Document Type : Research Article
Authors
1 PhD in Arabic Language and Literature at Allama Tabatabai University, Tehran, Iran
2 Assistant professor, Arabic Language Translation, Faculty of Humanities, Damghan University, Iran
Abstract
Keywords
Article Title [Persian]
Authors [Persian]
رویکرد نقشگرای نظاممند هلیدی به بازنمایی جهان در زبان میپردازد و در این راستا نگرههای ویژۀ خود را مطرح میکند؛ برای مثال، معنا در این نظریه محصول سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی است که هر سه همزمان و به یک میزان، به معنای پیام کمک میکنند. فرانقش اندیشگانی به دو فرانقش تجربی و منطقی تقسیم میشود. در فرانقش تجربی، بندهای مفرد و در فرانقش منطقی بندهای مرکب تحلیل میشوند. بند ازنظر فرانقش اندیشگانی به سه بخش تقسیم میشود: فرایند، مشارک و عنصر حاشیهای. فرایندها به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم میشوند و هر کدام سه زیر بخش دارند؛ اصلیها: مادی، ذهنی، رابطهای. فرعیها: رفتاری، کلامی و وجودی. در پژوهش حاضر، ارزیابی فرانقش اندیشگانی در سورههای «واقعه» و «قیامت» مدنظر بود و فرایندهای بهکاررفته در این دو سوره و بسامد حضور هر یک از این فرایندها به بحث گذارده شد تا ابعاد رستاخیز در این سورهها معلوم شود. یافتههای پژوهش نشان دادند فرایند مادی در این دو سوره بیش از سایر فرایندها به کار رفته است؛ فزونی این فرایند بهصورت ملموس، بر وقوع کنش، یعنی قیامت تأکید دارد و به آن عینیت میبخشد.
Keywords [Persian]
انسان، قبل از آموختن زبان مادری، میآموزد که میتواند دست به کنشهای معنایی بزند. او میتواند نمادهایی که خطاب به اوست را بفهمد و همچنین، میتواند نمادهایی را بسازد که دیگران بفهمند. اینها فرانقشهای نظریۀ نظاممند هلیدی هستند که با عنوان اندیشگانی و بینافردی شناخته میشوند. فرانقش اندیشگانی، نقش آموختنی یا اندیشیدنی است و فرانقش بینافردی، نقش انجامدادن کار است. فرانقش به معنای منابع معنایی و واژگانیدستوری خاص نظام زبان است که تکامل مییابد تا نقش مورد بحث را ایفا کند. هلیدی منظور خود از «زبان» را زبان طبیعی، بزرگسالان و کلامی میداند: زبان طبیعی در برابر نشانهشناسی طراحیشدهای مثل زبانهای ریاضی و رایانهای؛ زبان بزرگسالان در برابر زبان کودکان و زبان کلامی در برابر موسیقی، رقص و دیگر زبانهای هنری؛ البته تمام نظامهای غیر کلامی مذکور، ویژگیهای مشترکی با زبان دارند؛ اما هیچیک از آنها ویژگی ترکیبکنندگی زبان (طبیعی، بزرگسالان و کلامی) را ندارند (هلیدی و حسن، 1393ش، ص 16). سازماندهی زبان بزرگسالان طوری است که هر پارهگفتاری، هم بخش اندیشگانی دارد و هم بینافردی. فرانقش سومی هم در نظریۀ هلیدی وجود دارد که آن را فرانقش متنی نام نهادهاند. این فرانقش، شیوهای برای کاربرد زبان نیست؛ بلکه برعکس، منبعی است برای تضمین این مسئله که گفته یا نوشته، متناسب و در بافت خودش باشد.
بدون شک، اگر متن از منظر هر سه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی تفسیر شود، بهتر فهمیده میشود؛ اما این موضوع دلیلی بر الزام استفاده از هر سه فرانقش در تحلیل متن نیست؛ زیرا هر یک از این سه فرانقش، سهم مخصوص به خود را از دستور زبان دارند و میتوانند بهصورت مستقل در تفسیر متن عمل کنند. با این توضیحات، محدودساختن پژوهش حاضر به یک فرانقش خاص، یعنی فرانقش اندیشگانی، پذیرفتنی است.
فرانقش اندیشگانی شامل سه فرایند اصلی مادی، ذهنی، رابطهای و سه فرایند فرعی رفتاری، کلامی و وجودی است. فرعیبودن فرایندهای رفتاری، کلامی و وجودی به این دلیل است که در مرز فرایندهای اصلی قرار گرفتهاند. منظور از فرایند، رخداد، کنش، گفتار یا بود و نبود است.
فرایندهای فوق، ملاک پژوهش در سورههای «واقعه» و «قیامت» هستند. سورۀ واقعه، «قیامت را که در آن مردم دوباره زنده میشوند، شرح میدهد. نخست برخی از حوادث آن، مانند تغییر وضعیت زمین، وقوع زلزله در آن و متلاشیشدن کوهها را ذکر مىکند و سپس مردم را به سه دستۀ سابقان، اصحاب یمین و اصحاب شِمال، تقسیم و سرانجامِ هر گروه را بیان مىکند. پس از آن، علیه اصحاب شِمال که منکر ربوبیت خدا و معاد و قرآناند، استدلال میآورد و در آخر، حالت احتضار و فرارسیدن مرگ را یادآوری میکند» (طباطبائی، ۱۴۱۷ق، ج19، ص ۱۱۵). سورۀ قیامت «حتمیبودنِ وقوع معاد و احوال روز قیامت را بیان میکند. این سوره یادآور میشود که آدمی دنیای نقد را میگیرد، آخرت را فراموش میکند و در آن روز، حسرت میخورد. همچنین، به این نکته اشاره میکند که انسان بر نَفس خود بصیر و بر کردارش داناست؛ اگرچه عذر بتراشد و انکار پیشه کند. در پایان به منکران میگوید خدایی که انسان را از نیستی صِرف به شکل نطفه و سپس خونِ بسته آفرید، آیا توانا نیست که مردگان را زنده کند» (خرمشاهی، 1377ش، ج2، صص 1260-1259).
