که تبیین برخی واژگان و عبارات قرآنی به جهت قرار گرفتن در آیاتی خاص و به خاطر داشتنِ بار معنایی اعتقادی و فقهی، بحثِ بیشتری را می طلبد، ازاینرو، در این مقاله، آیه 223 بقره نسبت به دیگر آیات مطالب بیشتری را به خود اختصاص داده است.
10.ابن منظور، محمد بن مکرم(1405ق)، لسان العرب، ج2، قم: نشر أدب الحوزة.
11.ابوالفتوح رازى، حسین بن على، (1408ق)، روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن، تحقیق: دکتر محمدجعفر یاحقى، دکتر محمدمهدى ناصح، مشهد: بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
12.ابوداود، سلیمان بن اشعث(1425ق)، سنن ابی داود، بیروت: دار القبله للثقافه الاسلامیه.
13. اندلسى، محمد بنیوسف(1420 ق)، البحر المحیط فى التفسیر، تحقیق: صدقی محمدجمیل، بیروت: دار الفکر.
14. آلغازى، عبدالقادر(1382 ق)، بیان المعانى، دمشق: مطبعة الترقى.
15. آلوسى، سید محمود(1415 ق)، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: على عبدالبارى عطیة، بیروت: دارالکتب العلمیه.
16. البهوتی، منصور بن یونس(1418ق)، کشاف القناع، تحقیق: أبو عبد الله محمد حسن محمد حسن إسماعیل الشافعی، بیروت: دار الکتب العلمیة.
17. بیضاوى، عبدالله بن عمر(1418 ق)، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، تحقیق: محمد عبد الرحمن المرعشلى، بیروت: دار احیاء التراث العربى.
18. ترمذی، محمد بنعیسی(1421ق)، الجامع الصحیح سنن الترمذی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
19. ثعلبى نیشابورى، احمد بن ابراهیم(1422 ق)، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.
20. جوهری، اسماعیل بن حماد(1407ق)، الصحاح فی اللغه، تحقیق: أحمد عبد الغفور العطار، الطبعه الرابعه، بیروت: دار العلم للملایین.
21. حرعاملی، محمد بن حسن(1414ق)، وسائل الشیعه، الطبعة الثانیة، قم: مؤسسة آلالبیت(ع) لإحیاء التراث.
22. حویزی، عبد علی بن جمعه(1415ق)، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم: انتشارات اسماعیلیان.
23.رازی، ابن أبی حاتم(بیتا)، تفسیر القرآن العظیم، بیروت: المکتبة العصریة.
24.راغب اصفهانى، حسین(1404ق)، مفردات القرآن، الطبعة الثانیة، تهران: دفتر نشر کتاب.
25.زبیدی، مرتضی(1414ق)، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت: دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع.
26.زمخشری، محمود(1385 ق)، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل،مصر: شرکة مکتبة مصطفى البابی الحلبی.
27.سمرقندى، نصربن محمد(بیتا)، بحرالعلوم، تحقیق: د. محمود مطرجی، بیروت: دار الفکر.
28.سیوطى، جلال الدین، (1404 ق)، الدر المنثور فى تفسیر بالمأثور، قم: کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى.
29.شبر، سید عبدالله(1412 ق)، تفسیر القرآن الکریم، بیروت: دار البلاغة للطباعة و النشر.
30.شریفلاهیجى، محمد بنعلى(1373 ش)، تفسیر شریفلاهیجى، تحقیق: میر جلال الدین حسینى ارموى (محدث)، تهران: دفتر نشر داد.
31.شریفمرتضى، علی بن حسین(1405ق)، الرسائل، تقدیم: السید أحمد الحسینی، قم: دار القرآنالکریم.
32...........................................................(1415ق)، الانتصار، قم: مؤسسة النشر الإسلامی.
33.شوکانی، محمد بن علی(1414ق)، فتح القدیر، دمشق، بیروت: دار ابن کثیر، دار الکلم الطیب.
