فریده امینی؛ فتحیه فتاحی زاده؛ آزیتا افراشی
چکیده
مطالعۀ استعاره در رویکردِ معناشناختی جایگاه ویژهای دارد. استعاره عنصر بنیادین در مقولهبندی و درک انسان از جهان خارج و از ساز و کارهای اصلی فرایند تفکر است که در درک مفاهیم انتزاعی نقش مهمی دارد. استعارههای ...
بیشتر
مطالعۀ استعاره در رویکردِ معناشناختی جایگاه ویژهای دارد. استعاره عنصر بنیادین در مقولهبندی و درک انسان از جهان خارج و از ساز و کارهای اصلی فرایند تفکر است که در درک مفاهیم انتزاعی نقش مهمی دارد. استعارههای مفهومی ابزاری برای تحلیل متن و جهانبینی متون، خاصه متون دینی به شمار میروند. با قراردادن استعارههای مفهومی در کنار یکدیگر به ساختار و جهانبینی قرآن و اندیشههای نهفته در آن چون متنی دینی دست یافته میشود. در پژوهش حاضر کوشش شده است با رویکرد شناختی به استعارههای مفهومی «اعمالِ نیک» انسان در قرآن پرداخته شود تا در سایۀ آن به چگونگی مفهومسازی «اعمال نیک» در قرآن و نیز حوزههای مبدأ رایج در این مفهومسازی دست یافته شود. بررسی حوزۀ معنایی «اعمالِ نیک» در قرآن نشان میدهد استعارههای مفهومی این حوزه بهصورت نظاممند در کنار یکدیگر منتهی به مدل شناختی میشود که در پرتو آن علاوه بر دستیابی به استعارۀ بنیادی «عملِ نیک حرکت است»، به این مهم دست یافته میشود که قرآن برای نظاممندکردن ذهن مخاطب و ایجاد تحول در اندیشه مخاطب از چه شبکۀ معنایی بهره گرفته است. ازحوزههای مبدأ به دست آمده برای مفهومسازی اعمال نیک در قرآن به حوزههای کارجسمانی، شیء، حرکت، پوشش، نیرو، جهت، مکان، نور، پوشاک، خوراک، انسان، زاد و توشه، بستر اشاره میشود.