در پژوهش حاضر با استناد به آیات سورههای «واقعه» و «قیامت» به سه سؤال با روشهای توصیفیتحلیلی و آماری جواب داده میشود:
- هر یک از فرایندهای اصلی و فرعی فرانقش اندیشگانی در سورههای «واقعه» و «قیامت» به لحاظ فراوانی در کدام رتبه میایستند؟
- فرایندهای اصلی و فرعی فرانقش اندیشگانی در سورههای «واقعه» و «قیامت» حامل چه مضامینی هستند؟
- فراوانی متفاوت هر یک از این فرایندها در سورههای «واقعه» و «قیامت» نشانة چیست؟
1-1. پیشینۀ پژوهش
کریمی، شیرزاد و شیرزاد (1395ش) در مقالۀ «بازخوانی گزارۀ إنما البیع مثل الرّبا، تحلیلی سه سطحی مبتنی بر زبانشناسی نقشگرا» با بهرهبرداری از رویکرد نقشگرای هلیدی، به تحلیل گزارۀ فوق در سورۀ بقره پرداختند و به این نتیجه رسیدند که فرایند رابطهای، بیشترین بسامد را در این گزاره دارد.
عزیزخانی، سلیمانزاده نجفی و شاملی (1396ش) در مقالۀ «کاربست دستور نقشگرای هلیدی بر سوره انشراح» به تحلیل فرانقشهای تجربی، بینافردی و متنی در سورۀ مذکور پرداختند و به این نتیجه رسیدند که فرایند مادی در فرانقش تجربی بیشترین بسامد را دارد، وجه اخباری و زمان ماضی در فرانقش بینافردی بارز است و انسجام دستوریواژگانی در فرانقش متنی، نقش مهمی، در تأیید محتوای سوره دارد.
معصومیمفرد، اکبریزاده، محمدینیا و مجوزی (1398ش) در مقالة «بررسی فرایندهای فعلی سور مقولات از دیدگاه فرانقش اندیشگانی دستور هلیدی» جزئیات پنج سورة جن، کافرون، اخلاص، فلق و ناس را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که هر شش نوع فرایند فعلی مدنظر فرانقش اندیشگانی در این سورهها وجود دارد. علاوه بر این، مشخص شد در سورۀ جن، بیشترین فرایند، مربوط به فرایند ذهنی است؛ در حالی که در چهار سورۀ دیگر، فرایند مادی بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده است که علت آن را باید ملموسساختن معنای متن برای مخاطب دانست.
سیدی و بیگقلعهجوقی (1398ش) در مقالۀ «تحلیل گفتمان دو سوره فلق و ناس براساس الگوی فرانقش متنی هالیدی» به این نتیجه رسیدند که مهمترین عامل انسجام و همبستگی متن در هر دو سوره مربوط به عناصر واژگانی است و عنصر تکرار با وجوه مختلف خود، بیشترین بسامد و نقش را در این انسجامبخشی دارد.
بهرامی رهنما (1399ش) در مقالۀ «بررسی فرانقشهای اندیشگانی و متنی ترجمه سوره مُلک»، ﻣﺴئله انواع فرایندها، آغازگرها و انسجام متنی را در سورۀ مذکور تحلیل کرد و به این نتیجه رسید که در فرانقش اندیشگانی سورۀ ملک، فرایند مادی بالاترین بسامد را در مقایسه با سایر فرایندها دارد؛ زیرا این فرایند در وصف نظام شگفتانگیز خلقت و جلب توجه انسان به علم و قدرت الهی نقش بارزی دارد.
با استناد به پیشینۀ فوق، روشن است رویکرد نقشگرای نظاممند هلیدی در کانون توجه پژوهشگران قرار دارد؛ با این حال، بخش فرایندهای اصلی و فرعی فرانقش اندیشگانی نظریۀ وی تا کنون در سورههای «واقعه» و «قیامت» شایان توجه قرار نگرفته است؛ بنابراین، در وضعیت فعلی با یک پژوهش جدید مواجهیم که میتواند به عرضۀ دستاوردهای بدیع منتهی شود.
1-2. فرانقشهای زبانشناسی نقشگرای هلیدی
زبان نه مستقیم بلکه از رهگذر مفهومسازی است که جهان را باز مینماید؛ یعنی جهان، در بخش معنای زبان رخ میدهد. بدینسان، شروع این رویکرد، در زبان با معنا است و زبان به همین دلیل نه صورتگرا (Formalist) که نقشگرا (Functionalist) است. حال باید به سراغ معنا رفت و پرده از چیستی آن برداشت. معنا محصول فرانقشهایی است که زبان بر عهده دارد. این فرانقشها اندیشگانی (تجربی و منطقی)، بینافردی و متنی هستند (هلیدی و حسن، 1393ش، صص 14-13).
بخشی از تجربههای انسان ازطریق رفتارها، رویدادها، اندیشهها و تصورات او شکل میگیرد (سمپسون، 2004م: ص 22). زمانی که زبان، تجربۀ ما از جهان را سازماندهی میکند، با فرانقش اندیشگانی مرتبط میشود. منظور از جهان، جهان بیرون و درون ذهن انسان است (هلیدی، 2002م. در امیرخانلو، 1394ش، ص 170). اینکه چه نوع رویداد یا فرایندی در حال انجامشدن است، آیا فرایند مدنظر، عینی و محسوس است یا ذهنی و غیر ملموس، هنگام تحلیل متن از دیدگاه اندیشگانی، اهمیت پیدا میکند (امیرخانلو، 1394ش، ص170). منظور از فرانقش بینافردی، برقراری، استمرار، تثبیت و تنظیم روابط اجتماعی است. این فرانقش، تعامل و ارتباط افراد شرکتکننده در ارتباط زبانی را بررسی میکند (هلیدی، 1985م، ص 30). فرانقش مذکور، اهداف خاصی را در نظر دارد؛ ازجمله دادن اطلاع (یعنی خبر) یا کالا و خدمات (یعنی عرضه) و دریافت اطلاع یا کالا و خدمات (هلیدی و حسن، 1393ش، ص 25). فرانقش متنی به ساخت متن مربوط میشود. در این فرانقش، زنجیرهها و توالیهای موجود در گفتمان شکل میگیرند و علاوه بر ترکیب عناصر زبانی به انسجام متنی و کلامی نیز توجه میشود (هلیدی و متیسن، 2004م، ص 30).