34. شهیدثانی، زین الدین بن علی(1410 ق)، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، قم: منشورات مکتبة الداوری.
35. ......................................(1416ق)، مسالک الأفهام، ج7، قم: مؤسسة المعارف الإسلامیة.
36. صادقیتهرانی، محمد(1365ش)، الفرقان فى تفسیر القرآن بالقرآن، قم: انتشارات فرهنگ اسلامى.
37. طباطبائی، سید محمدحسین(1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة.
38. طبرسی، فضل بن حسن (1415ق)، تفسیر مجمع البیان، تحقیق و تعلیق: لجنة من العلماء والمحققین الأخصائیین، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات.
39. .........................................(1418ق)، تفسیر جوامع الجامع، ج1، قم: مؤسسة النشر الإسلامی.
40. طبرى، ابو جعفر محمد بن جریر(1412 ق)، جامع البیان فى تفسیر القرآن، بیروت: دار المعرفه.
41. طریحی، فخرالدین، (1408ق)، مجمع البحرین، تحقیق: السید أحمد الحسینی، الطبعة الثانیة، تهران: مکتب النشر الثقافة الإسلامیة.
42. طوسی، محمد بن حسن(1365 ش)، تهذیب الأحکام، تحقیق وتعلیق : السید حسن الموسوی الخرسان، الطبعة الرابعة، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
43. ...........................................(1390ق)، الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار، تحقیق وتعلیق: السید حسن الموسوی الخرسان، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
44. .........................................(1409ق)، التبیان فی تفسیر القرآن، ج2، تحقیق وتصحیح: أحمد حبیب قصیر العاملی، مکتب الإعلام الإسلامی.
45. عاملی، علی بن یونس(بیتا)، الصراط المستقیم، تصحیح وتعلیق: محمد الباقر البهبودی، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة.
46. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم(1387ش)، طبقات مفسران شیعه، قم: نوید اسلام.
47. عیاشی، محمد بن مسعود(بیتا)، تفسیر العیاشی، تحقیق: الحاج السید هاشم الرسولی المحلاتی، تهران: المکتبة العلمیة الإسلامیة.
48. العینی، محمود بن احمد(بیتا)، عمدة القاری فی شرح صحیح البخاری، بیروت: دار إحیاء التراث العربی
49. فخر رازى، محمد بن عمر(1420 ق)، مفاتیح الغیب، الطبعة الثالثة، بیروت: دار احیاء التراث العربى.
50. فراهیدی، خلیل بن احمد(1409ق)، کتاب العین، تحقیق: الدکتور مهدی المخزومی، الدکتور إبراهیم السامرائی، الطبعة الثانیة، قم: مؤسسة دار الهجرة.
51. فیض کاشانی، محمد بن مرتضی(1416ق)، تفسیر الصافی، الطبعة الثانیة، تهران: مکتبة الصدر.
52. قاسمى، محمد جمال الدین، (1418 ق)، محاسن التاویل، تحقیق: محمد باسل، بیروت: دارالکتب العلمیه.
53. قرشى، سید علىاکبر(1377 ش)، تفسیر احسن الحدیث، تهران: بنیاد بعثت، چاپ سوم .
54.قرطبى، محمد بن احمد(1364 ش)، الجامع لأحکام القرآن، تهران: انتشارات ناصر خسرو.
55.قمی، علی بنإبراهیم(1404ق)، تفسیر القمی، تصحیح وتعلیق وتقدیم: السید طیب الموسوی الجزائری، قم: مؤسسة دار الکتاب للطباعة والنشر، الطبعة الثالثة.
56.کاشانى، ملا فتح الله(1336 ش)، تفسیر منهج الصادقین فى الزام المخالفین، تهران: کتابفروشى علمى.
57.کحلانی، محمد بن اسماعیل(1379ق)، سبل السلام، مراجعة وتعلیق: الشیخ محمد عبد العزیز الخولی، الطبعة الرابعة، مصر: شرکة مکتبة مصطفى البابی الحلبی.