بازنمایی این فرانقشها در ساختار (Structure) و قدری دقیقتر، در قالب نحوی (واژگاندستور) صورت میپذیرد (هلیدی و حسن، 1393ش، ص 14). نظام واژگاندستور در دستور نقشگرای هلیدی بهصورت مراتب (Rank) سازمانبندی شده است؛ بنابراین، تقسیمبندی زنجیرۀ کلام در سطوح و مرتبههای گوناگون پدیدار میشود: جمله، بند، گروه، واژه و تکواژ. رابطة میان این واحدها به گونهای است که هر واحدی از یک یا چند واحد مرتبة پایینتر از خود ساخته شده است (باطنی، 1342ش، ص 45). معیار تحلیل در نظریۀ هلیدی بند است؛ بند همان جملة ساده است؛ البته هلیدی تعبیر جمله را به کار نمیبرد.
1-1-2. فرانقش اندیشگانی
فرانقش اندیشگانی به جنبۀ تفسیری زبان مربوط میشود. هلیدی میگوید این فرانقش در ساختار گذرایی (Transitivity) زبان تجلی پیدا میکند. بهطور سنتی، در کتابهای دستور گفته شد که جملهها یا متعدیاند یا لازم و مدتی است که گذرا یا ناگذر گفته میشود؛ اما به هر حال این موضوع، دو قطبی دیده میشد. هلیدی میگوید این نظام قطبی نیست؛ بلکه پیوستاری است و درجاتی از گذرایی وجود دارد. گذرایی به این معناست که عملی را که شما انجام میدهید، یا این اتفاق همانجا شکل میگیرد یا بهعنوان انرژی به چیز دیگری منتقل میشود و روی آن تأثیر میگذارد؛ به همین دلیل، به آن گذرا یا متعدی گفته میشود؛ زیرا در واقع از چیزی به چیز دیگر میگذرد (پارسا، 1397ش، صص 231-230).
گذرایی شکل پیوستاری دارد. هلیدی میگوید ما مجبوریم بازتاب جهان را بهصورت پدیدههای متمایز در زبان دربیاوریم؛ یعنی برای اینکه دنیا را بشناسیم، باید دنیا را تقطیع کنیم و نمیتوانیم آن را بهطور کلی در نظر بگیریم. ما جریانات و اتفاقهایی که رخ میدهد را در قالب یکسری فرایند در نظر میگیریم و قاعدتاً شرکتکنندگان و عناصری وجود دارند که این فرایند را انجام میدهند. همچنین، یکسری از شرایط، آن فرایند را توصیف میکنند؛ برای مثال، چه زمانی، به چه کیفیتی و چگونه این اتفاق رخ میدهد. اکنون همین بحث فلسفی در زبان نمود پیدا میکند. آن چیزی را که با عنوان فرایند است، ما معمولاً به شکل فعل در زبان میبینیم، آن شرکتکنندهها را معمولاً به شکل اسم و گروه اسمی و شرایط توصیفکنندۀ فرایند را به شکل قید یا عبارتهای حرف اضافهای مشاهده میکنیم (همان، صص 233-232)؛ بنابراین، در هر فرایندی سه مؤلفه وجود دارد:
- خود فرایند که با گروه فعلی عینیت مییابد؛
- شرکتکنندگان فرایند که نقشهای آنها در قالب گروه اسمی مشخص میشود؛
- عناصر پیرامونی که موقعیتهای مربوط به آن عملاند و معمولاً با گروههای قیدی و حرف اضافه نشان داده میشوند (نادری و نادری، 1396ش، ص 30).
هلیدی میگوید در ساختار گذرایی، شش نوع فرایند وجود دارد: سه نوع فرایند اصلی و سه نوع فرایند فرعی است. در اینجا اصلی و فرعی بودن، به سبب اهمیت آنها نیست؛ بلکه به دلیل ویژگیهای مشابهی است که با فرایندهای کناری خود دارند.
1-1-1-2. فرایند مادی
این فرایند اعمال فیزیکی را شامل میشود و بر انجام یا روی دادن کنشهایی چون شکستن، خوردن، ساختن، نوشتن و ... دلالت دارد (هلیدی و متیسن، 2004م، ص 179). مؤلفههای آن عبارتاند از کنشگر، کنشپذیر و عنصر حاشیهای (امینی، 1392ش، صص 7-6). تعداد مشارکتکنندگان براساس اینکه فعل لازم یا متعدی باشد، متغیر است. اگر فعل لازم باشد، تنها با یک شرکتکننده یعنی کنشگر مواجهیم؛ مثل دویدن. اگر فعل متعدی باشد، عنصر دیگری به نام کنشپذیر وارد فرایند میشود، مثل آزمایشکردن (اگینز، 2007م، صص 216-215 در صفایی، عادل و رمضانزاده لک، 1396ش، ص 121).
2-1-1-2. فرایند ذهنی
این فرایند به تجربۀ ما از جهان خودمان مربوط است؛ در حالی که فرایند مادی، به تجربة ما از دنیای بیرون بر میگردد (هلیدی و متیسن، 2004م، ص 197). فرایند ذهنی، شامل ادراک، شناخت و واکنشهای ذهنی است. فرایند مذکور با افعالی نظیر درککردن، فکرکردن، خواستن، تصمیمگرفتن، دوستداشتن و ترسیدن همراه است (همان، ص 210) و مؤلفههای اصلی آن حسگر و پدیدهاند.
3-1-1-2. فرایند رابطهای
فرایندی است که به توصیف یا شناسایی مربوط میشود؛ یعنی بر چگونهبودن کسی یا چیزی دلالت دارد. رابطة بین دو چیز یا دو پدیده با یکدیگر در قالب فرایند رابطهای با استفاده از افعال ربطی و معمولاً با واژۀ بودن، بیان میشود. فرایند رابطهای با افعال ربطی دیگر، نظیر شدن، به نظر رسیدن و تبدیلشدن نیز بیان میشود (همان، ص 211).
4-1-1-2. فرایند رفتاری
این فرایند بین فرایندهای مادی و ذهنی قرار دارد و به رفتارهای جسمانی و روانشناختی انسان مربوط میشود. افعالی نظیر نگاهکردن، گریهکردن، لبخندزدن، نفسکشیدن، آوازخواندن و نشستن در بندهای فرایند رفتاری گنجانده میشوند. مؤلفه اصلی فرایند رفتاری، رفتارگر است (همان، ص 248).
5-1-1-2. فرایند کلامی
این فرایند بهطور کلی شامل فرایندهایی از نوع گفتن میشود. فرایند کلامی بین فرایندهای ذهنی و رابطهای قرار دارد. فرایند مذکور با افعالی نظیر صحبتکردن، گزارشدادن، پرسیدن و دستوردادن بیان میشود (همان، صص 256-252) و مؤلفه اصلی آن گوینده است.
6-1-1-2. فرایند وجودی
این فرایند بر وجودداشتن یا رویدادن چیزی دلالت دارد (همان، ص 256). فرایند مذکور، بین فرایندهای مادی و رابطهای قرار میگیرد. با توجه به اینکه این فرایند میتواند اتفاق یا حادثهای را بیان کند، به فرایند مادی و نیز چون بیانکنندۀ وجود و بودن چیزی است، به فرایند رابطهای شباهت دارد. فرایند وجودی، وجودداشتن چیزی را بهطور خاص بیان میکند. مؤلفه خاص این فرایند، موجود است و با فعلهایی همچون وجودداشتن و باقیماندن و ... همراه است (بلور و بلور، 1997م، ص 256 در بهرامی رهنما، 1399ش، ص 14).
روابط بین زبانشناسی نقشگرا و مطالعات قرآنی بسیار قوی است و باید اینگونه باشد؛ به این دلیل که ما در قرآن مبین با متنی مواجهیم که میخواهد در زمینۀ مفاهیم دینی یک تغییر اساسی ایجاد کند؛ بنابراین، ضرورت دارد بر موقعیتها و لحظههای تغییر معنا و جاهایی تسلط پیدا کنیم که یک صورتبندی جدید، در حال رخ دادن است. در این زمینه به الگوی زبانشناسی نقشگرا نیاز است. بررسی آثار قرآنی از سدههای نخستین اسلامی تا به امروز نشان میدهد مباحث مربوط به زبانشناسی اعم از واژهشناسی و دستور همواره شایان توجه قرآنپژوهان بوده است؛ اما بدونتردید دانشهای زبانشناسی و معناشناسی نوین، نسبت به گذشته بسیار نظاممندتر شدهاند و ایدههای جدیدی را دربارۀ نقشهای زبان و تأثیر این نقشها در فهم معانی متن و همچنین، ظرافتها و ارزشهای ارتباطی نهفته در کلام مطرح میکنند که در مباحث سنتی مطالعات زبان و معنا نشان صریحی از آنها یافت نمیشود؛ با این اوصاف، کاربست الگوهایی نظیر زبانشناسی نقشگرای هلیدی در معناشناسی روشمند و متنبنیاد قرآن مبین مفید است.
قبل از شروع بحث، توضیح این نکته ضروری به نظر میرسد که انتخاب نوع دقیق فرایندهای فعلی در تعدادی از آیات سورههای «واقعه» و «قیامت» به دلیل نزدیکی یا وجود مرز مشترک بین این فرایندها بر ما دشوار شد؛ بنابراین، در انتخاب نوع فرایندها جنبة معنایی فعلها ملاک تشخیص است؛ ضمن اینکه نوع پیوند این فعلها نیز با ارکان اصلی و متممیاش در نظر گرفته شد.
1-3. فرایندهای فرانقش اندیشگانی در سورۀ واقعه
در جدول شمارة یک، انواع فرایندهای فرانقش اندیشگانی سورة واقعه به نمایش درآمده است. جدول مذکور، سه ستون دارد: ستون اول به فعلهای سوره اختصاص دارد که بهترتیب آیهها مرتب شدهاند؛ ستون دوم مخصوص نمایش معنای فعلهاست و ستون سوم مختص معرفی انواع فرایندهای فرانقش اندیشگانی در سورة واقعه است.
جدول شمارۀ یک: شرح فرایندهای بهکاررفته در سورۀ واقعه
* |
فعلها |
معانی |
فرایندها |
* |
فعلها |
معانی |
فرایندها |
1 |
وَقَعَت |
رخ دهد |
مادی |
2 |
لَیْسَ |
نیست (نفی اسناد) |
وجودی |
3 |
رُجَّت |
سخت جنبانده شود |
مادی |
4 |
بُسَّت |
خرد و ریزریز شوند |
مادی |
5 |
کَانَتْ |
گردند |
رابطهای |
6 |
کُنْتُمْ |
باشید |
رابطهای |
7 |
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ |
پیرامونشان میگردند |
مادی |
8 |
لَا یُصَدَّعُونَ |
دچار سردرد نشوند |
مادی |
9 |
لَا یُنْزِفُونَ |
بیخرد نشوند |
ذهنی |
10 |
یَتَخَیَّرُونَ |
انتخاب کنند |
رفتاری |
11 |
یَشْتَهُونَ |
بخواهند |
رفتاری |
12 |
کَانُوا یَعْمَلُونَ |
انجام میدادند |
مادی |
13 |
لَا یَسْمَعُونَ |
نمیشنوند |
ذهنی |
14 |
أَنْشَأْنَا |
آفریدیم |
مادی |
15 |
جَعَلْنَا |
قرار دادیم |
مادی |
16 |
کانُوا |
بودند |
رابطهای |
17 |
کَانُوا یُصِرُّونَ |
اصرار میورزیدند |
رفتاری |
18 |
کانُوا یَقُولُونَ |
میگفتند |
کلامی |
19 |
مِتْنَا |
مردیم |
مادی |
20 |
کنَّا تُرَابًا |
خاک شدیم |
رابطهای |
21 |
خَلَقْنَا |
آفریدیم |
مادی |
22 |
فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ |
چرا باور نمیکنید |
رفتاری |
23 |
رَأَیْتُمْ |
آگاه هستید |
ذهنی |
24 |
تُمْنُونَ |
میریزید |
مادی |
25 |
تَخْلُقُونَ |
خلق میکنید |
مادی |
26 |
قدَّرْنَا |
مقدر ساختیم |
مادی |
27 |
نُبَدِّلَ |
جایگزین کنیم، تبدیل کنیم |
مادی |
28 |
ننْشِئَ |
پدید آوریم |
مادی |
29 |
لَا تَعْلَمُونَ |
نمیدانید |
ذهنی |
30 |
قدْ عَلِمْتُمُ |
دانستید |
ذهنی |
31 |
فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ |
چرا متذکر نمیشوید |
ذهنی |
32 |
رَأَیْتُمْ |
دیدید، فکر کردید |
ذهنی |
33 |
تَحْرُثُونَ |
میکارید |
مادی |
34 |
تزْرَعُونَ |
میرویانید |
مادی |
35 |
نَشَاءُ |
بخواهیم |
ذهنی |
36 |
جَعَلْنَا |
قرار دادیم |
مادی |
37 |
فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ |
پشیمان و شگفتزده شوید |
رفتاری |
38 |
رَأَیْتُمُ |
دیدید، فکر کردید |
ذهنی |
39 |
تَشْرَبُونَ |
مینوشید |
مادی |
40 |
أَنْزَلْتُمُ |
فرود آوردهاید |
مادی |
41 |
لَوْ نَشَاءُ |
اگر بخواهیم |
ذهنی |
42 |
جَعَلْنَا |
قرار میدهیم |
مادی |
43 |
فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ |
پس چرا سپاس نمیگزارید |
کلامی |
44 |
رَأَیْتُمُ |
دیدید، درک کردید |
ذهنی |
45 |
تُورُونَ |
میافروزید |
مادی |
46 |
أَنْشَأْتُمْ |
آفریدید |
مادی |
47 |
جَعَلْنَا |
قرار دادیم |
مادی |
48 |
سَبِّحْ |
تسبیح کن |
کلامی |
49 |
فَلَا أُقْسِمُ |
پس به تأکید سوگند میخورم |
کلامی |
50 |
لَوْ تَعْلَمُونَ |
اگر بدانید |
ذهنی |
51 |
لَا یَمَسُّ |
مس نمیکنند |
رفتاری |
52 |
تجْعَلُونَ |
قرار میدهید |
مادی |
53 |
تُکَذِّبُونَ |
دروغ انگارید |
کلامی |
54 |
بَلَغَت |
برسد |
مادی |
55 |
تَنْظُرُونَ |
نظاره میکنید |
رفتاری |
56 |
لَا تُبْصِرُونَ |
نمیبینید |
رفتاری |
57 |
فَلَوْلَا إِنْ کُنْتُمْ ... |
پس چرا اگر نیستید ... |
رابطهای |
58 |
کُنْتُمْ |
هستید |
رابطهای |
59 |
تَرْجِعُونَ |
برنمیگردانید |
مادی |
60 |
کَانَ |
باشد |
رابطهای |
61 |
کَانَ |
باشد |
رابطهای |
62 |
کَانَ |
باشد |
رابطهای |
63 |
سَبِّحْ |
تسبیح کن |
کلامی |
- |
--- |
--- |
--- |
3-1-1. فراوانی انواع فرایندها در سورۀ واقعه
جدول شمارة دو به تحلیل آماری فرایندهای فرانقش اندیشگانی در سورة واقعه اختصاص دارد تا کمیت هر فرایند همراه با امکان مقایسة انواع فرایندها با یکدیگر براساس میزان کاربرد در سوره میسر شود.
جدول شمارۀ دو: فراوانی انواع فرایندهای بهکاررفته در سورۀ واقعه
انواع فرایندها |
مادی |
ذهنی |
رابطهای |
رفتاری |
کلامی |
وجودی |
فراوانی هر فرایند |
27 |
12 |
9 |
8 |
6 |
1 |
درصد هر فرایند |
42.85 |
19.04 |
14.28 |
12.69 |
9.52 |
1.58 |
3-1-2. تشریح فرایندها
1-2-1-3. فرایند مادی
بر مبنای جداول یک و دو، فرایند مادی بیش از سایر فرایندها در سورۀ واقعه به کار رفته و سهم آن 27 مورد است. فزونی فرایند مذکور، بیانکنندۀ حضور قوی کنشگر در این سوره و تأکیدی بر وقوع کنش، یعنی حتمیبودن قیامت است. با در نظر گرفتن این توضیحات، آیاتی که در ابتدای این سوره آمدهاند و از اسلوب شرطی برخوردارند، بر وقوع امری بزرگ (یعنی قیامت) که حادث خواهد شد، دلالت دارند (ابنعاشور، 1984م، ج27، ص 281 و الفقهاء، 2012م، ص 75). آیات مزبور با فعل ماضی بیان شدهاند؛ به این دلیل که هر زمان، وقوع فعل قطعی باشد، برای بیان آن از فعل ماضی استفاده میشود.
سورۀ واقعه با آیۀ ﴿إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ﴾ (الواقعة: 1) شروع شده است. حضور فعل ماضی در ابتدای آیه نشانۀ وقوع قطعی قیامت است. از نگاهی دیگر، گذر زمان برای خداوند معنا ندارد، آیندهای وجود ندارد، خداوند حالت منتظر ندارد، پس گذشته و حال و آینده در برابر او یکسان است و همه حاضرند. ﴿الْواقِعَةُ﴾ نیز حادثهای است که نظیر ندارد. همین که نشانههای قیامت آشکار شود، دیگر کسی آن را انکار نمیکند. هنگام قیامت، وقوع زلزلهها و رانشهای زمین و نیز متلاشیشدن کوهها قطعی است: ﴿إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ/ ... إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا/ وَبُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا﴾ (همان: 5، 4، 1).
2-2-1-3. فرایند ذهنی
فرایند ذهنی در سورۀ واقعه شامل دوازده مورد است. بهواسطۀ این فرایند، انسان به تأمل و تفکر در آیات الهی دعوت میشود؛ برای مثال، عبارت ﴿فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ﴾ در آیه ﴿نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْلا تُصَدِّقُونَ﴾ (همان: 57) فراخوانی است برای افرادی که خلقت خویش را میبینند؛ اما حقیقت را تصدیق نمیکنند و ایمان نمیآورند. خداوند با ﴿أَفَرَأَیْتُمْ﴾ در آیههای ﴿أَفَرَأَیْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ/ أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ﴾ (همان: 64-63)، بار دیگر انسان را دعوت میکند تا در امور مادی خویش تأمل و تفکر داشته باشد.
3-2-1-3. فرایند رابطهای
از مجموع 63 فرایند سورة واقعه، نه مورد، رابطهای است. از فرایند مذکور برای توصیف، شناسایی و تبیین روابط استفاده میشود؛ برای مثال، ﴿کَانَتْ﴾ در آیة ﴿فَکَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا﴾ (همان: 6) در زمرۀ افعال ناقصه است و بهواسطۀ آن، ارتباط بین قیامت و درهم کوبیده شدن کوهها و تبدیلشدنشان به غباری پراکنده توصیف شده است. در آیۀ ﴿إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَلِکَ مُتْرَفِینَ﴾ (همان: 45) به اصحاب شمال، یعنی منکران معاد و به ارتباط آنها با خودکامگی در دنیا اشاره شده است. آیههای ﴿وَأَمَّا إِنْ کَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ/ فَسَلَامٌ لَکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ﴾ (همان: 91، 90) نیز دربارۀ بندگان وابسته به گروه یمین و عاقبت نیک آنها بابت یک چنین تعلق خاطری است.