58.کلینی، محمدبن یعقوب (1367ش)،الکافی، تصحیح: علی أکبر غفاری، الطبعة الثالثة، تهران: دارالکتب الإسلامیة.
59.گنابادى، سلطان محمد(1408 ق)، تفسیر بیان السعادة فى مقامات العبادة، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم.
60.مبارکفوری، صفی الرحمن(1420ق)، الرحیق المختوم بحث فی السیره النبوه، بیروت: دارالکتب العلمیه.
61.مجلسی، محمد باقر(1403ق)، بحار الأنوار، تحقیق: السید إبراهیم المیانجی، محمد الباقر البهبودی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة،.
62.محقق حلی، جعفر بنحسن(1371 ش)، الرسائل التسع، تحقیق: رضا استادی، قم: مکتبة آیة الله العظمى المرعشی.
63.مظهرى، محمد ثناءالله(1412 ق)، التفسیر المظهرى، تحقیق: غلام نبى تونسى، پاکستان، مکتبة رشدیه.
64.مکارم شیرازی، ناصر(1374ش)، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الإسلامیة.
65.نجار، علی(1381ش)، اصول و مبانی ترجمه قرآن، رشت: نشر مبین.
66.نخجوانى، نعمت الله بن محمود(1999م)، الفواتح الالهیه و المفاتح الغیبیه، مصر: دار رکابى للنشر.
67.نمله، عبدالکریم بن علی(1422ق)، اتحاف ذوی البصائر بشرح روضة الناظر فی اصول الفقه علی مذهب الامام احمد بن حنبل، ریاض: مکتبة الرشد.
68.نیشابوری، مسلم بن حجاج(1407ق)، صحیح مسلم، بیروت: دار الفکر.
69.نیشابورى، نظام الدین حسنبن محمد(1416ق)، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، تحقیق: شیخ زکریا عمیرات، بیروت: دار الکتب العلمیه.
70.واحدى نیشابوری، على بن احمد، (1411 ق)، اسباب نزول القرآن، تحقیق: کمال بسیونى زغلول، بیروت: دار الکتب العلمیة.
71.هیثمی، علی بن ابی بکر(1408 ق)، مجمع الزوائد، بیروت: دار الکتب العلمیة.
ترجمههای قرآن:
72. الهیقمشهاى، مهدى(1380 ش)، ترجمه قرآن(الهى قمشهاى)، قم: انتشارات فاطمة الزهراء، چاپ دوم،.
73. آیتى، عبدالمحمد(1374ش)، ترجمه قرآن(آیتى)، چاپ چهارم، تهران: انتشارات سروش.
74. پاینده، ابوالقاسم(1357ش)، ترجمه قرآن(پاینده)، تهران: نشر جاویدان.
75. خواجوى، محمد(1410 ق)، ترجمه قرآن (خواجوى)، تهران: انتشارات مولى.
76. رضایى اصفهانى، محمدعلى و همکاران (1383ش)، ترجمه قرآن(رضایى)، قم: موسسه فرهنگى دارالذکر.
77. فولادوند، محمدمهدى(1415 ق)، ترجمه قرآن(فولادوند)، تهران: دار القرآن الکریم.
78. گرمارودى(1384ش)، ترجمه قرآن(گرمارودى)، تهران: انتشارات قدیانى، چاپ دوم.
79. مجتبوى، سید جلالالدین،(1371 ش)، ترجمه قرآن(مجتبوى)، تحقیق: ویراستار حسین استادولى، تهران: انتشارات حکمت.
80. مشکینى، على(1381 ش)، ترجمه قرآن(مشکینى)، قم: الهادى، چاپ دوم.
81. معزى، محمدکاظم(1372 ش)، ترجمه قرآن(معزى)، قم: انتشارات اسوه.
82. مکارم شیرازى، ناصر، (1373 ش)، ترجمه قرآن(مکارم)، قم: دار القرآن الکریم، چاپ دوم.
.