4-2-1-3. فرایند رفتاری
از مجموع 63 فرایند سورۀ واقعه، هشت مورد رفتاری است؛ برای مثال، در آیۀ ﴿وَکَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِیمِ﴾ (همان: 46)، عبارت ﴿کَانُوا یُصِرُّونَ﴾، نشانۀ این فرایند است و پافشاری اصحاب شمال را برای ارتکاب گناهان بزرگ، در دنیا برملا میسازد. در آیة ﴿لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ﴾ (همان: 65)، عبارت ﴿فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ﴾ نیز فرایند رفتاری دارد و به معناى پشیمانی، حسرت و شگفتی انسان است.
5-2-1-3. فرایند کلامی
فرایند کلامی در سورة واقعه شامل شش مورد است. این فرایند، همانطور که از نامش پیداست، رویکرد کلامی دارد و با فعلهایی از جنس گفتن یا آنچه بیان میشود، مرتبط است؛ برای مثال، ﴿یَقُولُونَ﴾ در آیة ﴿وَکَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ﴾ (همان: 47) بهصراحت به حضور فرایند کلامی در سورۀ واقعه اشاره دارد. فعل ﴿تَشْکُرُونَ﴾ در آیه ﴿و لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلا تَشْکُرُونَ﴾ (همان: 70) نیز فرایند کلامی دارد و انسان را بابت طفرهرفتن از شکرگزاری نعمتهای الهی سرزنش میکند.
6-2-1-3. فرایند وجودی
از مجموع 63 فرایند سورة واقعه، تنها یک مورد، وجودی است که با کلمۀ ﴿لَیْسَ﴾ در آیة ﴿لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ﴾ (همان: 2) بر وقوع قیامت تأکید میورزد.
2-3. فرایندهای فرانقش اندیشگانی در سورۀ قیامت
ساختار و محتوای جدول شمارة سه همانند جدول شمارۀ یک است. در این جدول، انواع فرایندهای فرانقش اندیشگانی سورة قیامت به نمایش درآمدهاند.
جدول شمارۀ سه: شرح فرایندهای بهکاررفته در سورۀ قیامت
* |
فعلها |
معانی |
فرایندها |
* |
فعلها |
معانی |
فرایندها |
1 |
لَا أُقْسِمُ |
به تأکید سوگند میخورم |
کلامی |
2 |
لَا أُقْسِمُ |
به تأکید سوگند میخورم |
کلامی |
3 |
یَحْسَبُ |
میپندارد |
ذهنی |
4 |
لنْ نَجْمَعَ |
جمع نخواهیم کرد |
مادی |
5 |
أَنْ نُسَوِّیَ |
درست کنیم |
مادی |
6 |
یُرِیدُ |
میخواهد |
ذهنی |
7 |
لِیَفْجُرَ |
بدکاری کند |
رفتاری |
8 |
یَسْأَلُ |
میپرسد |
کلامی |
9 |
بَرِقَ |
خیره شود |
مادی |
10 |
خَسَفَ |
تیره شود |
مادی |
11 |
جُمِعَ |
جمع شوند |
مادی |
12 |
یَقُولُ |
میگوید |
کلامی |
13 |
یُنَبَّأُ |
خبر داده میشود |
ذهنی |
14 |
قَدَّمَ |
پیش فرستاده است |
مادی |
15 |
أَخَّرَ |
واپس نهاده است |
مادی |
16 |
أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ |
بهانهتراشی کند |
کلامی |
17 |
لا تُحَرِّکْ به لسانک |
زبانت را به خواندن (قرآن) مجنبان |
کلامی |
18 |
لِتَعْجَلَ |
تا تعجیل کنی |
رفتاری |
19 |
إِذَا قَرَأْنَاهُ |
چون آن را بخوانیم |
کلامی |
20 |
فَاتَّبِعْ |
پیروی کن |
رفتاری |
21 |
تُحِبُّونَ |
دوست میدارید |
ذهنی |
22 |
تَذَرُونَ |
وامیگذارید |
رفتاری |
23 |
تَظُنُّ |
گمان میبرد |
ذهنی |
24 |
أَنْ یُفْعَلَ |
انجام گیرد |
مادی |
25 |
بَلَغَتِ التَّرَاقِیَ |
جان به گلو رسد |
مادی |
26 |
قِیلَ |
گفته شود |
کلامی |
27 |
ظَنَّ |
گمان برد |
ذهنی |
28 |
الْتَفَّت |
(ساقهای پا) به هم پیچد |
مادی |
29 |
لَا صَدَّقَ |
نه تصدیق کرد |
کلامی |
30 |
لَا صَلَّى |
نه نماز گزارد |
کلامی |
31 |
کَذَّبَ |
تکذیب کرد |
کلامی |
32 |
تَوَلَّى |
رو گرداند |
رفتاری |
33 |
ذَهَبَ |
رفت |
رفتاری |
34 |
یَتَمَطَّى |
به خود میبالد |
رفتاری |
35 |
یَحْسَبُ |
میپندارد |
ذهنی |
36 |
أن یُتْرَکَ |
رها میشود |
رفتاری |
37 |
أَلَمْ یَکُ |
آیا نبود |
وجودی |
38 |
یُمْنَى |
ریخته میشود |
مادی |
39 |
کَانَ عَلَقَةً |
بهصورت خونبسته درآمد |
رابطهای |
40 |
خَلَقَ |
آفرید |
مادی |
41 |
سَوَّى |
موزون ساخت |
مادی |
42 |
جَعَلَ مِنْهُ |
قرار داد |
رابطهای |
43 |
أَلَیْسَ |
آیا نیست (هست) |
وجودی |
44 |
أن یُحْیِیَ |
زنده کند |
مادی |
3-2-1. فراوانی انواع فرایندها در سورۀ قیامت
ساختار و محتوای جدول شمارة چهار همانند جدول شمارۀ دو است و به تحلیل آماری و مقایسهای فرایندهای فرانقش اندیشگانی در سورة قیامت اختصاص دارد.
جدول شمارۀ چهار: فراوانی انواع فرایندهای بهکاررفته در سورۀ قیامت
انواع فرایندها |
مادی |
ذهنی |
رابطهای |
رفتاری |
کلامی |
وجودی |
فراوانی هر فرایند |
14 |
7 |
2 |
8 |
11 |
2 |
درصد هر فرایند |
31.81 |
15.90 |
4.54 |
18.18 |
25 |
4.54 |
3-2-2. تشریح فرایندها
3-2-2-1. فرایند مادی
بر مبنای جداول سه و چهار، فرایند مادی با 14 مورد، بیشتر از سایر فرایندها در سوره قیامت به کار رفته است. فزونی این فرایند، بیانکنندۀ وجود کنشگر در این سوره است. فرایندهای مادی در سورة قیامت و پررنگبودن حضور کنشگر بر وقوع کنش تأکید دارند. به این ترتیب، سورة قیامت نهتنها در بعد مفهومی و معنایی بر حتمی بودن قیامت دلالت میکند، در بعد زبانی و ساختاری نیز با استفاده از فرایند مادی، کنشگر را تقویت میکند و بر وقوع کنش یعنی قیامت تأکید میورزد و به آن عینیت میبخشد. به عبارت دیگر، بیشتر تجربههای ما از جهان بیرون در فضای فرایندهای مادی قرار میگیرند. پس مخاطب بهواسطة این فرایندها باید بتواند به درک مؤثری از قیامت دست یابد. بر همین اساس، فرایند مادی در این سوره از بالاترین بسامد برخوردار است؛ برای مثال، فعلهای ﴿بَرِقَ﴾، ﴿خَسَفَ﴾ و ﴿جُمِعَ﴾ در آیههای ﴿فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ/ وَخَسَفَ الْقَمَرُ/ وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ﴾ (القیامة: 9، 8، 7) وقوع قیامت را بهصورت ملموس و در قالب تعدادی از رویدادهای فیزیکی و تحلیلپذیر برای مخاطب، توضیح میدهند. در آیة ﴿فَخَلَقَ فَسَوّی﴾ (همان: 38) نیز فعلهای ﴿خَلَقَ﴾ و ﴿سَوّی﴾ در رویکردی مشابه و در چارچوب فرایند مادی، به آفرینش و همچنین، کامل و موزون شدن انسان، بهصورتی اشاره میکنند که برای مخاطب، قابلیت عینی و تأییدی داشته باشد.
3-2-2-2. فرایند ذهنی
فرایند ذهنی در سورۀ قیامت، شامل هفت مورد است و ازجمله دلایل حضورش در این سوره به وقوع حتمی معاد و زندهشدن دوبارۀ مردگان اشاره است؛ برای مثال، خداوند متعال در آیههای ﴿أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ/ بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَنْ نُسَوِّیَ بَنَانَهُ﴾ (همان: 4، 3) به انسان هشدار میدهد وقوع معاد را حتمی و قطعی بداند و اطمینان داشته باشد که سر انگشتان (یعنی اثر انگشتان) او نیز قابل بازیابی است؛ بنابراین، انسان با استناد به آیۀ ﴿أَیَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدًى﴾ (همان: 36) نباید تصور کند بیهدف و به امان خودش رها میشود.
3-2-2-3. فرایند رابطهای
فرایند رابطهای در سورة قیامت، محدود به دو مورد است. در ابتدا با ﴿کان﴾ در آیۀ ﴿ثُمَّ کَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى﴾ (همان: 38) مواجهیم و سپس ﴿جَعَلَ مِنْهُ﴾ را در آیة ﴿فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّکَرَ وَالأنْثَى﴾ (همان: 39) داریم. هر یک از این دو به تعدادی از روابط و فرایندهای تبدیلی و تقسیمی و البته نتیجهمحور اشاره دارند. به عبارت دقیق، آیۀ 38 دربارۀ روند تکامل انسان و آیۀ 39 دربارۀ آفرینش انسان مذکر و مؤنث است.
4-2-2-3. فرایند رفتاری
در سورۀ قیامت با هشت مورد، فرایند رفتاری مواجهیم که همگی در یک موضوع مشترکاند؛ اینکه انسان در دنیا رفتارهای ناصحیح دارد؛ برای مثال، فعلهای ﴿یَفْجُرَ﴾، ﴿تَوَلَّى﴾ و ﴿یَتَمَطَّى﴾ در آیههای ﴿بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ/ وَلَکِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى/ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى﴾ (همان: 33، 32، 5) به یکسری از این رفتارها اشاره میکنند که ضروری است افراد با مدنظر قراردادن این آیهها نسبت به تغییر رفتار خویش و قرارگرفتن در مسیر تأییدشدۀ خداوند متعال اقدام کنند.
3-2-2-5. فرایند کلامی
فرایند کلامی در سورۀ قیامت، شامل یازده مورد است؛ برای مثال، خداوند متعال در آیۀ ﴿لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَهِ﴾ (همان: 1) سوگند میخورد وقوع قیامت قطعی است. سپس در آیۀ ﴿یَسْأَلُ أَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَهِ﴾ (همان: 6) به سؤال انسان دربارۀ زمان وقوع قیامت اشاره میکند و این سؤال را با توجه به مجموع آیات سوره، علامت شک و تردید انسان به معاد در نظر میگیرد.
6-2-2-3. فرایند وجودی
از مجموع 44 فرایند سورۀ قیامت، دو فرایند، وجودی است؛ برای مثال، کلمة ﴿لَیْسَ﴾ در آیۀ ﴿أَلَیْسَ ذَلِکَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتَى﴾ (همان: 40) بر توانابودن و اینکه خداوند میتواند مردگان را دوباره زنده کند، دلالت دارد.
نتیجهگیری
درمجموع، فراوانی فرایند مادی در سورۀ واقعه به عدد 27 میرسد که بالغ بر 42.85 درصد میشود. فرایند مذکور در این سوره بر وقوع کنش، یعنی حتمیبودن قیامت و معاد تأکید دارد. بر همین اساس، در سورۀ واقعه تصاویری عینی و ملموس از قیامت ارائه شده که شامل لرزیدن زمین و درهم کوبیده شدن کوههاست. پس از فرایند مادی در سورۀ واقعه فرایندهای ذهنی، رابطهای، رفتاری، کلامی و وجودی قرار دارند؛ برای مثال، بسیاری از فرایندهای ذهنی بهکاررفته در این سوره انسان را به تفکر و تأمل دربارۀ قیامت وا میدارد؛ فرایند رابطهای به ارتباط بین روز قیامت و حوادث مربوط به این روز اشاره میکند؛ فرایند رفتاری طبیعتاً متوجه رفتارهای انسان است؛ فرایند کلامی تکذیب، انکار و ناسپاسی برخی از انسانها را توضیح میدهد و سرانجام، فرایند وجودی بر واقعیت و واقعشدن روز قیامت تأکید میورزد. میزان فراوانی فرایند مادی در سورة قیامت به عدد 14 مورد میرسد که بالغ بر 31.81 درصد میشود. فزونی فرایند مذکور در این سوره بر وقوع کنش ازجمله حتمیبودن قیامت و معاد دلالت دارد و به آن عینیت میبخشد. پس از فرایند مادی در سورۀ قیامت، فرایندهای کلامی، رفتاری، ذهنی، رابطهای و وجودی قرار دارند. فرایند کلامی متوجه سوگندخوردن خداوند به قیامت، بهانهتراشی انسان، نمازنخواندنش و همچنین، مقولة پرسشگری و زیر سؤال بردن قیامت توسط بشر به سب دلبستگی او به دنیاست؛ فرایند رفتاری همانند سورۀ واقعه متوجه رفتارهای انسان است؛ بهطور مثال، خداوند متعال، راهرفتن متکبرانة انسان را نکوهش میکند؛ فرایند ذهنی دربارۀ حتمیبودن قیامت و معاد و همچنین، اشاره به اوهام منکران و مشرکان در انکار معاد است؛ فرایند رابطهای به آفرینش و تکامل انسان و همچنین، خلقت او بهصورتهای مذکر و مؤنث میپردازد و سرانجام، فرایند وجودی به این حقیقت اشاره دارد که خداوند میتواند مردگان را دوباره زنده کند و معاد غیرممکن نیست. توضیحات مذکور ثابت میکند ارتباط زبانشناسی نقشگرا با مطالعات قرآنی ژرف است؛ بنابراین، زبانشناسی نقشگرا میتواند یک پشتوانه برای رویکردهایی در نظر گرفته شود که تلاش میکنند زبان قرآن را در ارتباط با نقش آن بررسی کنند.
The Holy Quran.
Ibn Achour, Muhammad al-Taher. (1984). Al-Tahrir wa al-Tanwir. Tunisia: Al-Tunisia Publishing House.
Amini, Reza. (2013). Semantic Developments and Information Construction of Documented Primers in Translation Process from English to Persian Based on Halliday's Systematic Grammar. Linguistic Essays, 4, 29-1.
Amirkhanlu, Masoumeh. (2015). Stylistics of Hafez's Lyric Poems Based on Verb, Map-oriented Approach. Persian Literature, 16, 186-169.
Bateni, Mohammad Reza. (1963). Description of Persian grammatical structure. Tehran: Amirkabir.
Bahrami Rahnama, Khadijeh. (2020). The Study of Intellectual and Textual Paradigms of the Translation of Surah Al-Mulk. Quranic Studies, 44, 34-9.
Khorramshahi, Bahauddin. (1998). Encyclopedia of Quran and Quran Research. 2 vols. Tehran: Nahid.
Sasani, Farhad. (2018). Semantics and Quranic Studies: A Series of Workshops on Semantics with Lectures by: Azita Afrashi, Ahmad Paktachi, Hadi Rahnama, Farhad Sasani, Seyed Ali Asghar Soltani. First Edition. Tehran: Andisheh Gallery.
Sayedi, Seyed Hossein and Somaya Beig, Qala'a Jouqi. (2019). Discourse Analysis of two Surahs of Falaq and Nas Based on Holliday textual System. Literary-Quranic Research, 2, 130-109.
Safaei, Mojgan, Adel, Seyed Mohammad Reza and Mahmoud Ramezanzadeh. (2017). Investigating and analyzing the meta-role processes of thought in the poetry of someone who is like no other by Forough Farrokhzad in Halliday's theory. Garden of Literature (Poetry Research), 2, 140-117.
Tabatabai, Seyed Mohammad Hussein. (1417 AH). Tafsir al-Mizan. Qom: Islamic Press.
Azizkhani, Maryam, Soleimanzadeh Najafi, Seyed Reza and Nasrollah Shamli. (2017) Application of Halliday's Grammar Theory on Surah Al-Insharah. Literary-Quranic Research, 4, 95-69.
Al-Fughaha, Bilal Sami Hamud. (2012). Surah Al-Waqi'ah: A stylistic study. Supervised by Othman Mustafa Al-Jabr. MA theses in Arabic language. Middle East University.
Karimi, Mahmoud, Shirzad, Mohammad Hasan and Mohammad Hossein Shirzad. (2016). Rereading the Verse “Selling is Like Usury" a Three-level Analysis Based on Role-Oriented Linguistics. Quranic Linguistic Research, 2, 16-1.
Masoumi Mofrad, Narges, Akbarizadeh, Masoud, Mohammadinia, Mehdi and Ahmad Majozi. (2019). Examining the Current Processes of Categories from the Point of View of Halliday's Theory. Quranic Studies and Islamic Culture, Institute of Humanities and Cultural Studies, 2, 154-137.
Naderi, Farhad and Somayeh Naderi. (2017). Reading the Intellectual and Interpersonal Structure of Farooq Joyedeh's Poems Based on Halliday's Approach (Case study: Ten poems). Critique of Contemporary Arabic Literature, 15, 54-25.
Halliday, Michael and Roghayeh Hasan. (2014). Language, Context and Text: Dimensions of Language from the Perspective of Social Semiotics. Translated by Muhsen Nobakht. First Edition. Tehran: Siahroud.
Bloor, T & Bloor, M. (1997). The Functional Analysis of English a Halliday Approach. London: Arnold.
Eggins, S. (2007). An Introduction to Systemic Functional Linguistics. Reprinted NewYork.
Halliday, M. A. K. & Matthiessen, C. M. I. M. (2004). An Introduction to Functional Grammar. 3rd Edition. London: Edward Arnold Publisher Ltd.
Halliday, M. A. K. (1985). An Introduction to Functional Grammar. First edition New York: Edward Arnold.
ــــــــــــــــــــــ.. (2002). "Linguistics Function and Literary Style: An Inquiry into the Language of William Golding's The Inheritors". In Webster, J. J. (ed.) Collected Works of M. A. K. Halliday. Vol. 3: Linguistic Studies of Text and Discourse. London: Continuum. pp. 88-125.
Simpson, P. (2004). Stylistic: A Resource Book for Students. London & New York: Routledge.